تبریک نیمه شعبان

ولادت با سعادت منجی عالم بشریت حضرت اباصالح المهدی (عج) بر همه شیعیان و منتظران ظهور ان حضرت مبارک باد انشا الله به زودی شاهد تشریف فرمایی اقا بقیه الله (عج) باشیم و جز سربازان ان حضرت...

جلوه‌ی دریا

امام زمان (عج)

باز هم روح الامین دارد غزل می آورد             صنعت ایهام و تشبیه و بدل می آورد

تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب تر         واژه واژه بر لبم جام عسل می آورد

شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است      واژه ی نابی که در چندین محل می آورد

چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل    جمله ی «حیّ علی خیرالعمل» می آورد

در میان شعرهای شاعران اهل بیت         دائماً این بیت را ضرب المثل می آورد:

یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا؟!   جلوه ی قطره کجا و جلوه ی دریا کجا؟!

کوچه های شهر را امشب چراغانی کنید          عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید

آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا        باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید

طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان       جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید

از خَم ابروی او صدها خُم می، می چکد        باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید

دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست     باید اوّل خوب از این مُلک، دربانی کنید

     هر که باشد نوکر تو زود آقا می شود    خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می شود  

یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت    نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت

السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر     لحظه لحظه می رسد بر تو سلام اهل بیت

از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود    نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت

می رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی      می رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت

مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری      می بری با جلوه ات دل از امام عسگری

نیمه ی شعبان که می گردد عیان، صاحب زمان   می کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان

اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین              می وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان

تشنه هستم تشنه ی یک جرعه ی دیدار تو        وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان

می رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها      می کنی پیدا مزار بی نشان، صاحب زمان

با ظهورت می شود خوشحال زهرا مادرت     پیش مرگت می شود آن لحظه آقا نوکرت

العجل آقا! بیا چشم انتظاری ها بس است     در فراقت اشک ها و بی قراری ها بس است

اشک ها ی ما که یک لحظه به درد تو نخورد     ناله ها و ضجّه ها و گریه زاری ها بس است

تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم    ندبه و خون دل و شب زنده داری ها بس است

معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت         ما جوان ها را کمک کن، شرمساری ها بس است

باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد            گوشه گیری های ما و راز داری بس است

با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن         قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن

 

فاصله خروج سفیانی تا ظهور امام مهدی(عج)/

فاصله خروج سفیانی تا ظهور امام مهدی(عج)/

نقد «دیدگاه شش ماه پایانی قبل از ظهور

(گروه معارف - رجانیوز: )

1- دیدگاه اول: بین سفیانی تا ظهور، 6 ماه فاصله است؛ اگر بر این مبنا باشیم که بین ظهور و خروج (قیام) امام مهدی علیه‌السلام، تفاوتی وجود ندارد. نتیجه می گیریم 6 ماه قبل از ظهور و خروج (قیام) حضرت، سفیانی و یمانی و خراسانی، در ماه رجب، به عنوان نشانه‌های حتمی، در دو جبهه مقابل، قیام خویش را آغار خواهند کرد. زیرا سفیانی و یمانی و خراسانی، در ماه رجب، خروج می کنند و ظهور و قیام امام عصر نیز در ماه محرم می باشد و فاصله بین خروج سفیانی و ظهور (قیام) امام عصر، 6 ماه فاصله است.

 

2- دیدگاه دوم: بین سفیانی تا ظهور، 15 ماه فاصله است

بدین صورت که امام عصر در ماه رمضان و در شب قدر (23 ماه رمضان)، ظهور می فرمایند و آنگاه در عاشورای ماه محرم قیام (خروج) علنی خویش را به عموم جهانیان اعلام می فرمایند. طبق این مبنا، از آنجا که سفیانی در ماه رجب خروج می کند و حضرت 15 ماه بعد (به مدت حمل ناقه) در ماه رمضان، ظهور می فرمایند و سپس در دهم عاشورا ماه محرم، قیام و خروج خویش را به جهانیان اعلام می کنند؛ پس بین خروج سفیانی و خروج (قیام) امام مهدی علیه السلام، حدود 18 ماه و 17 روز فاصله است. (15 ماه + 3 ماه و 17 روز).

