سپاهیان آسمانی امام مهدی (عج)

سپاهیان آسمانی امام مهدی (عج)

در مقاطع مختلف پس از ظهور، جبرئيل و ميكائيل حضور ملموسي دارند، كه از آن جمله مي‌‌توان به سرآغاز ظهور و هنگامة بيعت با حضرت مهدي(ع) در «مسجدالحرام» و نيز لشكر كشي براي نبرد با سفياني21و شكست و كشتن او اشاره كرد.


1ـ جبرئيل
محمود مطهّري نيا

قيام امام عصر(ع)، واقعه‌اي شريف و در عين حال دوست داشتني است كه از هزاران سال پيش، بسياري چشم اميد به وقوع آن داشته‌اند. يكي از مقاطع مهمّ تاريخ پس از ظهور، نبرد با شيطان است. در اين جنگ كه به حق مي‌‌توانيم آن را بزرگترين جنگ تاريخ حيات بشر بدانيم، دو جبهة حقّ و باطل رو در روي هم مي‌‌ايستند؛ سپاه باطل متشكّل از جنّ و انسي است كه تحت فرمان ابليس قرار دارند و در مقابل آنان، سپاه حق از مجموعة ملائكه، جنّيان مؤمن و انسان‌هايي است كه به ولايت و فرماندهي امام عصر(ع) مفتخر گشته‌اند. ممكن است برخي گمان كنند اينجا اوّلين حضور ملموس ملائكه بر روي زمين است؛ در حالي كه ملائكه از مدّت‌ها قبل براي همراهي با امام عصر(ع) قدم بر زمين نهاده‌اند. امام صادق(ع) فرمود: «نخستين كسي كه با قائم(ع) بيعت خواهد نمود، جبرئيل است. او در چهرة پرندة سفيدي از آسمان فرود مي‌‌آيد و با آن حضرت دست بيعت مي‌‌دهد. آنگاه يك پا بر بيت الله و پاي ديگر [را] بر بيت المقدّس مي‌‌گذارد و با نداي زيبا و رسايي كه همگان آن را مي‌‌شنوند، مي‌گويد: «أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ؛1 [هان] امر خدا دررسيد پس در آن شتاب مكنيد او منزّه و فراتر است از آنچه [با وى] شريك مى‏سازند.» كه البتّه آن گونه كه خواهيم ديد، در غديرخم نيز او اوّلين بيعت كننده بود.
در اين نوشتار قصد داريم نگاهي بسيار بسيار اجمالي به زندگي اوّلين بيعت كننده با امام زمان(ع) بيندازيم.

برترين ملك خدا و مأمور براي ....
جبرئيل يكي از چهار ملائكة الهي است كه خداوند او را بر ديگر ملائك برتري داده و برگزيده است. گاه در روايات از او با تعبير «طاووس الملائكه» ياد شده2 كه از برتري او بر ديگر ملائك از حيث جمال و زيبايي حكايت مي‌‌كند. نقل شده روزي رسول خدا(ص) از جبرئيل پرسيد: «گرامي‏ترين خلق نزد خدا كيست؟» او به آسمان رفته و برگشت و گفت:
«گرامي‏ترين خلق نزد خدا، جبرئيل است و ميكائيل و اسرافيل و ملك الموت، امّا جبرئيل موكّل جنگ و يار پيغمبران است و ميكائيل موكّل هر قطره كه ببارد و هر برگ كه برويد و هر برگ كه بيفتد و ملك الموت گماشته به گرفتن جان هر بنده است، در خشكي يا دريا و اسرافيل امين خدا است، ميان او و آنان».3

ادامه نوشته

تاریخ شکل‌گیری فراماسونری در ایران

تاریخ شکل‌گیری فراماسونری در ایران

حس کنجکاوی ایرانیان درباره فراماسونری، از اوایل قرن نوزدهم مورد توجه عده‌ای از جهانگردان قرار گرفت. جیمز فریزر که در سال‌های 1821 و 1822 و همچنین در سال 1833، مسافرت‌های مکرری به ایران کرده است، می‌نویسد:«کمتر سازمان یا نهاد اروپایی به اندازة‌ فراماسونری حسّ کنجکاوی شرقی‌ها را برانگیخته است. جنبة‌ سرّی و اسرارآمیز آن، موجب برانگیختن تخیّلات آن‌ها می‌شود و به ویژه در ایران که صوفی‌گری یا اندیشة آزاد مذهبی رواج دارد، فراماسونری بیشتر جلب توجه کرده است.


