شاه اردن از زاويه ای دیگر-بخش سوم (ضمیمه)(مصداق سفیانی)


شاه اردن از زاويه ای دیگر-بخش سوم (ضمیمه)(مصداق سفیانی)

 

همانگونه که حدس زده می شد و در مقاله ی اصلی نیز حدود 2 سال پیش ذکر گردید، « ملک عبدالله » شاه اردن، برادرش شاهزاده حمزه را از ولیعهدی خلع نموده و « شاهزاده حسین » فزرندش را به ولیعهدی برگزید تا بدین ترتیب شاه آینده ی اردن نیز نژاد دورگه ی اردنی - انگلیسی داشته باشد!!!(1)

 

بقیه در ادامه مطالب.....

ادامه نوشته

شاه اردن از زاويه ای دیگر-بخش دوم(مصداق سفیانی)


شاه اردن از زاويه ای دیگر-بخش دوم(مصداق سفیانی)

با توجه به اینکه در عصر  حاضر،  پرچم  اکثر  کشورها  چند رنگ  می باشد و  پرچم تک رنگ به ندرت یافت می شود، احتمالاً منظور روایت از ذکر پرچم سرخ رنگ برای سفیانی، صرفاً پرچم کشور او نیست؛ بلکه ممکن است پرچم سفیانی نماد حرکت و جنبش او، و یا نماد خاندان او باشد؛

  5 – رنگ پرچم سفیانی: مطابق روایات نقل شده از معصومین (ع)، پرچم سفیانی سرخ رنگ است. روایت زير از آن جمله است:

 

« از امیرالمومنین (ع) روایت شده که فرمود: برای آن نشانه هایی است .... خروج سفیانی  با  پرچم سرخ،  که  فرمانده اش  مردی  از  قبیله ي « بنی کلب » است. »(82)

 

با توجه به اینکه در عصر  حاضر،  پرچم  اکثر  کشورها  چند رنگ  می باشد و  پرچم تک رنگ به ندرت یافت می شود، احتمالاً منظور روایت از ذکر پرچم سرخ رنگ برای سفیانی، صرفاً پرچم کشور او نیست؛ بلکه ممکن است پرچم سفیانی نماد حرکت و جنبش او، و یا نماد خاندان او باشد؛

 

ملک عبدالله اردن نیز که از خاندان شریف حسین می باشد، قطعاً نماد خاندان شریف های حجاز را که همان پرچم سرخ رنگ است،(83) به عنوان یک نماد مهم برای خود تلقی کرده و آن را گرامی می دارد. درحال حاضر نیز در پرچم اردن، مثلث قرمز رنگ که عنصر کلیدی پرچم این کشور است،  منبعث  از  پرچم  قرمز  خاندان شریف های حجاز می باشد که این مسئله در دیکشنری Islamica بیان شده است(84) و ما به طور مفصل در بخش نسب سفیانی به آن پرداخته ایم.

 

بقیه مطالب در ادامه ............

ادامه نوشته

شاه اردن از زاويه ای دیگر-بخش اول(مصداق سفیانی)

شاه اردن از زاويه ای دیگر-بخش اول(مصداق سفیانی)

با سلام خدمت خوانندگان عزیز وبلاگ..

سرانجام مقاله بسیار مهم  مصداق سفیانی  توسط استاد خادم الامام(عج) منتشر شد و در وبلاگ ما هم قرار گرفت ....  البته مدتی قبل  علی اصغر عزیز هم  مقالات مهمی در مورد پادشاه اردن و بررسی سفیانی بودن این شخص رو منتشر کرده بودند که در این وبلاگ هم اورده شد  ...

 

در اخر از زحمات بسیار زیاد استاد خادم الامام (عج) و علی اصغر عزیز و اقای مشگینی  و همه عزیزان دیگری که   با مقالات مهم و تاثیر گذار خودشون  با عث اگاهی و بصیرت بیشتر منتظرن حضرت میشند ...  از صمیم قلب تشکر می کنیم و انشالله که اجر زحماتشون رو از خود اقا  یه زودی زود  بگیرند....

 

اما مقاله سفیانی بخش اول:( مطالب  مقاله عینا از استاد خادم الامام(عج)) 

نکته ی جالبی که در مورد کشور اردن و خاندان پادشاهی این کشور وجود دارد، این است که تمام سرزمین های عربی که زمانی در قبضه ی قدرت خاندان شريف حسين بودند، به مرور زمان و با عدم حمایت انگلستان، از چنگ این خاندان خارج شدند؛ اما حکومت  کشور  اردن  که  همچون  کمربندی  مرزهای  شرقی  اسرايیل  را  محافظت می نماید، همچنان در دست این خاندان باقی مانده است  و  حتی  از  سوی  انگلستان  و  آمریکا  مورد  حمایت  واقع می شود؛ به نحوی که هیچگونه انقلابی در این منطقه رخ نداده است.

 

 

بقیه مقاله در ادامه........

 

 

 

 

ادامه نوشته

هشدار به مقاومت منطقه: احتمال بروز فتنه ای بزرگ

هشدار به مقاومت منطقه: احتمال بروز فتنه ای بزرگ

در آخرین روز های سال 1388 هجری شمسی، سران مقاومت منطقه ی خاورمیانه در سوریه گرد هم آمده و راه و زمینه های همکاری با یکدیگر را در مسایل منطقه ای و بین المللی مرور کردند. این اجلاس که با میزبانی سوریه و شرکت رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران آقای دکتر احمدی نژاد، بشار اسد رییس جمهور سوریه، سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان و خالد مشعل رییس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) برگزار گردید، بازتاب فراوانی در رسانه های گروهی خاورمیانه و سراسر جهان داشت.(1)

این اجلاس از یکسو با تحسین کشورهای موافق روند مقاومت همچون دولت اسلامگرای ترکیه و دولت های تسلیم شده در برابر روند مقاومت همچون دولت وحدت ملی لبنان مواجه گردید و از سوی دیگر، وحشت و نگرانی دولت های استکباری و دست نشاندگان آن ها را در منطقه ی خاورمیانه برانگیخت.

 

این اجلاس گرچه موجب زنده شدن امیدهای ملل مستضعف منطقه برای رهایی از چنگال استکبار گردید و موقعیت مقاومت منطقه را بیش از پیش تثبیت و تقویت کرد، اما موقعیت منطقه ی خاورمیانه را در یک نقطه ی عطف قرار داد.

با توجه به بروز رکود اقتصادی بین المللی در سراسر دنیا و متأثر شدن کشورهای استعمارگر غربی از این مشکلات اقتصادی،(2) در زمینه های سیاسی و نظامی نیز این دولت ها در موضع ضعف قرار گرفته اند و به طور قطع نمی توانند همانند لشکرکشی های دهه ی اخیر به عراق و افغانستان، جنگ پرهزینه را به راه اندازند. از سوی دیگر کشورهای مستقل و ضد استکباری منطقه ی خاورمیانه نیز گرچه از رکود اقتصادی بین المللی ضربه دیده اند، اما مشکلات ناشی از رکود اقتصادی در این کشورها، به اندازه ی غرب نبوده و این کشورها به دلیل تحریم طولانی مدت از یک سو و دارا بودن منابع غنی انرژی و مواد خام از سوی دیگر، بهتر از غرب خود را با مشکلات اقتصادی تطبیق داده اند. چرا که این کشورها از سال ها قبل در شرایط تحریم اقتصادی به حیات خود ادامه داده و بالطبع روش های مختلف تطبیق با شرایط سخت را آموخته اند.

 

در این شرایط غرب از یکسو تحت فشارهای اقتصادی و ضعف سیاسی و نظامی قرار گرفته و از سوی دیگر بیم آن دارد که گسترش نفوذ مقاومت اسلامی در منطقه ی خاورمیانه، دست آنان را از منابع غنی منطقه کوتاه نماید و مشکلات اقتصادی آنان را بیش از پیش تشدید کند.

 

بنابراین غرب تلاش خواهد کرد تا به هر نحو ممکن، شرایط منطقه را به سود خود تغییر دهد و مانع از سقوط قطعی اقتصادی، سیاسی و نظامی خود گردد. اما در این میان، کشورهای غربی همانند 5 یا 10 سال قبل، چنگ و دندان تیز نداشته و توانایی اداره ی یک جنگ و تامین هزینه های یک نبرد بزرگ و تمام عیار را در منطقه ی خاور میانه ندارند. با توجه به این واقعیت، آن ها تلاش خواهند کرد تا به جای استفاده از امکانات و نیروهای خودشان، از امکانات و نیروهای دست نشانده ی خود در منطقه بهره جویند و با این کار از یک سو سرمایه های کاهش یافته ی کشور خود را حفظ نموده و از سوی دیگر با موج فزاینده ی تنفر افکار عمومی مردم جهان از لشکرکشی های کشورهای غربی به خاورمیانه مواجه نشوند و بیش از پیش وجهه ی خود را نزد مردم جهان تخریب ننمایند.

 

بقیه مقاله استاد خادم الامام (عج) عزیز رو در ادامه مطالب حتما بخونید....

 

 

ادامه نوشته

آیا فتنه سفیانی در راه است؟!

آیا فتنه سفیانی در راه است؟!

فتنه ای بسیار بزرگ در راه است ، همه به هوش باشیم!

زمینه سازی دشمنان برای آغاز خروج عبدالله سفیانی!

ادعای مهدویت! برای پادشاه اردن و خاندان هاشمی!

جنگ عبدالله دوم با یهود و فتح بیت المقدس و تعمیر مسجدالاقصی!

خاندان هاشمی اردن ، نجات دهنگان امت اسلامی در آخرالزمان و مهدی موعودند!!

جنگ عبدالله با فارس های رافضی(شیعیان ایران!)

آیا آماده باش و تغییر انگشتری آقا می تواند هشداری برای مقابله با فتنه عبدالله سفیانی باشد؟

فتنه بزرگ ، احتمال قهرمان سازی استکبار از پادشاه اردن و مظلومیت ولایت!

 

( این مطالب آن قدر مهم اسم که شاید لازم باشد برای درک بهتر ، انسان بارها و بارها آن را مطالعه نماید)

با سلام و درود بر همه عزیزان

در مقالات قبل دیدیم که نشانه ها و روایات اهل بیت(ع) در مورد سفیانی چگونه به طور عجیبی بر عبدالله دوم پادشاه اردن منطبق است!

آیا پادشاه اردن همان سفیانی عصر ظهور است؟!(قسمت اول)

آیا پادشاه اردن همان سفیانی عصر ظهور است؟!(قسمت دوم)

آیا پادشاه اردن همان سفیانی عصر ظهور است؟!(قسمت سوم)

و همچنین دیدیم که عبدالله دوم و هاشمیان با داشتن ادعایی تاریخی در مورد سرزمینهای اسلامی(با کمک استکبار) در فکر تجدید حکومت و فرمانروایی بر خاورمیانه هستند. ضمناً عرض کردیم طرح خاورمیانه بزرگ که در دو مرحله قبلی شکست خورده بود ، اینک در سومین مرحله به اذعان دشمنان با محوریت اردن بزودی آغاز خواهد شد که سران استکبار آشکارا اردن را بعنوان مجری این طرح معرفی کرده اند. همچنین نشان دادیم که استکبار چگونه در طی سالهای گذشته با اعزام کارشناسان برجسته و گسیل انواع سلاحهای پیشرفته دنیا به اردن ، ارتش این کشور را مجهز کرده است و البته پادشاه اردن که خود یک مقام برجسته نظامیست چگونه با تلاش و جدیت و پشتکار بسوی قدرتمند کردن ارتش خود قدم برداشته و  در صحنه اجتماعی نیز با انجام عبادات و سرکشی به فقرا و محرومین بدنبال جلب اعتماد عمومی بعنوان سرمایه ای بزرگ برای فرصت مناسب است.