بنابراین، ابتدا سفیانی در ماه رجب سال فرد قمری، خروج می کند و بعد امام مهدی علیه السلام هم در جمعه شب قدر ماه رمضان سال زوج قمری، ظهور (به معنای پایان عصر غیبت کبری) می فرمایند و امکان ارتباط خاص و مستقیم امام عصر تنها برای معتمدین و نائیان خاص امام عصر همچون نفس زکیه، امکان پذیر خواهد بود و در نهایت در شنبه عاشورای ماه محرم سال فرد قمری، خروج و قیام علنی امام مهدی برای تمام جهانیان، اتفاق خواهد افتاد.

 

دیدگاه اول، با مشکل اساسی روبرو خواهد بود و آن اینکه:

 

1-  در اثبات نادرستی و بطلان دیدگاه اول -که بیان می کند فاصله بین خروج سفیانی و ظهور امام عصر، تنها 6 ماه فاصله است- این است که در صورت التزام به این دیدگاه، بایستی حوادثی چون: جنگ قرقیسیا و حمله لشکر سفیانی به عراق، بعد از ظهور امام عصر (بعد از ماه محرم)، رخ دهد، در حالیکه همگان می دانند، این حوادث (جنگ قرقیسیا و حمله لشکر سفیانی به عراق)، قبل از ظهور امام عصر است و نه بعد از ظهور. زیرا سفیانی، به مدت 6 ماه می‌‏جنگد و در این مدت 6 ماه، تنها و فقط بر منطقه شام و سوریه، مسلط میشود و بعد از 6 ماه (بعد از محرم)، آنگاه در جنگ قرقیسیا، شرکت می کند و سپس به عراق حمله می کند. پس آیا منطقی است، امام عصر، 6 ماه بعد از خروج سفیانی، یعنی در ماه محرم همان سال، ظهور کرده باشند ولی هنوز، سفیانی به عراق و عربستان حمله نکرده باشد؟

 

2- و اگر ملتزم به دیدگاه اول شویم، باید چنین باشد: در حالیکه، هنوز سفیانی بر مناطق پنج گانه شام و سوریه، مسلط نشده است، اما لشکر اعزامی سفیانی به عربستان، دچار خسف بیداء می شود. آیا این امر، منطقی است؟ زیرا هنوز سفیانی به عربستان، لشکر نظامی اعزام نکرده است تا چه رسد به خسف این لشکر در بین مکه و مدینه.

بنابراین دیدگاه دوم  در فاصله بین سفیانی تا ظهور و قیام امام مهدی، ارجح است. و سفیانی در سال فرد قمری و صیحه ندای آسمانی و ظهور در سال زوج قمری و  قیام امام مهدی در سال فرد قمری خواهد بود.

 

 

مقاله کامل در ادامه................

ادامه نوشته

آیا اردوغان زمینه‌ساز نبرد آخرالزمانی قرقیسیا است؟

خیز ترکیه برای نفت دیرالزور به جای شکست ادلب/

آیا اردوغان زمینه‌ساز نبرد آخرالزمانی قرقیسیا است؟

اردوغان که دریافته در ادلب جایی برای تحقق خواب و خیال هایش وجود ندارد، حال رویای دیرالزور را در سر می پروراند، منطقه ای که در روایات از آن به عنوان میدان نبرد آخرالزمانی قرقیسیا یاد شده است.

اردوغان

سرویس جهان مشرق - کسانی که تحولات جاری در منطقه را از سال ۲۰۱۱ میلادی و کلید خوردن آشوب ها و هرج و مرج منطقه ای موسوم به «انقلاب های عربی» یا همان «بهار عربی» را دنبال می کنند، به خوبی به یاد می آورند، وقتی پانزدهم ماه مارس ۲۰۱۱ میلادی با شعار نویسی چند دانش آموز نوجوان روی دیوارهای چند مدرسه شهر «درعا» بحران سوریه یا به عبارت دقیق تر جنگ جهانی علیه سوریه کلید زده شد، «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه، با کوله بار سنگینی از « آرزوها» پای به بحران سوریه گذاشت.

