کابالا چیست؟بخش دوم: از شوالیههای مصر تا ماسونها
کابالا چیست؟بخش دوم: از شوالیههای مصر تا ماسونها
با اشاره به شوالیههای معبد دانستیم که این نظام عجیب صلیبیان تحت تأثیر یک نهاد سرّی در اورشلیم قرار داشت که در نتیجة آن مسیحیت را رها نمود و به اجرای آداب جادوگری پرداخت. گفتیم که بسیاری از محققان به این نتیجه رسیدهاند که این سر به کابالا مربوط میشود. به عنوان مثال «الیمنس لیوای» نویسندة فرانسوی کتاب تاریخ جادوگری، شواهد تفضیلی در این کتاب ارائه میدهد و اثبات میکند، شوالیههای معبد اولین گام را در پذیرش تعالیم کابالا برداشتند؛ به عبارت دیگر آنها این تعالیم را به صورت مخفیانه آموختند. بنابراین اصول جادوگری مصر باستان به کمک کابالا به شوالیههای معبد منتقل شد.

آمبرتوایکو» رماننویس معروف ایتالیایی این حقایق را در چهارچوب یکی از رمانهای خود نمودار میسازد. او در داستان خود از زبان شخصیت اصلی چنین بیان میکند که شوالیههای معبد تحت تأثیر کابالا قرار داشتند و کابالیستها صاحب رمزی بودند که در فراعنه مصر باستان قابل ردیابی است. به نوشتة ایکو، بعضی یهودیان سربسته رموز خاص را آموختند و سپس آنها را در پنج کتاب عهد عتیق (اسناد پنجگانه) جا دادند. اما تنها کابالیستها این رمز را که پنهانی انتقال یافته درک میکنند. کتاب «زوهر» که کتاب اصلی کابالا میباشد با اسرار این پنج کتاب ارتباط دارد. ایکو بعد از بیان اینکه کابالیستها قادرند راز مصر باستان را در اندازهگیریهای هندسی معبد سلیمان نیز بخوانند، مینویسد شوالیههای معبد آن را از خاخامهای کابالیست اورشلیم آموختند:
" فقط گروه اندکی از خاخامها که در فلسطین باقی ماندند از سرّ آگاه بودند… و بعدها شوالیههای معبد آن را از آنان آموختند. "
شوالیههای معبد با پذیرش مفاهیم کابالا طبیعتاً با بنیاد مسیحی حاکم بر اروپا سر ناسازگاری یافتند.این ناسازگاری با نیروی مهم دیگری مشترک بود؛ یهودیان. بعد از بازداشت شوالیههای معبد به دستور مشترک پادشاه فرانسه «فلیپ لوبل» و پاپ درسال 1307 بعضی از آنها موفق به فرارشدند، اما بیشترشان گرفتارگشتند. درطی یک دوره ی طولانی بازپرسی ومحاکمه، بسیاری ازشوالیه ها به عقاید بدعت آمیزخود اعتراف نمودند و اقرار کردند که درمیان خود به حضرت عیسی(ع) توهین می کرده اند. سرانجام رهبران شوالیه های معبد، که «استاد بزرگ» نام داشتند، از جمله «ژاک دومالی» درسال 1314م. به دستورکلیسا وپادشاه، اعدام و تعداد زیادی نیز زندانی شدند. «دسته» نیز پراکنده و رسما ناپدید گردید. محاکمه معبدیان پایان یافت، اما با آنکه رسما وجود خارجی نداشت، به واقع ناپدید نگردید بلکه نظام ساختاری زیرزمینی به خود گرفت اما تأثیرش به صورت افراطیتر همچنان ادامه یافت. طی بازداشت های ناگهانی سال 1307م. بعضی از شوالیه های معبد موفق شدند بدون بجا گذاردن ردّی ازخویش،بگریزند.
.......

اهداف وبلاگ: