گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمين شيخ علي كوراني محقق و نویسنده:

جهان در زمان ظهور چه وضعيتي دارد؟
بحرانها، جنگها و شورشهاي عصر ظهور چه مناطقي از جهان را بيشتر تحت تأثير قرار ميدهد؟
در مدت زمان قبل از ظهور چه سرزمينهايي دستخوش آشوب و بحران خواهند بود؟
آيا ما ميتوانيم كشتارهاي كنوني شيعيان را در نهايت زمينهساز شورش سفياني بدانيم؟
از استاد و محقق گرامي آقاي كوراني سپاسگزاريم كه به رغم مشغلة فراوان در ايران و لبنان، ما را به حضور پذيرفتند. لطفاً براي آغاز گفتوگو، بفرماييد جهان مقارن ظهور چه وضعيتي دارد؟
اگر به آن دسته از روايات رسول خدا و اهل بيت طاهرينش(ع) دربارة وقايع و حوادث مقارن ظهور امام زمان(ع) بنگريم و بر آن اساس، وضعيت عالم را قبل و مقارن ظهور توصيف كنيم، درمييابيم كه در آن مقطع زماني، فساد و ظلم و جور در همة جاي عالم مشاهده ميشود هر چند كه از گذشتهها نيز ظلم و ستم در عالم وجود داشته است؛ خداوند متعال نيز ميفرمايد: «ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت أيدي النّاس»1 الآن ميبينيم كه فساد همهجا را ـ خشكي، دريا و فضا ـ فرا گرفته است. اين از يك جهت و از جهت ديگر، روايات بيان ميكنند كه امام مهدي(ع) ظهور نميفرمايد تا آنكه نام آن حضرت(ع) ذكر لب مردم و انسانها ميشود. معناي اين سخن آن است كه مردم، محبّان و ثابتان بر امامت او ظهور آن حضرت را از خدا طلب ميكنند و در انتظار ظهور ايشان لحظهشماري ميكنند و دوستدار، مؤيّد و ياریكننده ايشان هستند. از جهت ديگر در مجموعهاي از روايات بيان شده كه درون امت اسلامي جريان پابرجا و محكمي، منتظر ظهور ايشان هستند و براي ظهورشان زمينهسازي ميكنند. بنابراين خبر ظهور ايشان در سراسر عالم پخش ميشود.
در روايات ما، سه ويژگي براي عصر ظهور امام زمان(ع) برشمرده شده است: 1. ظلم و ستم فراگير و فتنهاي كه به هر خانهاي وارد ميشود، 2. وجود دشمناني كه در حال تلاش مستمر هستند؛ مانند نواصب و ديگراني كه در عراق و ديگر مناطق سرزمينهاي اسلامي مشغول فعاليت عليه شيعه هستند و سپس سوريه را تصرّف ميكنند و حكومت آنجا را ميگيرند، 3. جريان ياران و موليان امام(ع) كه در سرزمينهاي اسلامي در حال تلاش هستند و ياد و نام امام مهدي(ع) را در عالم پراكنده ميسازند.
بحرانها، جنگها و شورشهاي عصر ظهور چه مناطقي از جهان را بيشتر تحت تأثير قرار ميدهد؟
قيام امام زمان(ع) در مرحلة اوّل، هشت ماه به طول ميانجامد كه در اين مدت امام مشغول جهاد با دشمنان و دفع خطر آنان است. قبل از اين مرحله، آن حضرت دو ماه در مكه حضور دارند. ميتوانيم بگوييم؛ كه در همان سال نخست ظهور، همة سرزمينهاي عربي و اسلامي در اختيار امام(ع) قرار ميگيرند، به اين ترتيب كه آغاز ظهور از مكه است، يمن به همراهي آن حضرت(ع) ميآيد و سپاه يماني، مكه را براي امام به تصرف درميآورد و در شبه جزيرة عربستان حكومتي باقي نميماند و تنها درگيريهاي قبيلهاي جريان دارد. (قبل از ظهور، نظام سياسي آن فروپاشيده و هيچ فردي نتوانسته است وفاق جمعي را به دست آورد.) به همين دليل، اهل حجاز، از ارتش سوريه براي ايجاد امنيت در شهر مكه، درخواست و دعوت ميكنند، امّا امام مهدي(ع) حاكم يمن را كه از اصحاب و ياران ايشان است، براي اين امر منصوب ميكنند. سپاه يماني مكه را در اختيار ميگيرند و در آنجا باقي ميمانند و زمان اين باقي ماندن به طول ميانجامد.