دشمن با موفقیت نسبی در اقدامات گذشته ، اینک مهم ترین و حساس ترین مرحله از مراحل خروج سفیانی را  آغاز کرده است و آن مقدس نشان دادن خاندان هاشمی اردن ، عبدالله دوم و قیام عبدذالله سفیانی می باشد. بدین منظور در کمتر از یک سال گذشته طرح گسترده ای توسط علمای درباری و جاعلان حدیث مزدور و حکومت اردن در حال اجراست که به افکار عمومی اردن و منطقه بقبولاند که بنا بر احادیث و بفرموده حضرت رسول(ص) خاندان هاشمی اردن  همان نجات دهندگان امت اسلامی در آخرالزمان و عبدالله و پسرش مهدی موعودند!  یهودیان در دوران حکومت عبدالله شرارت کرده و مسجدالاقصی را نابود می کنند و عبدالله با شجاعت تمام با یهود می جنگد و قدس شریف را آزاد کرده ، مسجدالاقصی را ترمیم می نماید.

 

مقاله کامل در ادامه مطالب.........

ادامه نوشته

نقش تاریخی اردن!!! در دفاع از قدس از زبان پادشاه اردن


نقش تاریخی اردن!!! در دفاع از قدس از زبان پادشاه اردن

مطلبی که در این پست به نظر شما خواهد رسید سخنرانی پادشاه اردن ملک عبدالله دوم در اختتامیه اجلاس سران عرب درباره مساله قدس است. و در این جلسه در حال شدید شدن لهجه و تظاهر به یک رهبر دلسوز و منجی است

 

برخی اظهارات وی بدین قرار است :

از دست رفتن وقت و لزوم اقدام فوری در برابر اسرائیل و مخالفت با هر گونه دخالت غیر عربی (ترکی - ایرانی - سایر مسلمانان جهان) در امور قدس و تاکید بر نقش تاریخی خاندان وی در حمایت از قدس و ادامه مبارزه تا ازاد سازی قدس و حمایت از عراق و لبنان و یمن و سعودی برای مقابله با تروریسم و ...

 

در خصوص فراز هایی از سخنرانی وی توضیحاتی نیز ذیل هر بخش داده شده است که مطالعه آن توصیه می گردد.


متن کامل به شرح زیر در ادامه مطالب تقدیم می گردد:

 

 

ادامه نوشته

افشای چهره ی آخرین مزدور شیطان(سفیانی)


افشای چهره ی آخرین مزدور شیطان(سفیانی):

 

آیا عبدالله دوم همان سفیانی عصر ظهور است؟!

عبدالله دوم و رویاهای بزرگ!

آیا عبدالله دوم وارث حکومت عربستان ، عراق و سوریه است؟!

عبدالله دوم و خاورمیانه جدید!

آیا عبدالله مجری خاورمیانه جدید است؟!

آیا ارتش اردن می تواند طرح خاورمیانه جدید که آمریکا و اسرائیل نتوانستند آن را محقق سازند ، اجر کند؟!

شکست خاورمیانه جدید و شکل گیری خاورمیانه اسلامی!

 

افشای چهره آخرین مزدور شیطان(سفیانی)(قسمت اول)

 

افشای چهره آخرین مزدور شیطان(سفیانی)(قسمت دوم)

 

افشای چهره آخرین مزدور شیطان(سفیانی)(قسمت سوم)

 

 

بررسی سفیانی بودن عبدالله دوم در سایتهای عربی

http://u313.blogfa.com/post-166.aspx

 

 

 

شيصباني (صدام حسين):

شيصباني (صدام حسين):

خلاصه مقاله:

((دسترسى به سفيانى پيدا نمى كنيد تا اينكه قبل از او شيصبانى در سرزمين عراق مانند آبى كه از زمين بجوشد، ناگهان ظاهر مى شود و خروج مى نمايد، او نمايندگان شما را بقتل مى رساند و بعد از ماجرا در انتظار سفيانى باشيد كه حضرت قائم نيز خروج مى كند)) (218)

از ديدگاه برخى چنين شخصى با اين اوصاف بر صدام حاكم فعلى عراق انطباق دارد. چون همه اين صفات در او وجود دارد، بنابراين اگر سفيانى بعد از او در شام خروج نمايد مى توان ادعا كرد كه صدام همان شيصبانى عراق است كه در روايت وارد شده است .

 جنگ ايران با عراق(صدام ) در روايات :

((آگاه باشيد واى بر بغداد از اهل رى از مرگ و مير و كشتار و ترس و وحشتى كه اهل عراق را فرا مى گيرد زمانى كه شمشير در بين آنان گذارده شود آن قدر كه اراده خداست كشته مى شود.. و در اين هنگام عجم بر عرب خروج نموده و بصره را بتصرف خود در مى آورند)) (211)

بررسي چند روايت مهم در مورد ترتيب خروج  شيصباني ويمني و سفياني....:

پس ميبينيم كه قبل از خروج سفياني ¸  خروج شيصباني ( صدام حسين ) و قيام هاي  يمني ( سيد حسن نصرالله ) و مصري ( شايد اسماعيل هنيه )  اتفاق افتاده و با اعدام صدام حسين  ميشه گفت ما  بايستي منتظر خروج سفياني ملعون باشيم ..  و در نهايت  انشالله  شاهد ظهور اقا امام زمان (عج) باشيم.

 مواضع عوام فریبانه ضدصهیونیستی پادشاه اردن :

3 دهه جنايات صدام:

 منابع و مراجع برای مطاله بیشتر.

مقاله اصلی در ادامه مطالب............

 

 

ادامه نوشته

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمين شيخ علي كوراني محقق و نویسنده(2)

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمين شيخ علي كوراني محقق و نویسنده:


جهان در زمان ظهور چه وضعيتي دارد؟

بحران‌ها، جنگ‌ها و شورش‌هاي عصر ظهور چه مناطقي از جهان را بيشتر تحت تأثير قرار مي‌دهد؟

در مدت زمان قبل از ظهور چه سرزمين‌هايي دستخوش آشوب و بحران خواهند بود؟

آيا ما مي‌توانيم كشتارهاي كنوني شيعيان را در نهايت زمينه‌ساز شورش سفياني بدانيم؟

 

از استاد و محقق گرامي آقاي كوراني سپاسگزاريم كه به رغم مشغلة فراوان در ايران و لبنان، ما را به حضور پذيرفتند. لطفاً براي آغاز گفت‌وگو، بفرماييد جهان مقارن ظهور چه وضعيتي دارد؟

اگر به آن دسته از روايات رسول خدا و اهل بيت طاهرينش(ع) دربارة وقايع و حوادث مقارن ظهور امام زمان(ع) بنگريم و بر آن اساس، وضعيت عالم را قبل و مقارن ظهور توصيف كنيم، درمي‌يابيم كه در آن مقطع زماني، فساد و ظلم و جور در همة جاي عالم مشاهده مي‌شود هر چند كه از گذشته‌ها نيز ظلم و ستم در عالم وجود داشته است؛ خداوند متعال نيز مي‌فرمايد: «ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت أيدي النّاس»1 الآن مي‌بينيم كه فساد همه‌جا را ـ خشكي، دريا و فضا ـ فرا گرفته است. اين از يك جهت و از جهت ديگر، روايات بيان مي‌كنند كه امام مهدي(ع) ظهور نمي‌فرمايد تا آنكه نام آن حضرت(ع) ذكر لب مردم و انسان‌ها مي‌شود. معناي اين سخن آن است كه مردم، محبّان و ثابتان بر امامت او ظهور آن حضرت را از خدا طلب مي‌كنند و در انتظار ظهور ايشان لحظه‌شماري مي‌كنند و دوستدار، مؤيّد و ياری‌كننده ايشان هستند. از جهت ديگر در مجموعه‌اي از روايات بيان شده كه درون امت اسلامي جريان پابرجا و محكمي، منتظر ظهور ايشان هستند و براي ظهورشان زمينه‌سازي مي‌كنند. بنابراين خبر ظهور ايشان در سراسر عالم پخش مي‌شود.

 

در روايات ما، سه ويژگي براي عصر ظهور امام زمان(ع) برشمرده شده است: 1. ظلم و ستم فراگير و فتنه‌اي كه به هر خانه‌اي وارد مي‌شود، 2. وجود دشمناني كه در حال تلاش مستمر هستند؛ مانند نواصب و ديگراني كه در عراق و ديگر مناطق سرزمين‌هاي اسلامي مشغول فعاليت عليه شيعه هستند و سپس سوريه را تصرّف مي‌كنند و حكومت آنجا را مي‌گيرند، 3. جريان ياران و موليان امام(ع) كه در سرزمين‌هاي اسلامي در حال تلاش هستند و ياد و نام امام مهدي(ع) را در عالم پراكنده مي‌سازند.

بحران‌ها، جنگ‌ها و شورش‌هاي عصر ظهور چه مناطقي از جهان را بيشتر تحت تأثير قرار مي‌دهد؟

 

قيام امام زمان(ع) در مرحلة اوّل، هشت ماه به طول مي‌انجامد كه در اين مدت امام مشغول جهاد با دشمنان و دفع خطر آنان است. قبل از اين مرحله، آن حضرت دو ماه در مكه حضور دارند. مي‌توانيم بگوييم؛ كه در همان سال نخست ظهور، همة سرزمين‌هاي عربي و اسلامي در اختيار امام(ع) قرار مي‌گيرند، به اين ترتيب كه آغاز ظهور از مكه است، يمن به همراهي آن حضرت(ع) مي‌آيد و سپاه يماني، مكه را براي امام به تصرف درمي‌آورد و در شبه جزيرة عربستان حكومتي باقي نمي‌ماند و تنها درگيري‌هاي قبيله‌اي جريان دارد. (قبل از ظهور، نظام سياسي آن فروپاشيده و هيچ فردي نتوانسته است وفاق جمعي را به دست آورد.) به همين دليل، اهل حجاز، از ارتش سوريه براي ايجاد امنيت در شهر مكه، درخواست و دعوت مي‌كنند، امّا امام مهدي(ع) حاكم يمن را كه از اصحاب و ياران ايشان است، براي اين امر منصوب مي‌كنند. سپاه يماني مكه را در اختيار مي‌گيرند و در آنجا باقي مي‌مانند و زمان اين باقي ماندن به طول مي‌انجامد.

 

اگر نگاهي به تاريخ بيندازيم، امام مهدي(ع) در روز عاشورا قيام نموده، حدود مدت 2 ماه (يعني محرم و صفر) در مكه اقامت مي‌كنند و سپس وارد شهر مدينه مي‌شوند. در آن شهر اماكن منسوب به اميرالمؤمنين و حضرت زهرا(س) را تكريم مي‌كنند و اتفاقاتي رخ مي‌دهد، آنگاه وارد عراق مي‌شوند. ميليون‌ها نفر در آن كشور به استقبال حضرت(ع) مي‌آيند. هر چند مخالفاني هم در آنجا وجود دارند، ولي اكثريت مردم به ياري امام مي‌آيند.

در هنگام حضور امام(ع) در عراق، پرچم‌ها و سپاهياني از مصر به نزد آن حضرت مي‌آيند. اين سپاهيان حكومت جائر مصر را سرنگون ساخته، حكومتي حامي امام(ع) تأسيس نموده و براي ياري امام نزد آن حضرت(ع) آمده‌اند. همچنين از جانب ايران نيز سپاه خراساني كه فرماندهي نظامي آن را شعيب بن صالح به دست دارد، با امام مهدي(ع) بيعت مي‌كنند و تركيه نيز چنين است. در نتيجه مي‌بينيم در همين مدت كوتاه، عربستان، يمن، عراق، مصر، ايران، تركيه و كلية حكومت‌هاي حاشية خليج فارس در اختيار امام زمان(ع) قرار مي‌گيرند و جملگي با آن حضرت همراه مي‌شوند.