«باور کنید، از آن روزی که عنوان فراماسون در این مملکت پیدا شد و محفل سرّی آن‌ها به اشارة لندن در این سرزمین تشکیل گردید، از همان روز، بدبختی و سیه‌روزی ملت ایران، شروع شده است.»

اشاره:

از تاریخ شکل‌گیری پدیده‌ای به نام «فراماسونری» در جهان تا ورود آن به ایران، چندان طولی نکشید. اگر دوره شکل‌گیری نوین فراماسونری را ابتدای سدة هجدهم میلادی بدانیم، پس باید فاصلة ترویج آن در ایران را بسیار ناچیز دانست. این تحقیق می‌کوشد تا سیر شکل‌گیری و رشد فراماسونری در ایران را به اختصار مورد بررسی قرار دهد.

معنا و مفهوم

واژة‌ فراماسون (Franc – mason) فرانسوی و فریمیسن (Free mason) انگلیسی، از دو واژة Franc = Free، به معنی آزاد و Mason به معنی بنّا،‌ ساخته شده و بر روی هم به معنای بنّای آزاد است؛ اما در اصطلاح به کسی می‌گویند که عضو فراماسونری باشد که سازمانی است سیاسی که در سدة‌ هیجدهم در انگلستان پدید آمده و در بیشتر کشورهای جهان ریشه دوانده است.1

طبق اصطلاح ذکر شده، بنّایان آزاد، از هنری پراهمیت و مورد نیاز جامعه بهره‌مند بودند، از این رو خود به خود اسرار حرفه و هنر خود را در میان خویش نگاه می‌داشتند و علامت‌های قراردادی داشتند و به انجمن‌هایی صنفی وابسته بودند که به صورت پنهانی فعالیت می‌کردند. این‌گونه انجمن‌های فراماسونگری روزگار پیشین را بعدها«ماسونگری عملی» Operative Masonry نامیدند، ولی در سده‌های بعد، کم‌کم بنّایان و افزارمندان آزاد در این انجمن کم شدند و اکثریت ثروتمندان، بلندپایگان، سرشناسان و اندیشه‌گران، جایشان را اشغال کردند و انجمن‌های مذکور صبغه عملی خود را از دست دادند و رنگ «نظری» به خود گرفتند و به Speculative Masonry (فراماسونگری نظری) مبتلا شدند.2

ادامه نوشته

وضعیت زنان در آخرالزمان

وضعیت زنان در آخرالزمان

جامعه پیش از ظهور، جامعه‌ای مملوّ از فساد و بي‌بند و‌ باری‌های اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انسان‌نما، آن‌چنان فراگیر مي‌شود که حالت عادّی به خود مي‌گیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نموده‌اند، بسیار زیاد است.






یکی از مسائلی که در حکومت‌های آخرالزّمان مطرح است، بنا بر اخباری که از معصومان(ع) وارد گردیده است، سلطه و نفوذ زنان در امور سیاسی می‌باشد:
امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: «... و آن هنگامی است که زن‌ها مسلّط شوند، کنیزان تسلّط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند.»1
«هنگامی که زن‌ها بر تخت سلطنت چیره شوند و بر هر مردی چیره باشند و جز خواسته آنها عملی نگردد.»2
امام صادق(ع) می‌فرمایند: «و زنان را می‌بینی که به‌سان مردان، مجالس (کنفرانس) راه می‌اندازند.»3

وضعيّت اقتصادی زنان درآخرالزّمان
یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابه‌سامانی عظیم اقتصادی در سرتاسر جهان به وقوع می‌پیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آنها خواهند خورد.
امام صادق(ع) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: «بعضی از مردان را می‌بینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق می‌کنند.»4
حضرت علی(ع) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: «زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت می‌نمایند.»5