اگر نگاهي به تاريخ بيندازيم، امام مهدي(ع) در روز عاشورا قيام نموده، حدود مدت 2 ماه (يعني محرم و صفر) در مكه اقامت ميكنند و سپس وارد شهر مدينه ميشوند. در آن شهر اماكن منسوب به اميرالمؤمنين و حضرت زهرا(س) را تكريم ميكنند و اتفاقاتي رخ ميدهد، آنگاه وارد عراق ميشوند. ميليونها نفر در آن كشور به استقبال حضرت(ع) ميآيند. هر چند مخالفاني هم در آنجا وجود دارند، ولي اكثريت مردم به ياري امام ميآيند.
در هنگام حضور امام(ع) در عراق، پرچمها و سپاهياني از مصر به نزد آن حضرت ميآيند. اين سپاهيان حكومت جائر مصر را سرنگون ساخته، حكومتي حامي امام(ع) تأسيس نموده و براي ياري امام نزد آن حضرت(ع) آمدهاند. همچنين از جانب ايران نيز سپاه خراساني كه فرماندهي نظامي آن را شعيب بن صالح به دست دارد، با امام مهدي(ع) بيعت ميكنند و تركيه نيز چنين است. در نتيجه ميبينيم در همين مدت كوتاه، عربستان، يمن، عراق، مصر، ايران، تركيه و كلية حكومتهاي حاشية خليج فارس در اختيار امام زمان(ع) قرار ميگيرند و جملگي با آن حضرت همراه ميشوند.
در نقطة مقابل، دشمنان حضرتش در سوريه (محل حكومت سفياني) گرد ميآيند. پس از آنكه امام(ع) قيام ميكنند، به شام (سوريه) ميآيند و به نبرد ميپردازند. منظور از جنگ شام و جنگ قدس، مصداقاً يكي است؛ يعني هنگامي كه امام در نبرد با سفياني در سوريه پيروز شدند، وارد قدس ميشوند و حكومت يهودي (اسرائيل) را سرنگون ساخته، آنجا را در اختيار ميگيرند.
در اين هنگام، غرب با مشاهدة انهدام حكومت صهيونيستي در قدس، به حركت درميآيد. در مورد سران رژيمهاي عربي نيز بايد گفت كه آنها، قبل از تسليم به امام(ع) حامي حكومت يهودي هستند و نحوة تسليم شدنشان به امام چنين است كه مردم آنها تظاهرات وسيعي در حمايت از امام(ع) انجام ميدهند و رژيمهاي خود را ساقط ميكنند و بدينوسيله به حمايت و همراهي امام(ع) ميپردازند.
پس از آنكه غرب به حركت درآمد و سپاهيانش را به نبرد با امام گسيل داشت، حضرت عيسي مسيح(ع) نزول ميكند و غربيان از ايشان استقبال ميكنند. مسيح(ع) به طرح مسئلة صلح با امام مهدي(ع) ميپردازد. و اين روايت را همه ـ شيعه و سني ـ از پيامبر خدا(ص) نقل كردهاند كه: «آخرين صلحي كه بين شما و روميان [غربيان] واقع خواهد شد، به وسيلة فرزندم ـ مهدي(ع) ـ خواهد بود؛ به مدت ده سال كه هفت سال ديگر نيز ادامه خواهد يافت».
يعني اصل توافق ده ساله است، امّا تا هفت سال ديگر نيز ادامه پيدا ميكند. در اين مدّت، امام مهدي(ع) حكومت خود را برپا مينمايند و عيسي(ع) نيز در ميان غربيان به انجام اقداماتش ميپردازد. و در اين مدت هيچ درگيريي اتفاق نميافتد. امّا بعد از اين مدّت، نبردي بزرگ بين غرب و امام مهدي(ع) به وقوع ميپيوندد.
اين وقايع، مربوط به بعد از ظهور بود؛ در مدت زمان قبل از ظهور چه سرزمينهايي دستخوش آشوب و بحران خواهند بود؟
بنابر روايات ما، قبل از ظهور در عراق حوادث و وقايعي به وقوع ميپيوندد كه متأثر از آن سفياني بر سوريه مسلط ميشود و آنجا را تحت سلطة خود درميآورد. از سوي ديگر، در يمن، يكي از ياران امام مهدي(ع) به نام يماني به قدرت ميرسد. همچنين از سويي وقايع و بحرانهايي مانند: جنگها، زلزلهها، بحران مالي و... در مدت زمان محدودي رخ ميدهد كه البته چندان طولاني هم نيست
ادامه سخنان استاد كوراني .....در ادامه مطالب