در نقطة مقابل، دشمنان حضرتش در سوريه (محل حكومت سفياني) گرد مي‌آيند. پس از آنكه امام(ع) قيام مي‌كنند، به شام (سوريه) مي‌آيند و به نبرد مي‌پردازند. منظور از جنگ شام و جنگ قدس، مصداقاً يكي است؛ يعني هنگامي كه امام در نبرد با سفياني در سوريه پيروز شدند، وارد قدس مي‌شوند و حكومت يهودي (اسرائيل) را سرنگون ساخته، آنجا را در اختيار مي‌گيرند.

در اين هنگام، غرب با مشاهدة انهدام حكومت صهيونيستي در قدس، به حركت درمي‌آيد. در مورد سران رژيم‌هاي عربي نيز بايد گفت كه آنها، قبل از تسليم به امام(ع) حامي حكومت يهودي هستند و نحوة تسليم شدنشان به امام چنين است كه مردم آنها تظاهرات وسيعي در حمايت از امام(ع) انجام مي‌دهند و رژيم‌هاي خود را ساقط مي‌كنند و بدين‌وسيله به حمايت و همراهي امام(ع) مي‌پردازند.

پس از آنكه غرب به حركت درآمد و سپاهيانش را به نبرد با امام گسيل داشت، حضرت عيسي مسيح(ع) نزول مي‌كند و غربيان از ايشان استقبال مي‌كنند. مسيح(ع) به طرح مسئلة صلح با امام مهدي(ع) مي‌پردازد. و اين روايت را همه ـ شيعه و سني ـ از پيامبر خدا(ص) نقل كرده‌اند كه: «آخرين صلحي كه بين شما و روميان [غربيان] واقع خواهد شد، به وسيلة فرزندم ـ مهدي(ع) ـ خواهد بود؛ به مدت ده سال كه هفت سال ديگر نيز ادامه خواهد يافت».

يعني اصل توافق ده ساله است، امّا تا هفت سال ديگر نيز ادامه پيدا مي‌كند. در اين مدّت، امام مهدي(ع) حكومت خود را برپا مي‌نمايند و عيسي(ع) نيز در ميان غربيان به انجام اقداماتش مي‌پردازد. و در اين مدت هيچ درگيريي اتفاق نمي‌افتد. امّا بعد از اين مدّت، نبردي بزرگ بين غرب و امام مهدي(ع) به وقوع مي‌پيوندد.

 

اين وقايع، مربوط به بعد از ظهور بود؛ در مدت زمان قبل از ظهور چه سرزمين‌هايي دستخوش آشوب و بحران خواهند بود؟

بنابر روايات ما، قبل از ظهور در عراق حوادث و وقايعي به وقوع مي‌پيوندد كه متأثر از آن سفياني بر سوريه مسلط مي‌شود و آنجا را تحت سلطة خود درمي‌آورد. از سوي ديگر، در يمن، يكي از ياران امام مهدي(ع) به نام يماني به قدرت مي‌رسد. همچنين از سويي وقايع و بحران‌هايي مانند: جنگ‌ها، زلزله‌ها، بحران مالي و... در مدت زمان محدودي رخ مي‌دهد كه البته چندان طولاني هم نيست

ادامه سخنان  استاد كوراني .....در ادامه مطالب

ادامه نوشته

منافع اردن درمشارکت نظامی باسعودیها علیه شیعیان یمن؟


منافع اردن درمشارکت نظامی باسعودیها علیه شیعیان یمن؟

با سلام خدمت دوستان عزيز...

مطالب زير در مورد  دلايل مشاركت اردن در جنگ با شيعيان يمن هست كه از منابع مختلف جمع اوري شده ...  البته قسمت اول  مطالب زير از سايت وعده صادق (گردآوری : مهدی شکیبایی خبرگزاری قدس)  برداشته شده است..


  اطلاعات واصله حاکی از این است که اردن  نیروهای یگان ویژه خود را به عربستان اعزام کرده است تا دوشادوش نظامیان سعودی علیه شیعیان استان صعده مشارکت کنند.

 پشت پرده مشارکت نظامی اردن در این جنگ چیست؟ پیامدهای کنونی و آینده این مشارکت چیست؟ جنبه های پیدا و پنهان حضور نظامی اردن در یمن چه می تواند باشد؟

  جزییات بیشتری درباره حضور نظامی اردن در یمن:

 -         چند یگان از نیروهای ویژه ارتش اردن چند روز پیش وارد پایگاه نظامی تبوک عربستان سعودی شدند.

 

-         نیروهای ویژه اردنی پس از تکمیل مراحل و ترتیبات امنیتی آنان از طریق هوا به منطقه دخان جایی که جنگ نظامی عربستان سعودی علیه شعیان استان صعده در آن واقع است انتقال داده شده اند.

 

-          ورود اینگونه ناگهانی نیروهای اردنی به دلیل عدم آشنایی آنان از جغرافیایی منطقه و همچنین عدم برخورداری آنان از خبرگی در جنگ های مربوط به مناطق کوهستانی بوده است. ضمن اینکه اگر ارتش عربستان نیروهای ویژه اردنی را با این وضعیت به خطوط مقدم جنگ با شیعیان استان صعده گسیل می داشت ممکن بود این نیروها متحمل زیانهای جبران ناپذیری شوند.

 با این وجود گزارشهای واصله حکایت از آن دارد که دخالت نیروهای ویژه اردنی در کنار نظامیان سعودی در جنگ علیه حوثی ها در استان صعده یمن، به تعمیق اختلاف میان فرماندهان نظامی یمن منجر شده است. به گونه یی که بسیاری از این فرماندهان مخالفت خود را از دخالت های پردامنه و به این شکل طرف های خارجی در قتل یمنی ها اعلام داشته اند. ضمن آنکه انتشار خبر حضور نظامی اردن در کنار عربستان سعودی علیه بخشی از مردم یمن، به افزایش فزاینده انتقادات افکار عمومی یمن نسبت به این دخالت ها منجر شده است.

 اطلاعات وارده از تحولات میدانی در استان صعده حکایت از آن دارد که نیروهای ارتش یمن که در چارچوب عملیات نظامی " زمین سوخته" برای جنگ با حوثی ها در استان صعده اعزام شده بودند کارآمدی خود را از دست داده اند و بیشتر شبیه نیروهای بیطرف درآمده اند و دلیل ان نیز دخالت نظامی عربستان و نیروهای ویژه اردنی گزارش شده است.

نشست اطلاعاتی امان: نقطه شروع

 اقدام پادشاهی اردن در اعزام نیروهای ویژه با این سرعت و با این روش غیر منتظره برای جنگ در یمن می تواند دارای یک پوشش سیاسی صورت گرفته باشد با این مضمون که امان  در واقع تلاش می کند در همبستگی با تلاش های صنعا و ریاض برای حفظ ثبات شمال غرب یمن و جنوب غرب عربستان به این دو کشور کمک نماید.

 به رغم این توجیهات ظاهری اما نمی توان این اقدام اردن را بی ارتباط با تحولات دیپلماتیک – امنیتی اخیر در چارچوب نشست اخیر امنیتی امان با حضور روسای سازمانهای اطلاعاتی مصر، عربستان،اردن(به عنوان کشورهای میانه رو) اسراییل و آمریکا دانست.

 در این نشست امنیتی شخصیت های زیر حضور داشتند:

 * رئیس سازمان اطلاعات اردن سرلشکر محمد الراقد

 * رئیس سازمان جاسوسی موساد اسراییل مائیر داگان.

 * رئیس سرویس اطلاعات نظامی ارتش اسراییل (امان) عاموس یادلین.

 * رییس سازمان اطلاعات مصر سرلشکر عمر سلیمان.

 * نمایندگان آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)

 * نمایندگان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)

 پس از پایان این نشست عمر سلیمان با عجله به ریاض رفت و با همتای سعودی خود امیر مقرن بن سلطان عبدالعزیز دیدار و وی را از فحوای مذاکرات نشست امنیتی امان مطلع کرد. همچنین دو طرف درباره دستیابی به تفاهمات بیشتری با یکدیگر بحث و بررسی کردند.

 همچنین نمایندگان سازمانهای سیا و پنتاگون نیزبه اتفاق داگان رییس موساد  به سرزمین های اشغالی فلسطین سفر کردند و با همتایان اسراییلی خود دیدار کردند.

 پس از نشست امان و دیدار سری سلیمان و امیر مقرن در ریاض عملیات اعزام نیروهای اردنی به پایگاه نظامی تبوک عربستان آغاز شد.

پس از نشست امان نمایندگان آمریکا در این نشست برنامه دیدار نتانیاهو نخست وزیر اسراییل با اوباما رییس جمهور آمریکا، ایهودباراک وزیرجنگ اسراییل با رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا و گابی اشکنازی رییس ستاد مشترک ارتش اسراییل را با ژنرال مایکل مولن رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا را تنظیم کردند.

 اعزام نیروهای ویژه اردنی به شمال یمن را نمی توان بی ارتباط با تحولات اطلاعاتی- امنیتی و نظامی پس از نشست اطلاعاتی امان دانست.

* جنبه های پنهان نشست امنیتی امان: جنگ مخفیانه گشتار گروهی در صعده

 ارتباط بین این موارد مخاطب را به درستی در مسیری قرار می دهد که نه تنها به راحتی می تواند دلایل دخالت نظامی اردن در جنگ عربستان سعودی علیه شیعیان یمن در منطقه صعده یمن درک و تحلیل کند که حتی پرزسشهایی را در ذهن بوجود می آورد که نیاز به پاسخ دارد. پرسشهایی نظیر:

 -         در این جنگ بطور گسترده از نیروی هوایی استفاده شده است مشخصا جنگنده های ساخت آمریکا همچون هلی کوپترهای آپاچی وجنگنده های  اف 14، اف 15 و اف 16 و این سوال مطرح می شود که چه کس یا کسانی هدایت این جنگنده ها را برعهده داشته اند خلبانان سعودی یا مصری، یا خلبانان آمریکایی و اسراییلی ؟ کدامیک؟!

 -         هلی کوپترهای آپاچی و جنگنده های اف 14، اف 15، و اف 16 نیاز به استفاده از عملیات اتکا به موارد اطلاعاتی پیشرفته دارد که منحصرا از طریق ماهوارهای جاسوسی پیشرفته صورت می گیرد. پرسش اینجاست آیا ماهواره های جاسوسی آمریکا اقدام به ارائه اطلاعات میدانی استخباراتی به خلبانان (فرضا سعودی یا مصری) می دهد یا ماهواره های جاسوسی پیشرفته اسراییلی از نوع افیراک ارائه دهنده چنین سرویسهایی برای کشتار مردم یمن هستند؟

 -         آیا عملیات نظامی دیگری همزمان با عملیات صعده نیز وجود داشته است؟ مشخصا آنچه در آبهای خلیج عدن و تنگه باب المندب گذشته است. به بیانی ساده تر نقش یگانهای ماموریت مشترک 151 و 150 وابسته به نیروی دریایی آمریکا در ارائه کمک های نظامی دریایی به یمن و عربستان خصوصا در ساحل غربی یمن و مناطق  مشرف به دریای سرخ که در مقابل استان صعده واقع می شود، چیست؟

 بقیه مطالب ( ادامه مطلب + نقشى كه «امان» در بحرانها و شورش هاى عراق ايفا مى كند +دو مطلب جالب البته  بدون دليل و مدرك  منطقي )  در ادامه مطالب............

به دنبال این پرسشها می توان به بسیاری از نتیجه گیری احتمالی  دست یافت و آن اینکه  آنچه در شمال غرب یمن و مشخصا در استان صعده می گذرد را نمی توان فقط در همکاری امنیتی اردن- مصر و آمریکا با هدف حمایت از توانمندیهای نظامی عربستان برای حفظ ثبات جنوب عربستان و یا حمایت از حکومت یمن برای برقراری ثبات در کشورش دانست بلکه آنچه در حال حاضر می گذرد عملیات مشارکت سیاسی – امنیتی و نظامی است که کشورهای موسوم به میانه روهای عرب را با محوریت واشنگتن و تل آویو در قالب یک ائتلاف نظامی در آورده است.