وضعيّت اجتماعی زنان در آخرالزّمان
1. عدم امنيّت برای زنان: از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار می‌گردد، بی‌امنيّتی خانوادگی و ناموسی است، این مسئله آن‌چنان فراگیر می‌شود که کمتر کسی می‌تواند یا می‌خواهد از آن جلوگیری نماید.»6
حضرت علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند: «سفیانی در حالی که نیزه‌ای در دست دارد، زنی باردار دستگیر می‌نماید و به یکی از یارانش می‌گوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را می‌درد و جنینش را بیرون می‌آورد و هیچ کس نمی‌تواند چنین وضعيّت هولناکی را تغییر دهد.»7
2. هبوط مسائل اخلاقی و انسانی در زنان: جامعه پیش از ظهور، جامعه‌ای مملوّ از فساد و بی‌بند و‌ باری‌های
اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انسان‌نما، آن‌چنان فراگیر می‌شود که حالت عادّی به خود می‌گیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نموده‌اند، بسیار زیاد است.
محمّد بن مسلم می‌گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(ع) فرمودند: «آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زن‌ها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان.»8
و در حدیثی از امام صادق(ع) است که فرمودند:
«... در آن زمان زنان را می‌بینی که از بذل خود به کفّار هیچ واهمه‌ای ندارند.»9
امام علی(ع) می‌فرمایند: «ظاهر می‌شود در آخرالزّمان که بدترین زمان‌هاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»10
3. افزایش زنان بی‌سرپرست: در آخرالزّمان وضعيّت به گونه‌ای است که بر اثر جنگ‌های پی در پی، تعداد مردان کاهش چشمگیری می‌یابد و به همین دلیل، زنان زیادی بی‌سرپرست می‌گردند و به دنبال کسی هستند تا سرپرستی ایشان را به عهده گیرد.
رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «قیامت برپا نمی‌شود، مگر اینكه برای پنجاه زن یک سرپرست باشد.»11
و در حدیث دیگری می‌فرمایند: «زمانی فرا رسد که پنجاه زن با یک مرد رو به رو شده، یکی می‌گوید: ای بنده خدا مرا بخر و دیگری می‌گوید به من پناه ده.»12
با مقایسه اخباری که در مورد زن آخرالزّمان به ما رسیده و وضعيّت کنونی زن از حیث اجتماعی و اخلاقی، بین زن امروز و زن آخرالزّمان شباهت بسیاری دیده می‌شود. امّا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نمی‌توان فساد اخلاقی را برای تمام زنان تعمیم داد، زیرا در آن زمان، زنان آگاه، عفیف و باایمانی نیز وجود دارند که از اوضاع بد آن زمان متأثّرند. امّا وضع عمومی به شکل دیگری است.13

پی‌نوشت‌ها:
1. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی‌پور، ج2، ص 761 به نقل از بشار\ الاسلام، صص 41 و 44.
2. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 259.
3. همان، ص 257.
4. همان.
5. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 428.
6. سیّده ارغوان حیدری، «زن، انتظار، ظهور»، ماهنامه شمیم یاس، سال سوم، ش 8، آبان 1382، ص 8.
7. همان، ص 9. به نقل از مقدّسی شافعی سلمی، عقدالدرر، ص 409.
8. منتخب الاثر، ص 292.
9. بحارالانوار، ج52، صص 257 و 258.
10. منتخب الاثر، ص 426.
11. «زن، انتظار، ظهور»، همان، ص 9، به نقل از احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص 120.
12. همان، به نقل از بحارالانوار، ج52، ص 250.
13. همان.

ماهنامه موعود شماره122

کلیپ ویژه موعود در اعتراض اهانت به ساحت مقدس امام هادی (ع)

از حدود دو ماه پیش صفحه ای در فیس بوک با هدف توهین و هتک حرمت به مقام والای حضرت هادی (ع) شکل گرفت و عده ای گمراه دست به تبلیغات گسترده زده و عده ای از کاربران را در این صفحه مشترک کردند . این افراد با توهین به جایگاه رفیع ولایت و امامت سعی در کم رنگ کردن تلائلو انوار الهی اهل بیت داشته و هم چون یزیدیان در خواب غفلت دست شیطان را به بهانه بندگی بوسه زده اند ولی غافل از آنند که در جهل مرکب خویش تا ابد گرفتار خواهند آمد.