اردوغان محاسبات متحدان آمریکایی – صهیونیستی – وهابی – غربیش در براندازی نظام در سوریه را دقیق و بی نقص می دید که ششم سپتامبر همان سال، تقریبا ۶ ماه بعد از آغاز بحران در سوریه، طی سخنانی در اجتماع عمومی حزب حاکم «عدالت و توسعه» با حمله شدید به نظام در سوریه، آن را نظامی تروریستی خواند و مدعی شد، به زودی در «مسجد جامع اموی» دمشق نماز پیروزی را خواهد خواهند.

اردوغان که برای دیدارهای خود از دمشق پس از سرنگونی نظام در سوریه برنامه ریزی کرده، گفته بود: بعد از خواندن فاتحه بر مزار صلاح الدین به صحن بزرگ مسجد اموی می رویم تا در آنجا نماز بخوانیم و از آنجا به زیارت قبر بلال حبشی، ابن عربی، دانشکده سلیمانیه و ایستگاه حجاز می رویم!

** اجازه دهید کمی به عقب برگردیم

وقتی هنوز خبری از بحران در سوریه نبود و طمع ورزی های اردوغان از پرده بیرون نیفتاده بود، از دور اینگونه به نظر می رسید، هیچ حکومتی مانند دولت اردوغان نتوانسته، خود را به آینده پرتاب کند.

کشور اردوغان چشم ‌اندازی از رشته ‌کوه‌ های زیبا در امتداد دریای سیاه بود که در دامنه های آن، مردم برگ چای می ‌چینند و تنها برای خواندن نماز، دست از کار می ‌کشند. اردوغان آنها را «مردمان خود» می‌ نامد و مسجد عثمانی را برای خوشایند آنان در بالای یکی از بلندترین قله‌ ها ساخته است. مسیر دسترسی به مسجد عثمانی، کوهستانی، زمانبر و پر خطر است، اما مردمان ترکیه، آن را طی می ‌کنند تا به خدا و رئیس ‌جمهور محبوبشان، نزدیکتر باشند. چون اردوغان را از خودشان می ‌دانند، فردی ساده و خداپرست که با سخت‌۶کوشی به جایگاهی بالا رسیده است.  

همه چیز وفق مراد اردوغان است، در واقع بهتر از این مگر می شود. بحران سوریه که از سال ها قبل برایش برنامه ریزی و میوه های پیروزی در آن بین دشمنان دمشق تقسیم شده بود، اشتهای رئیس جمهوری ترکیه را باز می کند و از همان ابتدا خواستار سرنگونی نظام در سوریه و «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه می شود.

اردوغان نه مثل انگلیسی ها مکار و حیله گر بود و نه مثل آمریکایی ها مصمم و پر تلاش، به موضع سرنگونی نظام و اسد در سوریه، حمایت از گروه های تروریستی را اضافه می کند و «حلب»، پایتخت اقتصادی سوریه به عرصه غارت و چپاول اردوغان تبدیل می شود. می خواست، بالاترین رشد اقتصادی در تاریخ ترکیه را رقم بزند. لذا منطقه و کارگاهی صنعتی در حلب نماند که دستگاه های تولیدی و صنعتی و مواد اولیه اش غارت نشود و به ترکیه انتقال نیابد.

نظام در سوریه، به شدت تضعیف شده بود و گروه های تروریستی در اوج قدرت، اشتهای اردوغان بیشتر شد. نه تنها «داعش» را نادیده گرفت، بلکه دست در دستش گذاشت.

اردوغان، اهداف جاه ‌طلبانه ‌ای داشت. می ‌خواست درگیری کردها را حل کند و به اقتصاد رونق بخشد. قصد داشت، کشورش را مدرن کند و به اروپا نزدیک تر شود و خیلی هم ناموفق نبود. ترکیه عضو ناتو شده بود و به سمت کاندیدا شدن برای پیوستن به اتحادیه اروپا گام برمی داشت.  

ادامه نوشته