 

ادامه نوشته

توضيح در مورد پست قبلي


با سلام خدمت دوستان عزيز ..

در ابتدا از نظراتي كه در پست قبلي دادين تشكر مي كنم  .. البته بايستي چند مورد رو ياداوري بكنم  كه  در پست قبلي  كه در مورد نقش وتحركات  داييان سفياني  مطالبي اورده شده بود ..  در مورد اينكه جنبلاط همون سفيانيه .بايستي  عرض كنم ..  فعلا اسناد ومداركي كه بشه اين مطلب رو اثبات كرد وجود نداره يا انتشار پيدا نكرده و فقط بايستي عرض كنم ..جنبلاط  قطعا ويا به احتمال زياد  از عواما اصلي و ياران نزديك سفياني خواهد بو د ولي  به گفته بعضي از دوستان  مصداق سفياني شخصه ديگه اي كه فعلا  به دلايل  مصلحتي و ...  اسناد  ومدارك  سفياني مشخص نشده و بايستي منتظر باشيم  تا اساتيد محترم وبزرگوار اين اسناد رو منتشر كنند تا با دليل ومدرك بتونيم  سفياني رو بشنا سيم ...

در هر صورت هدف اشنايي بيشتر دوستان با وضعيت و تحولات منطقه وجهانه  و انشا الله  هرچه زودتر شاهد رويدادهاي مهمتر ودر نهايت ظهور اقا باشيم...

براي مطالعه و بررسي بيشتر به وبلاگ ...  زمان ظهور نزديك است .. مراجعه كنيد ..

با تشكر.

تحرکات داييان سفياني در آخرالزمان


با سلام خدمت دوستان عزيز...

امروز با مطلب خيلي مهمي  در خدمتتون هستم ... دوستان  مطالب زير رو  از سايت هاي مختلف  مذهبي و خبري جمع اوري كردم ..  بعضي از قسمتهاي مهم رو نگه داشتم و مطالبي رو حذف كردم ... و اخبار مهم مربوطه رو هم  با تاريخ  خبر  درج كرم ...

شايد يه مقدار  طولاني باشه ..  ولي مطالب خيلي مهمي داره كه .. ازتون مي خوام تا اخر بخونيد و خودتون نتيجه گيري هايي رو بكنيد ....  حتما هم نظراتتون رو بيان كنيد تا همه استفاده كنند ...ممنون

براي مطالعه بيشتر به پست قبليم بررسي علايم حتمي ظهورمراجعه كنيد...شتحرکات داييان سفياني در آخرالزمان( سايت موعود)( ۱۵ آبان ۱۳۸۷):

 

در باب حوادث آخرالزمان، در بين احاديث به احاديثي برمي خوريم که در آنها از قبيله‌اي به نام «بني‌کلب» صحبت شده و وقايع مهمي به اين قبيله نسبت داده شده است. قبيلة بني‌کلب که در روايات از اعضاي آن به عنوان «داييان سفياني» نيز سخن به ميان آمده است، نقش مهمي در وقايع آخرالزمان و زمان نزديک به ظهور بازي مي‌کنند.

 شناخت تحولات منطقه و جهان و بررسي آنها از ديدگاه روايات اسلامي، از اهميت بسياري برخوردار است. اين مهم از يک سو ما را گوش به زنگ کرده و متوجه مسئوليتي که در جهت زمينه سازي براي ظهور آقا امام زمان(ع) داريم مي‌نمايد و از سوي ديگر در مقابله با پيشامدهاي سخت آخرالزمان و ايام نزديک ظهور آن حضرت ياري مي‌کند.

مطابق روايات، بني‌کلب گروهي از اشرار آخرالزمان هستند که سفياني (يکي از دشمنان بزرگ حضرت مهدي(ع)) را در نبرد با حضرت قائم(ع) ياري مي‌نمايد.1 روايات بسياري هستند که خبر از بيعت و همکاري تعداد زيادي از افراد قبيلة «بني‌کلب» با سفياني ملعون مي‌دهند. در زير به چند نمونه از اين روايات و احاديث اشاره مي‌گردد:

 پيامبراکرم(ص) فرمودند: سفياني با 360 سوار شورش مي‏کند تا اينکه به دمشق مي‏رسد و در ماه رمضان هم 30000 نفر از قبيله بني‏کَلب با او بيعت مي‏کنند.2

 اميرمؤمنان(ع) ضمن روايتي طولاني نقل شده است: «و آن را نشانه‌ها و علامت‌هايي است و خروج سفياني با درفش سرخ همراه است و فرمانده آن مردي از قبيله بني‌کلب است.3

 اصبغ بن نباته از حضرت علي(ع) روايت مي‏کند که فرمودند: ... و شورش سفياني، پرچمي قرمز رنگ، فرمانده‏اش مردي از قبيلة کلب است و دوازده هزار نفر از سپاهيانش رو به مکه و مدينه مي‏کنند که فرمانده آنها مردي از بني‏اميه است که به او «خزيمه» مي‏گويند: چشم چپش نابيناست و سفيدي ضخيمي روي مردمک چشمش را پوشانده است. خود را شبيه مردان مي‏کند، پرچم خويش را برنمي‏گرداند تا اينکه در مدينه در خانة شخصي به نام ابوالحسن اموي منزل کند. وي گرداني را به دنبال مردي از خاندان پيامبر(ص) که شيعيان به دور او جمع شده‏اند مي‏فرستد؛ سپاهيان به فرماندهي مردي غطفاني رو به مکه مي‏کنند. در ميانة راه به بيابان سفيدي که مي‏رسند، در کام زمين فرو مي‏روند و جز دو نفر که بناست نشانه [و عبرتي] براي ديگران باشند، کسي باقي نمي‏ماند که خداوند صورت آن دو را به پشت برگردانده است.»4

 همانگونه که ملاحظه شد، تعداد زيادي از روايات مربوط به آخرالزمان، به بني‌کلب اشاره و نقش مخرّب آنان را در آخرالزمان بيان نموده‌اند.

بني‌کلب کيستند؟

بني‌کلب قبيله‌اي بودند که در عصر معاويه نصراني بوده و بعدها ظاهراً به يکي از فرق اسلامي گرويدند. معاويه با زني از اين قبيله وصلت کرد که حاصل اين ازدواج، تولد يزيد ـ عليه اللعنـ[ ـ بود. اين طايفه، قرن‌ها بعد از ازدواج معاويه با مادر يزيد، به فرقة «دروزي» گرويدند.5 گرچه اين فرقه ادعا مي‌کند که يکي از فرق اسلامي است، امّا عقايدي کاملاً انحرافي دارد. افراد اين فرقه، پيرو شخصي به نام «درزي» هستند و عنوان طريقت خود را موحّدون ناميده‌اند که اساس عقيدةشان بر حلول و تناسخ روح است. (مسئله اي که از نظر اسلام کاملاً مطرود است.)6

 

عمدة طوايف دروزي که اکثراً منتسب به قبيلة بني‌کلب هستند، در منطقة رمله (بيابان شرقي فلسطين)، بيابان غربي اردن، جنوب غربي سوريه و بخش‌هايي از لبنان سکنا گزيده‌اند.8 البته تعداد زيادي از دروزي‌ها نيز به کشورهاي اروپايي، آمريکا و استراليا مهاجرت کرده‌اند. به طور کلي تخمين زده مي‌شود که حدود يک ميليون دروزي در سراسر جهان زندگي مي‌کنند؛9 امّا هستة اصلي اين طايفه در مناطق مرزي مابين چهار کشور اردن، سوريه، لبنان و فلسطين اشغالي مي‌باشد. لازم به ذکر است که تعداد دروزي‌هاي کشورهاي سوريه و لبنان بيش از بقية مناطق است.

با توجه به اين مطلب، به طور خلاصه مي‌توان گفت که افرادي که امروزه با نام دروزي‌ها شناخته مي‌شوند، همان کساني هستند که در روايات از آنها با عنوان بني‌کلب ياد شده است.

.چنان‌که گفته شد، در روايات خباثت‌هاي فراواني به قبيلة بني‌کلب در آخرالزمان نسبت داده شده است. عجيب اينکه دروزي‌هاي امروزي نيز حرکت‌هاي شيطنت‌آميز و خباثت‌آلودي در عرصة تحولات منطقه انجام مي‌دهند. گرچه تعدادي از آنان اهل شرّ نيستند و با بقية مسلمانان در صلح و صفا زندگي مي‌کنند، امّا تعداد زيادي از آنان دشمني آشکاري با بقية مسلمانان ـ به خصوص شيعيان ـ دارند. جالب اينکه روايات نيز به همراهي تعداد کثيري از آنان با سفياني اشاره مي‌نمايند، ولي هرگز از اينکه تمامي اعضاي طوايف بني‌کلب، سفياني را همراهي مي‌کنند، سخني به ميان نمي‌آورند. اين مسئله، خود تأييد ديگري بر انطباق دروز بر طوايف بني‌کلب است؛ زيرا امروزه نيز اکثر دروزي‌ها با مسلمانان و شيعيان، دشمني آشکاري دارند. ولي تعداد اندکي از آنان نيز با بقية مسلمانان و شيعيان زندگي مسالمت‌آميزي را سپري مي‌کنند؛ همانگونه که در روايت زير نيز، ملاحظه مي‌گردد، اکثر افراد طايفة بني‌کلب ـ نه همة آنها ـ سفياني را همراهي مي‌نمايند:

 بنابراين همانگونه که ذکر شد، به جز تعداد اندکي از دروزي‌ها، بقية آنها در شرارت‌هاي آخرالزمان، نقش کليدي دارند.عجيب اينکه در حال حاضر نيز ردپاي دروزي‌ها در بسياري از فتنه‌هاي منطقة خاورميانه ملاحظه مي‌گردد. گرچه در حال حاضر سفياني خروج نکرده است، و بالطبع بزرگ‌ترين فتنة بني‌کلب (دروزي‌ها) به وقوع نپيوسته است، امّا به نظر مي‌رسد تحرکات سياسي و نظامي دروزي‌ها در حال حاضر، به سمتي پيش مي‌رود که در صورت خروج سفياني و آغاز حرکت ضدّ شيعي توسط او، همراهي و بيعت دروزي‌ها با او دور از انتظار نيست. نکتة عجيب تر اينکه محل زندگي دروزي‌ها، بسيار نزديک به محلّ خروج سفياني (وادي يابس يا شام) است که اين مسئله نيز انطباق بني‌کلب بر دروزي‌ها و احتمال بروز فتنه از سوي آنها را دوچندان مي‌نمايد.

 حال با توجه به مطالبي که ذکر شد، به بررسي تحرکات سياسي ـ نظامي دروزي‌ها بني‌کلب در حال حاضر مي‌پردازيم:

دروزي‌ها در سوريه

در حال حاضر دروزي‌ها در سوريه جمعيتي معادل هشتصدهزار نفر دارند و نقش مهمي در معادلات سياسي و نظامي آن کشور بازي مي‌کنند. به نحوي که در زمان کنوني تعداد زيادي از افسرهاي دروزي در ارتش بعثي سوريه، خدمت مي‌کنند. بيشتر ساکنان دروزي سوريه در منطقة «جبل الدروز» و در بخش جنوب غربي سوريه زندگي مي‌کنند.12

 دروزي‌ها در اردن

در کشور اردن بيست‌هزار دروزي زندگي مي‌کنند که اين افراد عمدتاً در منطقة «حوران» و در بخش شمال غربي اردن «هم مرز با سوريه، لبنان و فلسطين اشغالي» ساکنند.13 در حال حاضر اين طايفه در اردن از وزنة مهم سياسي و نظامي برخوردار نيستند؛ امّا به احتمال زياد در وقايع و فتنه‌هاي آخرالزمان نقش مهمي بازي خواهند کرد؛ زيرا «وادي يابس؛ درة خشک» ذکر شده در روايات، همان وادي «حوران» است14 و در اصل کلمة «حوران» نيز به معني سرزمين خشک مي‌باشد.15

 دروزي‌ها در لبنان

دروزي‌هاي لبنان، نقش بسيار مهمي در موازنة سياسي و نظامي داخلي اين کشور دارند و متأسفانه ردّپاي آنان در بسياري از جنايات و فتنه‌هاي اين کشور، ديده مي‌شود. دو طايفة عمده در لبنان رهبري دروزي‌ها را بر عهده دارند که عبارتند از:

1. طايفة جنبلاط

2. طايفة ارسلان

 جمعيت دروزي‌هاي لبنان، بالغ بر سيصدهزار نفر است و عمدة اين طوايف در منطقة «شوف» واقع در «جبل لبنان» زندگي مي‌کنند.16 اين منطقه در مجاورت مرز سوريه واقع شده است.