دانلود: کلیپ ویژه موعود در اعتراض اهانت به ساحت مقدس امام هادی (ع)

http://www.mouood.org/images/film/tizer/emam%20hadi.avi

یک روز با بمب و انفجار
روز دیگر با هرزنویسی و تمسخر
و حالا با صدای نکره ی حرام زاده ای
نمی دانم مظلومیت امام هادی(ع)، پررویی آنها و بی غیرتی ما تا کی ادامه دارد…

هرسه “علی” نام و “ابوالحسن” کنیه

و
هر سه مظلوم و غریب…

یکی اول مظلوم عالم و غریب کوفه

یکی غریب الغربا و معین الضعفا

و یکی

مظلومِ از اهانت و تمسخر و تخریب و …

غریب در میان غفلت من و تو از یاد و نامش…

جانم فدای ابوالحسن ثالث، علی بن محمد الهادی علیه السلام



بی فاطمه كه شیعه شكوفا نمی شود

شیعه مرید دشمن زهرا نمی شود

دنیا ندیده است سفرهای این چنین جز در هوای فاطمه پرهای این چنین

دیروز می شدند درختان بدون سر امروز می دهند ثمرهای این چنین

سر می دهیم و منت یاغی نمی كشیم همواره سر خوشیم به سر های این چنین

دارد بساط كفر زمین جمع می شود پیچیده در زمانه خبرهای این چنین

اصلا بعید نیست رو كند به ما از مادر ی چنین و پسرهای این چنین

لبنان مگر چه داشت به جز نام فاطمه آری عجیب نیست ظفرهای این چنین


دلهای ما همیشه پر از یاد فاطمه است

این سرزمین قلمرو اولاد فاطمه است


علی اكبر لطیفیان



مادر! تو از تبار فاطمه ‏ای


مادر! خاطره لطیف دستانت، یادگار همیشه جاری در احساس من است و نقش تو درقالب خاطره‏ام هماره جاودان.

هنوز گوش‏هام بوی لالایی تو را می‏دهند و چشم‏هام هنگام شب، سراغ قصه‏های تو را می‏گیرند.

مادر! از همان آغاز که بوسیدمت و از همان آغاز که چشمانت را شناختم، دانستم در پاغ بهشت ایستاده‏ای که تمامت بوی بهشت می‏داد.

نگاهت که می‏کنم، مثل همه این سال‏ها و مثل همه بامدادان عمرم، آرامشی غریب، مرا به تمامی، در خویش می‏گنجاند.

نگاهم که می‏کنی، مثل همه این سال‏ها و مثل همه شب‏های عمرم، صدای لالایی آشنا، مرا به سرزمین خواب‏های خوش می‏فرستد؛ به سرزمین تمام قصّه‏هایی که تو برایم گفته‏ای، آن گاه که سرم را به زانو می‏گرفتی و می‏گفتی: «بخواب کودکم، که پادشاه پریان، در قصر طلایی‏اش، به انتظار توست» و باورِ من به تو، مرا هر شب به قصر طلایی پادشاهان می‏بُرد.

همه رؤیاهای من، پرداخته دست مقدّس تو بود، مادر! و همه آرزوهایم؛ آرزوهایی که بنیان فردای مرا می‏گذاشتند؛ بنیان همیشه زندگی مرا.

هان مقدّس زیبا! همان گهواره قدیمی که دست تو می‏جنباندش، سال‏هاست که تمامِ حسرتِ مرا برانگیخته است.

روزگار، روزگارِ بی‏رحمی است و امنیّت آغوشِ تو را هرگز در جای دیگری نیافته‏ام. عشقِ تو، چنان حریمِ آسایشِ آرامی را برای من ساخته بود، که جز در سایه سارِ محبت تو، در هیچ جای دنیا نمی‏توان یافت.

پس آیا کدام اسطوره عشق می‏تواند بگوید که از تو عاشق‏تر است و جز این نیست که اینک جزءِ عظیمِ رسالتِ قلم من، تقدیس توست مادر!

سپاس حقیر و ناتوانِ مرا بپذیر که جز این، کار بزرگ‏تری برای قدردانی نمی‏توانم.

