تسلیت تاسوعا و عاشورای حسینی

 

شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای ایشان خدمت محضر اقا بقیه الله (عج) و شیعیان جهان تسلیت عرض می کنم انشاالله که به زودی در رکاب مولایمان مهدی (عج) انتقام خون حسین و یاران فداکارشون رو از یزیدیان زمان بگیریم و لیاقت شهادت در رکاب حضرت صاحب الزمان رو داشته باشیم...

دیدگانت‌ پر اشک‌، لبانت‌ خشکیده‌، 
سینه‌ ات‌ گداخته‌، قلبت‌ شعله‌ور، 
روحت‌ پرتلاطم‌، لیکن‌ مهار نفست‌ برمشت‌. 
سرود ایمان‌ بر لب‌، نوای‌ توحید در کام‌،
یاد خدا در دل‌، دستار پیامبر بر سر، 
کهنه‌پیرهن‌ امانت‌ مادر بر تن‌، بزم‌ اشکواره‌ در پیش‌.

ای‌ حسین‌، ای‌ رازدار منزل‌ وحی‌؛ 
غم‌ سرای‌ خیمه‌ هایت‌، سوزش‌ قلب‌ زنانت‌، 
گریه‌نوباوگانت‌، آه‌ و سوز خواهرانت‌،
العطش‌ از دخترانت‌، عالمی‌ را اشک‌ ریزان‌ می‌کند! 
ای‌ حسین‌ ای‌ رهنمای‌ راه‌ ایمان‌، 
ای‌ حسین‌ ای‌ جرعه‌ نوش‌ جام‌ یزدان‌،
کوفیان‌بد صفت‌، نامردمان‌ بی‌ مروت‌، 
گران‌ بی‌ فتوت‌، حیا از مادرت‌ زهرا س نکردند!

و گویی‌ احرام‌ به‌ تن‌ داران‌
در سرزمین‌ عرفات‌ دنبال‌ راه‌ توروند
که‌ تو فرزند مکه‌ و بط‌حایی‌، 
فرزند زمزم‌ و صفایی‌، پور حل‌ و منایی‌. 
گرگان‌ بیشة‌ شهوت‌، 
پارگان‌ تنت‌ را تن‌ پاره‌ کردند،
روبهان‌ مرغزار حیله‌ دعوت‌نامه‌ها را به‌ شمشیر باز کردند
و حرامیان‌ بستر کفر دست‌ پلید خویش‌ را 
برای‌ بیعت‌ به‌سوی‌ تو گشودند
که‌ چه‌ نیک‌ فرمودی‌:
«ان‌ الدعی‌ بن‌ الدعی‌ قد رکز بین‌ اثنتین‌ بین‌ السله‌ والذله‌ و هیهات‌ منا الذلة‌ یا بی‌اللّ""ه‌ ورسوله‌ والمؤمنون‌ وحجور طابت‌ وطهرت‌ وانوف‌ حمیة‌ ونفوس‌ ابیه‌ من‌ ان‌ توثر طاعة‌اللئام‌ علی‌ مصارع‌ الکرام‌؛

الا ای محرّم!


الا ای محرّم!
 از روزی که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جاری ساخته اند،از شبی که در پیاله دلمان شربت گوارای ولایت ریخته اند،دلمان یک حسینیه پر شور است.
در حسینیه دلمان، مرغهای محبت سینه می زنند و اشکهای یتیم در خرابه چشم، بی قراری می کنند.
سینه ما تکیه ای قدیمی است، سیاهپوش با کتیبه های درد و داغ، که درب آن با کلید � یا حسین � باز می شود و زمین آن با اشک و مژگان، آب و جارو می شود.

ما دلهای شکسته خود را وقف اباعبدالله کرده ایم و اشک خود را نذر کربلا، و این � وقفنامه � به امضای حسین رسیده است.
 
صبحها وقتی سفره عزا گشوده می شود، دل روحمان گرسنه عاطفه و تشنه عشق می شود. ابتدا چند مشت �آب بیداری � به صورت جان می زنیم تا �خواب غفلت � را بشکنیم.
 
زیارتنامه را که می بینیم، چشممان آب می افتد و �السلام علیک � را که می شنویم، بوی خوش کربلا به مشام دل می رسد.
 
توده های بغض، در گلویمان متراکم می گردد و هوای دلمان ابری می شود و آسمان دیدگانمان بارانی!
الا اى محرم! تو به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان كه همواره بر ضد بیداد، قامت كشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند، تو آن آشناى كهن یاد و دشمن‏ستیزى كه همواره در یادشانى
 
 
سر سفره ذکر مصیبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهای �یا حسین � می کنیم و نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان می پاشد، به دهان که می رسد، قند و نمک در کاممان می آمیزد و این محلول شور و شیرین با درمان عشق ماست و ما نمک گیر سفره حسین می شویم و این است که تا آخر عمر، دست و دل از حسین بر نمی داریم. 
 
 
آنگاه، جرعه جرعه زیارت عاشورا می نوشیم و سر سفره توسل، ولایت را لقمه لقمه در دهان کودکانمان می گذاریم.
 
در این خشکسالی دل و قحطی عشق، نم نم باران اشک، غنیمتی است!
 
خدایا! ما را به چشمه کربلا تشنه تر کن!
 
و تو ای محرم!
 
تو آن كیمیاى دگرگونه‏سازى كه مرگ حیات آفرین را - به نام �شهادت‏� به اكسیر عشقى كه در التهاب سر انگشت ‏سحرآفرینت نهفته است، چو شهدى مصفا و شیرین به كام پذیرندگان مى‏چشانى.
 
تو آن خشم خونین خلق خدایى كه از حنجر سرخ و پاك شهیدان برون زد.
 
تو بغض گلوى تمام ستمدیدگانى كه در كربلا ، نیمروزى به یكباره تركید و آن خون دل و دیده روزگار كه با خنجر كینه توز ستم، بر زمین ریخت.
 
الا اى محرم! تو به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان كه همواره بر ضد بیداد، قامت كشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند، تو آن آشناى كهن یاد و دشمن‏ستیزى كه همواره در یادشانى.
 
الا اى محرم!..
 جواد محدثی- بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
ابزارک تصویر