 در حال حاضر، رهبري اصلي دروزي‌ها بر عهدة «وليد جنبلاط» مي‌باشد. وي که اصالتاً از نژاد کرد مي‌باشد، رهبري اعراب دروزي لبنان را بر عهده گرفته است17 و از دشمنان سزسخت شيعيان لبنان، جنبش‌هاي شيعي امل و حزب الله و شخص سيد حسن نصرالله مي‌باشد. وي از نظر شخصيتي دچار تزلزل جدي و بيمارگونه است و حتي اخيراً ـ 2007 م. ـ سخنان توهين‌آميزي را نسبت به رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران و نيز شخص سيد حسن نصرالله بيان کرده است.18 دربارة تزلزل شخصيت وي همين بس که مشهور است که او فقط به دليل اينکه تصوير نبيه بري (رئيس جنبش شيعي امل)، چند ثانيه بيشتر از وي بر روي صفحة تلويزيوني لبنان قرار گرفت، جنگي به راه‌انداخت که در طيّ آن، ده‌ها نفر زخمي و کشته شدند. نيروهاي اسلحه به دست تحت امر وي جنايات بيشماري را در طول جنگ‌هاي داخلي لبنان، عليه شيعيان و مسيحيان ماروني انجام دادند. نکتة ديگر اينکه وي يکي از متهمان اصلي پرونده‌هاي اقتصادي در لبنان است که در طيّ آن با سوء استفاده از کمک‌هاي مالي خارجي به لبنان، ميلياردها دلار به جيب زده است. همسر او پيش‌تر، يکي از نمايشگرهاي ملکة زيبايي در لبنان به شمار مي‌رفت و اکنون همسر جنبلاط، مسئوليت مراسم جشنوارة فاسد رقص و موسيقي را در منطقة دروزي نشين بيروت در «بيت الدين» بر عهده دارد.19 جنبلاط در طيّ سال‌هاي اخير، يکي از متحدان و حاميان حزب حاکم فاسد لبنان و «جريان چهارده مارس» بوده و جهت گيري‌هاي او همواره عليه شيعيان لبنان بارز و جدي بوده است؛ به نحوي که در جريان جنگ 33 روزة لبنان و اسرائيل، و اعتصابات ملي سراسري بعد از جنگ که عليه حزب حاکم لبنان انجام شده بود، جنبلاط و دروزي‌هاي تحت امر او، برخلاف ارادة ملي اکثر لبناني‌ها ـ اعم از شيعه، سني و مسيحي ماروني ـ به مخالفت با حزب الله و حمايت از حزب حاکم پرداختند.20 وليد جنبلاط که رييس حزب سوسياليست ترقي‌خواه لبنان مي‌باشد، رابطة نزديکي با «فواد سينيوره» دارد. وي همچنين رابطة دوستانه اي با دولت اردن و اسرائيل برقرار کرده است.

 

در اسفند 1386 (مارس 2008 م.)، وليد جنبلاط نمايندة خود «رامي الريس» را به صورت شبه مخفيانه از طريق اردن ـ از کشورهاي عربي هم‌پيمان با اسرائيل ـ براي مذاکره با مقامات رژيم صهيونيستي راهي اسرائيل کرد. عجيب‌تر اينکه الريس مورد استقبال گرم «ايهود اولمرت» نخست وزير اسرائيل قرار گرفت؛ به نحوي که اولمرت ضيافت شامي را به افتخار او در رستوران «الي اولي» شهر «تل آويو» برگزار نمود.21

 اين حرکت جنبلاط و دروزي‌هاي لبنان، چند نکته را اثبات مي‌نمايد:

1. با توجه به آشفتگي اوضاع داخلي لبنان و لزوم حفظ وحدت در اين کشور، حرکت فتنه انگيزانة جنبلاط و دروزي‌هاي طرفدار او، و اعزام نماينده اي از سوي آنان به اسرائيل، نشان دهندة تلاش آنان براي فتنه انگيزي بيشتر در جهت خدمت به اسرائيل و خيانت به لبنان است.

2. با توجه به بسته بودن مرزهاي لبنان و اسرائيل، فرستادن نمايندة جنبلاط از طريق مرز اردن به اسرائيل، نشان دهندة ارتباط حسنة جنبلاط و دروزي‌هاي لبنان با دولت سفاک و خائن اردن مي‌باشد.

 3. استقبال اولمرت از نمايندة جنبلاط، آن‌هم در زماني که اکثر گروه‌هاي لبناني، اعم از شيعه، سني و مسيحي، حمايت خود را از حزب الله و خصومت خود را با اسرائيل اعلام نموده‌اند، نشان مي‌دهد که جنبلاط و دروزي‌هاي لبنان، از معدود گروه‌هايي هستند که روابط بسيار نزديکي با رژيم اشغالگر قدس دارند. اين مسئله خود مهم‌ترين سند بر شرارت جنبلاط و دروزي‌هاي تحت امر وي مي‌باشد.

 

در حال حاضر جنبلاط به فتنه انگيزي سياسي، قناعت نکرده؛ بلکه بارها تهديد نموده است که در صورت لزوم، به درگيري نظامي با حزب الله و ساير مخالفان دولت نامشروع لبنان، دست خواهد زد؛ تا آنجا که طيّ يک ادعاي احمقانه، جنبلاط مدعي شد که موشک‌هاي حزب الله را به چنگ خواهد آورد. همان موشک‌هايي که اسرائيل در طي 33 روز جنگ، نتوانست به دست بياورد.22

 

بدين ترتيب همانگونه که ملاحظه فرموديد، دروزي‌هاي لبنان به رهبري جنبلاط، نقش بسيار زيادي در اغتشاشات لبنان و منطقه دارند و يکي از جدي ترين موانع برقراري صلح داخلي در اين کشور مي‌باشند.

 دروزي‌ها در اسرائيل

در حدود يکصد و بيست هزار دروزي در اسرائيل زندگي مي‌کنند23 که عمدة اين دروزي‌ها در منطقة رمله ـ بيابان شمال شرقي فلسطين اشغالي ـ ساکن هستند24 و نقش مهمي در معادلات سياسي و نظامي اين کشور بازي مي‌کنند.

 گرچه در اکثر مناطق، دروزي‌ها به عنوان اعراب دروزي شناخته مي‌شوند، امّا دروزي‌هاي اسرائيل، خود را از اعراب مسلمان جدا کرده و خود را يک گروه مستقل معرفي مي‌نمايند.25 دروزي‌هاي اسرائيل، چه در صحنه‌هاي سياسي و چه در صحنه‌هاي نظامي اين کشور، نقش مهمي بازي مي‌کنند؛ به نحوي که در عرصة نظامي، دروزي‌ها تنها اعرابي هستند که مي‌توانند در ارتش اسرائيل خدمت کنند و حتي به مقام فرماندهي ارشد نيز برسند. نکتة عجيب اينکه حتي در جنگ‌هاي سال 1948 منطقة فلسطين اشغالي که به رانده شدن اعراب مسلمان فلسطيني از سرزمينشان منجر شد، دروزي‌ها هم‌پيمان اسرائيلي‌ها بودند و عليه اسرائيلي‌ها مي‌جنگيدند.26 در بين سال‌هاي 1948 تا 1956، خدمت اعراب دروزي در اسرائيل اختياري بوده است؛ امّا از آن زمان به بعد، خدمت دروزي‌ها در اسرائيل اجباري شده است.27 مقام و منصب سربازان و ارتشيان دروزي، مشابه با سربازان و ارتشيان يهودي اسرائيل است.28 اين مسئله نشان دهندة ارتباط بسيار قوي دروزي‌ها با دولت فاسد و اشغالگر اسرائيل مي‌باشد.

 بدين ترتيب در دورة کنوني دروزي‌هاي ساکن در کشورهاي مختلف، به مناصب مهمّ سياسي و نظامي دست يافته‌اند و در اکثريت مواقع، از اين قدرت خود، در جهت فتنه انگيزي و خصومت با مسلمانان و به خصوص شيعيان بهره جسته‌اند. بنابراين گرچه در حال حاضر هنوز سفياني خروج نکرده است، امّا با توجه به جهت گيري‌هاي دروزي‌ها به نظر مي‌رسد که در صورت خروج سفياني ملعون، دروزي‌ها يکي از متحدان مهمّ سفياني خواهند بود؛ زيرا مانند سفياني، تشنه به خون شيعيان بوده و ارتباط نزديکي با اسرائيل دارند. نکتة قابل توجه اينکه مطابق روايات اسلامي، سفياني نيز از سوي يهود حمايت مي‌گردد.32

 نکتة ديگر اينکه مطابق برخي از روايات، فرماندهي لشکر سفياني در بسياري از جنگ‌ها بر عهدة شخصي از بني‌کلب يا همان دروزي‌هاي امروزي مي‌باشد.33 عجيب اينکه در عصر کنوني، بسياري از دروزي‌ها در لبنان، سوريه، اردن، و بالاخص اسرائيل، مناصب مهمّ نظامي دارند و بسياري از آنها به مقام فرماندهي ارشد رسيده‌اند. بنابراين هيچ بعيد نيست که در صورت خروج سفياني از منطقة شام ـ نه صرفاً سوريه ـ ، اين فرماندهان دروزي بخواهند به لشکر سفياني پيوسته و او را در جنگ عليه شيعيان ياري نمايند.

 به خصوص اين امکان وجود دارد که دولت اسرائيل (حکومت يهودي) که مطابق روايات يکي از هم‌پيمانان مهمّ سفياني است،34 بخواهد تعدادي از لشکرهاي ارتش خود را که از سربازان و فرماندهان دروزي تشکيل شده است، به کمک سفياني بفرستد؛ به ويژه اينکه دروزي‌ها زبانشان عربي است و مطمئناً بيش از سربازان يهودي اسرائيلي مي‌توانند با سپاه سفياني که عمدتاً آنها نيز عرب زبان هستند، تعامل و ارتباط برقرار کنند.

 توجه به پيشگويي‌هاي آخرالزّمان و رصد دقيق وقايع منطقه و جهان، مي‌تواند در گوش به زنگ بودن و آمادگي ما و شيعيان براي ظهور منجي(ع) تأثيرگذار باشد. حتي در بسياري از اين موارد، اين انطباق‌ها مي‌تواند به جهت گيري‌هاي دقيق‌تر نظامي و سياسي نظام اسلامي و نيز ساير شيعيان جهان در مقابل اشرار آخرالزمان کمک نمايد.

 اما مهمترين مطالب در مورد  رهبر دروزي هاي لبنان  كه به نظر بنده  بايستي بيشتر بررسي بشه ..در زير به نمونه هايي اشاره مي كنم..