تنها بدان که شکوهِ تو را دانسته‏ام، ای ملکه و بزرگ محبّت، ای عشق و ای عصاره هر چه ایثار! بزرگترین فداکاران زمین، تنها قسمتی از وجود تو را آموخته‏اند، مادر!
تو مادرم؛ ظریف‏ترین آفریده خدایی زیباترین ارمغان دوست و تجلی واضح و روشن عشقی و احساس تو خلاصه و چکیده همه بزرگی هایی

مگر جز این است که بزرگ‏ترین‏ها، روزی حقیر و کوچک، در دامنِ تو غنوده‏اند و از مکتبِ تو آموخته‏اند، آن‏چه را که بزرگشان کرده است.

اینک، نام تو را چون مقدّس‏ترین کلمات، درشت و کشیده می‏نگارم و چون زیباترین اسامی، در مرکزِ تالارِ دوست داشتنی‏های زندگی‏ام حک می‏کنم.

بهشت، ارزانی تو باد، مادر! آری! آن‏چه که زیرِ پای تو گسترده شده است، شاید تنها شایسته تو باشد و بس!

تو مادرم؛ ظریف‏ترین آفریده خدایی زیباترین ارمغان دوست و تجلی واضح و روشن عشقی و احساس تو خلاصه و چکیده همه بزرگی هایی.

صبر از تو شکیبایی می‏آموزد.و کوه از تو استواری. مثل آذری، گرم و روشن و مثل رود، پاک و آبی از تبار فاطمه ‏ای.

مهدی میچانی فراهانی

ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (ص) و روز مادر مباک باد.......

اي عشق - داغ هجران

تقدیم به همه منتظران قدوم مبارک آقا بقیه الله الاعظم(عج)

اي عشق

پا به پاي تو مي‌آيم، اي عشق!
دل به سوداي تو مي‌سپارم
جان خريدار ناز نگاهت
اي فداي تو ايل و تبارم
اي مسيحا نفس! آيت نور!
نرگس و سوسن و گل‌عذارم!
محو چشمان رؤيايي تو
اين دل عاشق و بي‌قرارم
اي تجليّ نور خدايي!
من به جز تو كسي را ندارم
آسماني‌ترين اختر من!
صبر و آرام و تاب و قرارم
با همه بار عصيان كه دارم،
سر به دامان تو مي‌گذارم
گرچه از شرم رويي ندارم
باز دل در پي‌ات مي‌سپارم
اي خدايي‌ترين سورة من!
اي مه روشن شام تارم!
هركجا مي‌روم با تو هستم
هستي‌ام را به تو مي‌سپارم
«گرچه سهمم ز تو بي‌نصيبي است»،
دست از دامنت برندارم
ديگر امشب دلم زار و خسته است
ديگر اي دل تواني ندارم
يك نظر از كرم برمن افكن
من فقط بر تو اميدوارم
همچو «مژده» به رؤياي وصلت
سر به كوي تو من مي‌گذارم
جميله كهن‌دل (مژده)

ماهنامه موعود شماره 55

داغ هجران

كاشكي زخم تو در جان داشتم
پاي در كوه و بيابان داشتم
تا ببويم وسعت عشق تو را
مركبي از نسل طوفان داشتم ديدن روي تو آسان نيست آه
كاشكي من داغ هجران داشتم
آه از پاييز سرد اي كاش من
از تو باغي در بهاران داشتم
تا بيفشانم به پايت سربسر
كاشكي جان فراوان داشتم
بعد از آن مثل شقايقهاي سرخ
خلوتي در باغ باران داشتم
يك غزل بس نيست هجران تورا
كاش صدها شعر وديوان داشتم
سلمان هراتي


زلزله در کاخ واتیکان/ انجیل برنابا در معرض سرقت


زلزله در کاخ واتیکان/ انجیل برنابا در معرض سرقت

خداوند خود را از نظر پنهان داشت و فرشته میکائیل آنها را از بهشت بیرون راند. هنگامی که آدم برمی‌گشت، متوجه شد بالای دروازه بهشت نوشته شده است: لااله الا الله، محمدٌ رسولُ الله». انجیل برنابا فصل چهل و یکم

این نسخه هزار و 500 ساله از انجیل برنابا احتمالاً مربوط به قرن پنجم یا ششم میلادی است و در قبرس – مدفن برنابای مقدس- کشف شده است. انتشار خبر کشف این نسخه از انجیل برنابا موجی از نگرانی را در کلیساهای مسیحی و به ویژه محافل صهیونیستی به وجود آورده است چرا که این نسخه از انجیل برنابا همه شک و تردیدها در باره اصلی بودن این انجیل را برطرف کرده که این موضوع، به معنای در دست بودن یک سند مهم در تأیید عقاید مسلمانان درباره تعالیم مسیحیت اصیل است.
مشرق: بر اساس اخبار منتشرشده از سوی رسانه های ترکیه، سرانجام کشف نسخه کهن انجیل برنابا که مؤید بسیاری از باورهای اسلامی است و وجود آن همواره از سوی کلیسا رد می شد؛ تأیید شده است.



بر اساس همین گزارش ها، این نسخه از انجیل برنابا در یک عملیات پلیسی، از یک باند قاچاق آثار باستانی در ترکیه کشف شده و از چند سال گذشته در اختیار دولت ترکیه قرار داشته است.

این نسخه هزار و 500 ساله از انجیل برنابا احتمالاً مربوط به قرن پنجم یا ششم میلادی است و در قبرس – مدفن برنابای مقدس- کشف شده است. انتشار خبر کشف این نسخه از انجیل برنابا موجی از نگرانی را در کلیساهای مسیحی و به ویژه محافل صهیونیستی به وجود آورده است چرا که این نسخه از انجیل برنابا همه شک و تردیدها در باره اصلی بودن این انجیل را برطرف کرده که این موضوع، به معنای در دست بودن یک سند مهم در تأیید عقاید مسلمانان درباره تعالیم مسیحیت اصیل است.

البته بر اساس گزارش هایی که مشرق دریافت کرده است این نسخه در حال حاضر در اختیار ارتش ترکیه است که همین امر با توجه به سیطره لابی های صهیونیستی بر ارتش و نظامیان این کشور، نگرانی ها را درباره سرنوشت این سند مهم تاریخی افزایش داده است.

از سوی دیگر اگر چه کشف این سند مهم تاریخی از طرف رسانه ها و منابع نزدیک دولت ترکیه اعلام شده و دیگر امکان کتمان آن موجود نیست اما برخی از گزارش های دیگر حاکی از این است که برخی مذاکرات برای معامله سیاسی این سند مهم توسط دولت ترکیه با طرف های غربی در جریان بوده و این امکان وجود دارد که در قبال برخی امتیازات سیاسی این سند در اختیار دولت های غربی و حتی رژیم صهیونیستی قرار گیرد.

برخی منابع که خواستند نامشان فاش نشود اعلام کرده اند که دو سناریوی اصلی درباره این نسخه از انجیل برنابا ممکن است اجرا شود؛ سناریوی اول که کمتر محتمل به نظر می آید تکذیب اخبار اولیه از کشف این سند مهم تاریخی است که با توجه به انتشار گسترده این خبرها در رسانه ها عاقلانه به نظر نمی رسد و سناریوی دوم که بیشترین احتمال وقوع را دارد اجرای یک عملیات اطلاعاتی و امنیتی با مشارکت موساد و سازمان اطلاعات ترکیه "میت" است که بر اساس آن این نسخه از انجیل برنابا توسط نیروهای امنیتی از محل نگهداری آن دزدیده شده و مخفی خواهد شد.

ادامه نوشته

زمینه سازیها برای خروج عنصری شرور

زمینه سازیها برای خروج عنصری شرور

  طرحی شیطانی با رنگ و لعاب دینی!  

پس از افاضات شیخ سلفی اردنی در طی سالهای گذشته مبنی بر به خلافت رسیدن خاندان پادشاهی اردن و فتح ایران و عربستان و بیت المقدس توسط عبدالله دوم و ادعای امام مهدی بودن فرزندش که اخیرا فیلم آن نیز منتشر شده و در جامعه بازتاب زیادی داشت ، اینک نوبت به قطب دروایش نقشبندی رسیده است تا مدال معنویت و برگزدیدگی را بر سینه ی پادشاه اردن زده و او را منتخب خداوند برای اجرای اراده ی خود در خاورمیانه بنامد!