 گروهها و جریانات سیاسی لبنان:

 گروه 8 مارس در پی گردهمایی سال 2005 حزب الله در بیروت و بدنبال مخالفت با خلع سلاح این گروه مقاومت اسلامی ، حمایت از سوریه و مقاومت در برابر اسرائیل ، شکل گرفت. جبهه متحدی که برگرفته از حزب الله ، نبیه بری از حزب امل و حزب سکولار آزاد یعنی ژنرال میشل عون تشکیل شده است .

 اتحاد 14 مارس پس از تظاهرات بزرگ بیروت در سال 2005 با شعار ضد سوری و یک ماه پس از ترور رفیق حریری شکل گرفت و منجر به خروج نیروهای سوری از لبنان پس از 29 سال و گرد هم آمدن سنی ها ، دروزی ها و احزاب مسیحی بود .

 

گروههای شاخص ائتلاف 14 مارس:

به خاطر طولاني نشدن فقط  تيتر اين گروه هارو بيان مي كنم:

1- جریان المستقبل 

2- حزب کتائب

3-قوات لبنان

 

4- جریان سوسیالییست ترقی خواه لبنان

جریان سوسیالیست  ترقیخواه لبنان از مهمترین احزاب  سیاسی لبنانی است و در حال حاضر رهبری آن برعهده ولید جنبلاط است  پایه های حزب بر بمنای سکولاریسم  و سوسیالیم و بر مبنای اکثریت دروز شکل گرفته است. تاریخ تاسیس  آن به 1949 باز میگردد(توسط کمال جنبلاط ، فرید حیران، آلبرت ادیب ، عبدالله  العلایلی ، فوااد رزق و جورج حنا)

 این جریان در طی جنگهای داخلی لبنان به جریان حرکت ملی  لبنان در مقابل جریان مسیحی(کتائب  ، آزادسازان وطن به ریاست کمیل شمعون) که به کشتار مسلمانان میپرداختند  پیوست.

 جنبلاط پدر دارای  میلیشیای قوی در سالهای 1975 تا 1990 برخوردار بود

 بسیاری از گروهاای  چپ فلسطینی آن را تجهیز و یاری میکردند. این حزب در طول تاریخ  خودبا حکومت سوریه دارای مشکلات فراوان بوده است

 درسال 1977 کمال جنبلاط ترور شد. در آن زمان بسیاری این ترور را به گردن گروههای مسیحی انداختند ئلی در ژوئن 2005 جورج حاوی در شبکه الجزیره  این ترور را به گردن رفعت اسد انداخت

 پس از کمال جنبلاط ولید جنبلاط رهبری حزب را برعهده گرفت و میلیشیای حزب به قتل عام  های خونین بر علیه مسیحیان به تلافی  ترور کمال جنبلاط دست زدند.

 سلسله عملیاتی که منجر به هجرت بسیاری از مسیحیان از منطقه جبل شد

 از جمله احزابیکه از حزب دروزی سوسیالیست ترقیخواه انشعاب کرده اند و به جمع هم پیمانان حزب اله پیوسته اند میتوان به حزب دموکراسی ملی به رهبری طلال ارسلان و جریان توحید لبنان به رهبری وئام وهاب اشاره کرد.

                 

 

اما شخصيت رهبر گروه جریان سوسیالییست ترقی خواه لبنان يعني وليد جنبلاط  كه براساس تاريخ  اخبار درج گرديده كه خودتون بررسي كنيد:

شنبه 28/2/1387

بر پايه آخرين اطلاعات منتشره در بيروت، وليد جنبلاط با همکاري سازمان اطلاعاتي اسرائيل درصدد ترور سيد حسن بوده‌اند. اين عمليات قرار بود همزمان با تشييع جنازه «‌شهيد حاج عماد مغنيه‌» در بيروت عملي شود، اما در آخرين لحظات با دستگيري چند تن از نيروهاي مزدور در بيروت لو رفته است.

بنا بر افشاگري رئيس وقت اطلاعات فرانسه، اطلاعات اوليه براي بمباران مقر نيروهاي اعزامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و حزب‌الله لبنان در پادگان شيخ عبدالله «بعلبک» در مرکز دره بقاع توسط وليد جنبلاط به نيروهاي آمريکايي و فرانسوي داده شده بود.به گزارش خبرنگار «تابناک» از بيروت، ‌اين بمباران در نوامبر سال 1983 توسط نيروي هوايي ارتش فرانسه صورت گرفت.

 بنا بر اطلاعات منتشره در کتاب تازه انتشار يافته «‌ايو بونيه‌»، رئيس سازمان اطلاعات و امنيت فرانسه در دهه هشتاد با نام «‌لبنان، گروگان‌هاي دروغين‌» وليد جنبلاط از سال 1980 به خدمت سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (CIA) درآمده است. «‌ايو بونيه‌» در صفحه نود اين کتاب، وليد جنبلاط را جاسوس به معني واقعي کلمه مي‌خواند که از هر مکاني، اطلاعات لازم را در اختيار سرويس‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي آمريکايي و فرانسوي مي‌گذارد.

وي تأکيد کرده است: بمباران پادگان شيخ عبدالله در نوامبر 1983، پس از انفجار مقر چتربازان فرانسوي در بيروت و براي بمباران نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب انقلاب اسلامي و حزب‌الله بوده و همه اطلاعات اين عمليات توسط وليد جنبلاط در اختيار ارتش آمريکا و فرانسه قرار گرفته است. پادگان شيخ عبدالله، يکي از مراکز استقرار ارتش لبنان بود که با آغاز حملات ارتش اسرائيل به لبنان و اعزام نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به لبنان، اين پادگان توسط مردم بعلبک فتح و در اختيار اين نيروها و نيروهاي مقاومت اسلامي قرار داده شد.

 

 

یکشنبه 22 ارديبهشت 1387  (روزنامه كيهان)

افشاي همكاري موساد و وليد جنبلاط در ترور شهيد مغنيه

 

يك سايت اطلاعاتي اسرائيل از همكاري رهبر دروزي هاي لبنان با رژيم صهيونيستي در ترور شهيد مغنيه پرده برداشت.

به گزارش خبرگزاري قدس، «هارون زنيفي فركش» رئيس سابق اطلاعات نظامي ارتش رژيم صهيونيستي در گفت وگوي ويژه با سايت اطلاعاتي «فيلكا» در مورد عوامل ترور شهيد مغنيه اظهار داشت: مي دانم كه يك طرف لبناني (وليد جنبلاط) اطلاعات ويژه اي درباره مغنيه به موساد داده است.خبر ديگر اينكه اخيرا فاش شده كه وليد جنبلاط همكاري هاي نزديكي با سرويس هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي داشته است.ناظران سياسي منطقه معتقدند كه در ترور شهيد مغنيه غير از عربستان يك كشور عربي ديگر دست داشته است.هنوز نام اين كشور عربي مشخص نشده است.عماد مغنيه از فرماندهان بلندپايه حزب الله بود كه در دمشق توسط عوامل موساد به شهادت رسيد.

 

86/08/01

به گزارش فارس، پايگاه خبري اسرائيلي "اوميديا " به نقل از منابع نزديك به "وليد جنبلاط " اعلام كرد، جنبلاط در سفرش به آمريكا با نماينده نخست وزير رژيم صهيونيستي ديدار و گفتگو كرد.

در اين گزارش به نام اين مقام صهيونيستي اشاره‌اي نشده است.

بنا بر اين گزارش، در پايان اين ديدار كه با حضور نماينده "ديك چني " معاون رئيس جمهور آمريكا انجام شد، جنبلاط نتايج آن را مثبت ارزيابي كرد.

اين پايگاه اسرائيلي در ادامه نوشت: جنبلاط پيش از اين نيز بارها با مقامات اسرائيلي ديدار داشته است.

اين در حالي است كه شبكه 10 تلويزيون رژيم صهيونيستي نيز از ارسال خودروهاي زرهي به لبنان براي حفاظت از جان برخي شخصيتهاي اين كشور خبر داد.

اين گزارش به جزئيات بيشتر آن اشاره‌اي نكرد

 

از قهوه تلخ با شارون تا ترور شوهر دوم همسر!( ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۱ تابناك)

حملات شديد‌اللحن و غيرعادي وليد جنبلاط به حزب‌الله، سوريه و ايران، اين بار حملاتي غيرمعمول و بسيار خشمگينانه بود.

به گزارش خبرنگار «تابناك» از بيروت، جنبلاط اين بار عليه مخالفانش در لبنان شمشير را از رو بسته است. او با به ادعاهايي درباره خطوط ارتباطي و اتصالات تلفني مستقل حزب‌الله؛ موضوعي که از پيش براي همه روشن بود، تلاش کرد تا اين موضوع را به صحنه مطبوعات و رسانه‌ها بکشاند.

اين در حالي بود که «آريل شارون» که فرماندهي هجوم به بيروت در سال 1982 و محاصره اين شهر را داشت، در مختاره دست در دست وليد جنبلاط گذاشت؛ ‌شاروني که به خونريزي و قتل‌عام در جنگ‌هاي داخلي لبنان شهرت داشت و با او يک قهوه تلخ عربي نيز نوشيد و بدون هيچ گونه برخوردي با نيروهاي جنبلاط، از بلندي‌هاي شوف عازم بيروت شد و قتل‌عام‌هاي معروفش عليه مردم محاصره شده لبناني و فلسطيني را عملي ساخت.

بر پايه اين خبر، سمير قصير با برخي از زنان مشهور لبناني و از جمله «‌نورا الشرباتي‌»، همسر وليد جنبلاط مشهور به «‌نورا جنبلاط‌» روابط نامشروع داشته است و اين امر از مدت‌ها پيش براي وليد جنبلاط آشکار شده بود و به همين جهت به دنبال فرصتي مناسب براي ترور وي بوده است، اما اقدام به ترور وي به دليل عدم بررسي‌هاي دقيق، زماني صورت مي‌گيرد که نورا جنبلاط نيز همراه سمير قصير بوده است.

بر همين اساس، گزارش کميته تحقيقات بين‌المللي ترور حريري، اشاره مي‌کند که همزمان با ترور سمير قصير، زني همراه وي به بيمارستان دانشگاه آمريکايي بيروت منتقل مي‌شود که براي پنهان ساختن رابطه او با سمير قصير، خيلي سريع به پاريس منتقل مي‌شود. اين زن پس از بازيافتن سلامتي‌اش تا مدتها حاضر به بازگشت به لبنان نمي‌شود. به همين دليل، «برامرتس»، قاضي بين‌المللي کميته تحقيقات بين‌المللي پرونده ترور حريري، از او در پاريس بازجويي‌هايي را آغاز مي‌کند.

به اين ترتيب، اطلاعات موجود ثابت کرده است، اين زن، کسي جز «‌نورا جنبلاط‌» نبوده است. بر اساس همين تحقيقات، در روز نخست «‌ترور سمير قصير‌» به دروغ اين گونه اعلام شده بود که وي به تنهايي در خودروش بوده و مورد هجوم قرار گرفته است.

 

گزارش خبرنگار «تابناك:

کمال فياض»، ‌مسئول امنيتي‌ سابق تشکيلات حزب سوسياليست ترقيخواه لبنان به رهبري وليد جنبلاط که از سال 1980 تا 1987، مسئوليت امور امنيتي را در اين حزب به عهده داشته است، از جنايات و قتل‌هاي سياسي و غيرسياسي وليد جنبلاط در دهه هشتاد، پرده برداشت.

به گزارش خبرنگار «تابناك» از بيروت، وي که شب گذشته براي نخستين بار در تلويزيون «المنار»، وابسته به حزب الله ظاهر مي‌شد، از قتل‌هايي پرده برداشت كه از جمله آنها داستان يک زن ايراني است که در سال 1986 به دست وليد جنبلاط از آپارتماني در يک ساختمان بلند، واقع در بيروت به پايين پرتاب شد و در دم جان داد.

کمال فياض مي‌گويد: وليد جنبلاط که از نظر اخلاقي، فردي فاسد بود، با يک زن ايراني ارتباط برقرار مي‌کند، اما هنگام رفت‌وآمد به منزل اين زن با دختر وي آشنا مي‌شود و براي اين که راحت‌تر بتواند با اين دختر ارتباط داشته باشد، در يکي از شب‌هايي که به منزل اين زن، مي‌رود، به راحتي او را از بالا به پايين پرتاب مي‌کند و او را مي‌کشد.

کمال فياض ادامه مي‌‌دهد: وليد جنبلاط هر گاه فرصت مي‌کرد به نايت‌ کلوپ‌هاي بيروت در خيابان «الحمراء» مي‌رفت و براي اينکه بتواند با برخي از زناني که با شوهرانشان به کلوپ آمده بودند، ارتباط برقرار کند، نيروهاي امنيتي‌اش براي چند ساعت، شوهران اين زنان را بازداشت مي‌کردند.

بر پايه اظهارات کمال فياض، شيخ حسن خالد، «‌مفتي سابق لبنان‌» و «شيخ صبحي صالح»، يکي از برجسته‌ترين علماي اهل سنت اين کشور نيز توسط وليد جنبلاط به قتل رسيده‌اند. اين در حالي است كه تا پيش از اين، سوريه به عنوان پشت پرده اين ترورها شناخته مي‌شد.

 

 

اما تغيير تاكتيك و................:

 

روزنامه رسالت > شماره 6773 19/5/88

جنبلاط سروها را جابه جا كرد

معادلات سياسي بيروت بار ديگر برهم ريخت

خروج جنبلاط از جريان 14 مارس،اگرچه به معناي پايان ائتلاف وي با اين جريان نيست اما به صورت خودكار معادلات سياسي بيروت را دستخوش تغييراتي عديده ساخته است.اين تغييرات به سمت و سوي پررنگ تر شدن نقش حزب الله و جريان 8 مارس بوده است.سعد الدين حريري و سمير جعجع بيشترين ضربه ممكن را از اعلام تصميم ناگهاني اخيرجنبلاط دريافت كرده اند.رئيس حزب سوسياليست ترقيخواه با ارائه توضيحاتي درباره مواضع اخير خود اعلام كرده است كه سخن گفتن از پايان ائتلاف با جريان 14 مارس به معناي خروج از آن نيست،اما در عين حال نگفته است كه ميان پايان ائتلاف با چريان 14 مارس و خروج از آن چه تفاوتي وجود دارد.به نظر مي رسد جنبلاط درعين اينكه ديگر مايل به همكاري با جريان 14 مارس نيست،سعي دارد در جريان فعاليت دولت جديدسعدالدين حريري خللي به وجود نياورد.از اين حيث موضع گيري اخير رئيس حزب سوسياليست ترقي خواه لبنان كاملاقابل درك مي باشد.

    وليد جنبلاط از بازگشت به گفتمان حزب سوسياليست ترقي خواه سخن به ميان مي آورد.احياي اين گفتمان با حضور در جريان 14 مارس كه نزديكي زيادي به ايالات متحده آمريكاو فرانسه دارد قابل جمع نيست.

 

 

دیدار ولید جنبلاط با سیدحسن نصرالله: منبع: پرس.تی.وی

زمان: 1388/7/19  22:39

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ شبکه تلویزیونی المنار ارگان رسانه‌ای حزب‌الله اعلام کرد، ولید جنبلاط جمعه شب به همراه فرزندش تیمور و اکرم شهیب نماینده حزب سوسیالیست ترقی خواه در مجلس لبنان با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله دیدار کردند.

در این دیدار طرفین بر اهمیت ملاقات ملک عبدالله پادشاه عربستان و بشار اسد رییس‌جمهور سوریه تاکید کرده و اظهار داشتند که این دیدار به بهبود فضای حاکم بر کشورهای عربی منجر خواهد شد.

ولید جنبلاط و سید حسن نصرالله همچنین در بیانیه مشترکی از پیشنهاد هر گونه ابتکار عمل برای تشکیل دولت وحدت ملی استقبال کرده و دعوت عربستان و سوریه برای پشت سر گذاشتن اختلافات و تشکیل دولت وحدت ملی را دعوتی مبارک خوانده و تاکید کردند که موانع تشکیل دولت جدید لبنان باید هر چه سریع‌تر برطرف شود.

 

يکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ ۱۲:۱۴                                 

وليد جنبلاط : سخنان گذشته ام برضد رييس جمهوري سوريه نادرست بود

"ولید جنبلاط" رییس حزب سوسیالیست ترقی‌خواه لبنان اذعان کرد که سخنانش در گذشته برضد "بشار اسد" رییس‌ جمهور سوریه، نادرست بود.

 به گزارش پرس تي وي، "وليد جنبلاط" گفت با سفر به سوريه در آينده مي توانم اشتباهات خود را درباره اين کشور جبران کنم.

"وليد جنبلاط" پيشتر مقامات سوريه را به دست داشتن در ترور "رفيق حريري" نخست وزیر سابق لبنان متهم کرده بود.

"وليد جنبلاط" در بخش ديگر از سخنانش هدف خروجش از گروه 14 مارس را مانع تراشي بر سر راه تشکيل کابينه جديد لبنان ندانست و گفت به عربيت بازگشتم که ضمانتي براي طائفه دروزي لبنان است.

 

 

88/05/13 - 13:2  خبرگذاري فارس:

با اشاره به جدا شدن جنبلاط از جريان14مارس لبنان

الانتقاد: فرانسه،‌ درباره مواضع جنبلاط دچار آشفتگي شده است

خبرگزاري فارس: يك روزنامه لبناني با اشاره به جدا شدن رهبر حزب‌ سوسيال ترقي‌خواه اين كشور از جريان حاكم و وابسته به غرب در لبنان، نوشت كه وزارت امور خارجه فرانسه در اين خصوص دچار نوعي آشفتگي شده است.

 

و اخبار خيلي زياد ديگه .........

البته به نظر من  تو چند سال اينده  شاهد اخبار بيشترومهمتري  باشيم ...  كه با بررسي  اين تغيير مواضع بشه حدس هايي زد  .. ولي دركل  بايستي زمان بگذره و ببينبم تو اينده چه اتفاقاتي مي افته ................

 

وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ .

 

بررسي علايم  حتمي ظهور


با سلام 

امروز به بررسي اولين نشانه حتمي قبل از ظهور امام مهدي (عج) مي پردازيم  ... فقط ذكر مطلب زير مهمه كه :



بیش از دو هزار نشانه براى فرج، ظهور و رستاخیر در كتب حدیثى نقل شده كه مى‏توان آنها را به چهار دسته تقسیم نمود:

فِتَن

مَلاحم

علائم‏ ظهور

اشراط الساعة

در میان بیش از 2000 علائم ظهور، تعدادى از آنها علائم حتمى و بقیه علائم غیرحتمى مى‏باشند. تعداد علائم حتمى از انگشتان دست نمى‏گذرد. آنچه مسلم است تعداد پنج نشانه از این نشانه‏ها حتمى مى‏باشند كه عبارتند از:

خروج سفیانى؛    خروج یمانى؛   بانگ آسمانى؛   خسف بیدا؛   قتل نفس ‏زكیه

علائم غیرحتمى در مشخص نمودن وقت ظهور كاربرد ندارد. در حالیكه وقتى نخستین نشانه از نشانه‏هاى حتمى مشاهده شد؛ همه چشم ‏به ‏راهان آن امام نور متوجه مى‏شوند كه دوران تیره و تار غیبت به سرآمده، لحظه وصال فرارسیده است


1 - خروج سفیانى


خروج سفیانى

از نظر زمانى اولین نشانه از نشانه‏هاى حتمى كه پیش از دیگر نشانه‏ها تحقق مى‏یابد و فرارسیدن انفجار نور و سپرى شدن شب دیجور غیبت را نوید مى‏دهد؛ خروج سفیانى است.

خوشبختانه خروج سفیانى در روایات اسلامى بسیار دقیق، روشن و شفاف بیان شده كه هرگز قابل انطباق با هیچ فرد دیگرى نمى‏باشد. جالب‏تر اینكه علاوه بر روایات كلى علائم پنجگانه در احادیث فراوانى به طور استقلالى بر حتمى بودن آن تصریح و تأكید شده، كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‏كنیم:

حمیرى با دو واسطه از امام رضاعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: اِنَّ اَمْرِ القائمِ حَتمٌ مِنَ ‏اللَّهِ، وَ امرَ السُّفیانى حَتمٌ مِنَ‏ اللَّهِ، وَ لا یَكونُ قائمٌ اِلّا بِسفیانى؛ قیام قائم از سوى خدا حتمى است، خروج سفیانى نیز از سوى خدا حتمى است. بدون سفیانى هرگز قائمى نخواهد بود.(25)

این حدیث را حمیرى(ابوالعباس، عبداللَّه‏بن جعفر حمیرى) كه از رجال برجسته شیعه در عهد غیبت صغرى بود، با دو واسطه از امام ‏رضاعلیه السلام روایت كرده و در كتاب خود قرب الاسناد الى الرضا علیه السلام ثبت نموده است. این كتاب از حوادث روزگار جان به در برده و تا زمان ما باقى مانده است.

حمیرى از نظر علماى رجال در اوج وثاقت است.(26) دو واسطه او نیز كاملاً مورد وثوق مى‏باشند،(27) و در نتیجه روایت صحیحه است.

نام سفیانى عثمان و نام پدرش عنبسه مى‏باشد

شیخ صدوق با سلسله اسنادش از ابوحمزه ثمالى روایت كرده كه گفت: محضر امام صادق‏علیه السلام عرض كردم كه پدر بزرگوارتان امام باقرعلیه السلام فرمود: اِنَّ خُروجَ السُّفیانى مِنَ‏الاَمرِ الَمحتوم؛ بى‏گمان خروج سفیانى از امور حتمى است.

امام صادق‏علیه السلام فرمود: آرى.(28)

این حدیث را شیخ صدوق با پنج واسطه از امام باقرعلیه السلام روایت كرد و مهر تأیید امام ششم را نیز دریافت نموده است. وى به تعبیر نجاشى آبروى شیعه در عصر خود بود.(29) به دعاى حضرت بقیةاللَّه - ارواحنافداه - متولد شده(30) و به فرمان آن حضرت كتاب كمال‏الدین را تألیف كرده است.(31) آن پنج واسطه كه در سند حدیث واقع شده‏اند نیز همه مورد اعتماد و استناد هستند و علماى رجال بر وثاقت آنها تصریح نموده‏اند.(32) در نتیجه این حدیث نیز صحیحه مى‏باشد.

نعمانى با پنج واسطه از امام صادق‏علیه السلام روایت كرده كه فرمود: اَلسُّفیانىُّ مِنَ ‏الَمحتوم وَ خُروجهُ فی رجب؛ سفیانى از نشانه‏هاى حتمى است و خروج وى در ماه رجب خواهد بود.(33)

ابو زینب محمدبن ابراهیم نعمانى از شخصیت‏هاى برجسته قرن چهارم است، پیشتاز رجالیون او را به عنوان عظیم‏القدر، شریف‏المنزله، صحیح‏العقیده و كثیرالحدیث ستوده است.(34)

وى این حدیث را در كتاب گران‏سنگ خود با پنج واسطه روایت كرده كه همه آنها به تصریح علماى رجال مورد وثوق مى‏باشند.(35) در نتیجه این حدیث نیز صحیحه مى‏باشد.

در این سه حدیث (كه هر سه از نظر سند صحیح بود) خروج سفیانى از نشانه‏هاى حتمى اعلام شده و در حدیث سوم آمده است كه خروج او در ماه رجب خواهد بود. یادآورى این نكته لازم است كه از جمع‏بندى احادیث مربوط به سفیانى استفاده مى‏شود كه سفیانى در ماه رجب خروج مى‏كند، حدود شش ماه مى‏جنگد، در اواخر محرم به قدرت مى‏رسد، و دقیقاً هشت ماه بعد حضرت بقیةاللَّه ظهور مى‏نماید. بدین‏ترتیب منظور از رجب، رجبِ سال قبل از ظهور مى‏باشد، نه رجب سال ظهور.


نام سفیانى:

مشهور آن است كه نام سفیانى عثمان و نام پدرش عنبسه مى‏باشد.(36) و در برخى منابع نام پدرش عُیَینه آمده،(37) با توجه به اتحاد طریق به نظر مى‏رسد كه آن تصحیف شده عنبسه باشد.

اسامى دیگرى براى سفیانى نقل شده كه از آن جمله حرب‏بن عنبسه،(38) عنبسة بن مرة،(39) عنبسة بن هند،(40) عبداللَّه‏ بن یزید،(41) ابوعتبه، عروة بن محمد،(42) و معاویة بن عتبه است.(43) در حالیكه هیچ یك از اسامى یاد شده سند قابل اعتماد و استنادى ندارد. تنها عثمان ‏بن عنبسه از شهرت بیشترى برخوردار است.

القاب سفیانى: مشهورترین لقب او سفیانى است. او را از آن جهت سفیانى مى‏نامند كه از تبار ابوسفیان است. از دیگر القابش صخرى منسوب به صخر پدر ابوسفیان است.(44)

امیرمؤمنان در یكى از خطبه‏هاى خود از آشوبگرى سخن گفته كه از او ضِلّیل(45) به معناى بسیار گمراه(46) تعبیر نموده، برخى از شارحان نهج‏البلاغه آن را اشاره به سفیانى دانسته‏اند.(47)



نسب سفیانى:

از بنى‏امیه در منطق وحى به عنوان «اَلشَّجَرةُ المَلْعونَة»؛ درخت ملعونه(48) یاد شده و در احادیث فراوان تصریح شده كه منظور از شجره ملعونه بنى‏امیه مى‏باشد.(49)

در احادیث فراوان تصریح شده كه سفیانى از تبار ابو سفیان،(50) از بطن هندِ جگرخواره (اِبْنُ اكِلَةِالأكباد)،(51) از سوى پدر از بنى‏امیه و از طرف مادر از قبیله كلب است.(52)

امام صادق‏علیه السلام به هنگام برشمردن كارنامه سیاه آل ابى‏سفیان فرمود: و سفیانى نیز با قائم پیكار مى‏كند.(53)

امیرمؤمنان‏ علیه السلام مى‏فرماید: با 70000 نفر به سوى عراق حركت مى‏كند. در كوفه، بصره و دیگر شهرها مى‏گردد، اركان اسلام را منهدم مى‏كند؛ دانشمندان را مى‏كشد، قرآن‏ها را مى‏سوزاند، مساجد را ویران مى‏كند، محرمات را مباح كند

اما در مورد اینكه او از نسل كدامین فرزند ابوسفیان مى‏باشد، به اختلاف سخن رفته است:

1 - از تبار خالدبن یزیدبن ابى‏سفیان(54)؛

2 - از نسل عتبةبن ابى‏سفیان(55)؛

3 - از تبار یزیدبن معاویةبن ابى‏سفیان(56)؛

4 - از طرف پدر از نسل ابى‏سفیان و از طرف مادر از نسل یزیدبن معاویه.(57)


اوصاف جسمى سفیانی:

در احادیث فراوان از ویژگى‏هاى ظاهرى سفیانى به صراحت بیان شده و جاى هرگونه شك و تردید از میان رفته است.

شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق‏علیه السلام روایت كرده كه فرمود: اِنَّكَ لَوْ رَأَیتَ السُّفیانی لَرَأیت أَخْبَث النّاسِ، أَشْقر، أَحْمَر، أَزْرَق؛ تو اگر سفیانى را ببینى، پلیدترین انسان‏ها را دیده‏اى. او بور، سرخ‏روى و زاغ‏چشم است.(58)

شیخ صدوق این حدیث را با شش واسطه روایت كرده كه از منظر علماى رجال همه آنها ثقه مى‏باشند.(59)

امیرمؤمنان‏علیه السلام به دیگر ویژگى‏هاى ظاهرى او اشاره كرده مى‏فرماید: یَخرُج ابْنُ اكِلةِ الاَكبادِ مِنَ الوادى الیابِس، وَهُوَ رَجُلٌ رَبْعةٌ، وَحْشُ الوَجهِ، ضَخْمُ الهامَةِ، بِوَجْههِ اَثرُ الجُدْرى، اِذا رَأیتهُ حَسِبْتهُ اَعْور؛ پسر هند جگر خواره از وادى یابس خروج مى‏كند، او مردى میان بالا، با چهره‏اى وحشتناك، سر ستبر و آبله‏روى مى‏باشد. هنگامى كه او را ببینى او را یك‏چشم مى‏پندارى.(60)

از طریق عامه نیز از آن حضرت روایت شده كه فرمود: السُّفیانى مِن وُلدِ خالدِبنِ یَزیدبِن ابى‏سفیان، رَجلٌ ضَخْمٌ الهامَة، بِوجههِ اَثرُ جُدْرى، وبِعَینهِ نكُتَه بَیاض؛ سفیانى از تبار خالدبن یزیدبن ابى‏سفیان است. او مردى سر ستبر است كه در چهره‏اش آثار آبله و در چشمش نقطه سفیدى هست.(61)


دیگر اوصاف سفیانى

در احادیث پیشوایان علاوه بر اوصاف ظاهرى، بر اوصاف روحى و روانى او نیز اشاره شده است:

1 - امام صادق‏علیه السلام در این رابطه مى‏فرماید: یَقولُ: یا رَبِّ ثارى ثارى، ثُمّ‏النَّار. وَقَد بَلغ مِن خُبْثهِ اَنَّه یَدْفنُ اُمَّ وَلَدٍ لَهُ وَهِىَ حَیَّة، مَخافَةَ اَن تَدُلُّ عَلیه؛ سفیانى گوید: خدایا انتقام، انتقام، سپس دوزخ. او به قدرى خبیث است كه مادر بچه‏اش را زنده‏بگور مى‏كند، از ترس اینكه مخفیگاهش را نشان بدهد.(62)

در این حدیث كه قبلاً سندش را بررسى كردیم و صحت آن را اثبات نمودیم، به سه ویژگى اخلاقى سفیانى تأكید شده: او پلیدترین انسان روى زمین است. پركینه‏ترین انسان است و همواره فریاد انتقام، انتقام، سر مى‏دهد. سنگدل‏ترین انسان است و بر احدى رحم نمى‏كند، حتى همسرش را زنده به‏گور مى‏كند.

در احادیث فراوان تصریح شده كه سفیانى از تبار ابو سفیان، از بطن هندِ جگرخواره، از سوى پدر از بنى‏امیه و از طرف مادر از قبیله كلب است

2 - امام باقرعلیه السلام در همین رابطه مى‏فرماید: سفیانى سرخ روى، بور و زاغ چشم است، او هرگز خداى را نپرستیده و هرگز وارد مكه و مدینه نشده است. او مى‏گوید: خدایا انتقام، وانگهى دوزخ، خدایا انتقام، سپس دوزخ.(63)

3 – رسول ‏اكرم‏ صلى الله علیه و آله و سلم در این رابطه مى‏فرماید: یَخْرجُ رَجلٌ یُقال لَه: السُّفیانى فی عمقِ دَمشق، و عامَّةُ مَن یَتْبَعُه مِن كَلب، فَیَقتُل حَتَّى یَبْقُرَ بُطُونَ النِّساء وَ یَقتُل الصِّبیان؛ مردى از دل دمشق خروج كند كه به او سفیانى گویند، همه پیروانش از تیره كلب هستند، آنقدر كشتار كند كه حتى شكم زنان را مى‏شكافد و كودكان را از دم تیغ مى‏گذراند.(64)

حاكم نیشابورى پس از نقل حدیث، بر صحت آن تأكید نموده و گفته: این حدیث بر مبناى بخارى و مسلم صحیح است.(65)

4 - امیرمؤمنان‏علیه السلام در حدیث دیگرى در این رابطه فرمود: ثُمَّ یَبْعَثُ فَیَجْمَعُ الاَطفالَ وَ یَغْلىِ الزَّیتَ لَهُم، فَیقولون: اِن كانَ آباؤُنا عَصَوْكَ فَنحن ما ذَنْبُنا؟! مأمورین را مى‏فرستد، كودكان را گرد مى‏آورد و دیگ‏هاى زیتون را براى آنها مى‏جوشاند، آنها مى‏گویند: اگر پدران ما با شما مخالفت كرده‏اند پس تقصیر ما چیست؟(66)

5 - امیرمؤمنان‏علیه السلام در حدیث دیگرى مى‏فرماید: گروهى از اولاد رسول خدا به بلاد روم پناهنده مى‏شوند. سفیانى كسى را به نزد پادشاه روم مى‏فرستد كه بندگانم را به من بازگردان. او نیز آنها را برمى‏گرداند، پس آنها را در دمشق گردن مى‏زند.(67)

6 - امیرمؤمنان‏علیه السلام به هنگام شمارش كارنامه سیاه سپاه سفیانى مى‏فرماید: 70000 نفر را در بغداد مى‏كشند و شكم 300 زن را مى‏شكافند!!(68)

7 - در برخى از تفاسیر عامه، در ذیل آیه شریفه «ولوترى اذ فزعوا» (69) آورده‏اند كه: سفیانى لشكرى را به بغداد مى‏فرسد، بیش از 3000 نفر را مى‏كشند و شكم بیش از 100 زن را مى‏شكافند.(70)

8 - در برخى دیگر از احادیث عامه، از كشته شدن 70000 نفر در عَینُ التَّمر (71) و از تعدى به حریم 30000 تن در كوفه سخن رفته است.(72)

9 - در برخى دیگر از منابع عامه آمده است: سفیانى همه كسانى را كه با او مخالفت مى‏كنند، از دم شمشیر مى‏گذراند. آنها را با اره دو نیم مى‏كند و در دیگ‏ها مى‏جوشاند. این كار تا شش ماه ادامه مى‏یابد.(73)

10- امیرمؤمنان‏ علیه السلام در ضمن یك حدیث طولانى از ابعاد دیگرى از جنایات سفیانى پرده برداشته مى‏فرماید: با 70000 نفر به سوى عراق حركت مى‏كند. در كوفه، بصره و دیگر شهرها مى‏گردد، اركان اسلام را منهدم مى‏كند؛ دانشمندان را مى‏كشد، قرآن‏ها را مى‏سوزاند، مساجد را ویران مى‏كند، محرمات را مباح كند، به نوازندگى فرمان مى‏دهد، كارهاى ناشایست را تجویز مى‏كند، از فرایض الهى جلوگیرى مى‏نماید. از جور و ستم پروا نكند، هر كس كه نامش محمد، على، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، ام كلثوم، خدیجه و عاتكه باشد، به سبب دشمنى با خاندان پیامبر از دم شمشیر مى‏گذراند.(74)

این بود اندكى از جنایاتى كه بر اساس روایات فریقین، سفیانى به هنگام سیطره‏اش به شامات (سوریه، اردن و فلسطین) انجام مى‏دهد. همه این احادیث از نظر سندى قوى نیستند، لیكن همه آنها مؤیّد آن حدیث بسیار قوى و صحیحى است كه در آغاز این بخش و سر آغاز بخش قبلى (اوصاف جسمى)، از طریق شیخ صدوق نقل كردیم و صحت سندش را اثبات نمودیم. در آن حدیث از نظر اوصاف ظاهرى بر سرخ روى، زاغ چشم و بور بودنش تكیه شده و از نظر اخلاقى و روانى بر خباثت، پلیدى، قساوت، سنگدلى و كینه‌توزى‏اش تأكید شده است

منابع در ادامه مطلب....

ادامه نوشته