براستی چه نیت شومی در پشت این بیانات عجیب خوابیده است؟ آیا الهاماتی شیطانی یا نقشه هایی انسانی برای آغاز شرارت سفیانی؟





این گزیده از سخنرانی هست که "شیخ ناظم الحقانی" در حضور شاهزاده عباس، نماینده ملک عبد الله ایراد کرد:

رسول خدا پیش بینی کرده بود که بعد از او خلفا خواهند بود و بعد از خلفا امراء و بعد از امراء شاهان و بعد از شاهان جائران و دیکتاتورها و بعد از جائران، مردی از اهل بیتم خروج خواهد کرد و زمین رو پر از عدل و داد خواهد کرد همانطور که پر از ظلم و جور شده بود. اکنون زمان جائران به پایان رسیده و زمانش آن است که مردی از اهل بیت خروج کند.
حدود 50 سال پیش پدر بزرگ ملک عبد الله داشت خودش را آماده می کرد تا به حجاز حمله کرده و آن را پس بگیرد. میگفت که حکومت بر حجاز حق ما اهل بیت هست و این اعراب بادیه نشین که حجاز را در دست گرفته اند حقی ندارند.


ادامه نوشته

چرا کوفه مقر حکومت امام زمان علیه السلام است؟

چرا کوفه مقر حکومت امام زمان علیه السلام است؟

چرا امام زمان (علیه السلام) با تمام وجود تمام بی‌ وفایی های مردم كوفه از زمان حضرت علی ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ باز به كوفه می روند و مقر حكومت خود را در آن جا قرار می دهند؟ آیا می شود گفت چون از لحاظ سوق الجیشی كوفه مناسب است امام زمان (علیه السلام) به آنجا می روند، و تشكیل حكومت می دهند؟ چرابه یكی از شهرهای ایران نمی آید؟



پاسخ

مهدویت از جمله اموری است كه هم ریشة قرآنی دارد و هم در احادیث نبوی به حدّ تواتر از آن یاد شده است به گونه‌ای كه الآن این مسأله از مسلمات دین مبین اسلام است.

مذهب ما امامیّه بیش از فرق و مذاهب دیگر به این مسأله پرداخته است چرا كه ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ در تبیین این مسأله اهتمام تامّ داشتند به حدّی كه تمام امامان ما در هر موقعیتی یادی از وجود مقدس حضرت ولی عصر (عج) و نهضت جهانی او می كردند، لذا در مذهب ما تشیع جزئیات انقلاب حضرت و حكومت جهانی او مطرح شده است اگرچه اخبار و روایات این باب بسیار زیاد است و تشخیص روایات صحیح از ضعیف در بین این همه روایات وظیفه متخصصین این فن است و به محض دیدن روایتی در این باب نمی توان حكم كرد كه حتماً قضایای نهضت آن حضرت و وضعیت حكومت او آن چنان است كه در روایت آمده.

ولی به طور كلی جزئیاتی مطرح شده و از جمله مطالبی كه در خصوص حكومت جهانی آن حضرت مطرح شده است مقرّ حكومت آن امام همام ـ علیه السلام ـ می باشد كه در بعضی روایات نامی از كوفه برده شده است، حال اگر سؤالی مطرح شود كه چرا كوفه معین شده به عنوان مقرّ حكومتی آن حضرت با این كه كوفه سابقة بی وفایی داشته است در جواب باید گفت:

اولاً، ارادة الهی به این تعلق گرفته كه حكومت جهانی آن حضرت، با مركزیت كوفه مستقر شود و نهضتی كه نوید آن را خاتم الانبیا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ جملگی داده‌ اند و بسیار بر آن تاكید كرده اند برخی از ناحیه پروردگار مشخص شده كه شروع انقلاب آن حضرت از مكه باشد و بعدها مقر حكومت او هم در كوفه باشد.

ثانیاً، بی وفایی مردم كوفه در برهه ای از زمان دلیل نمی شود كه آینده ای كه معلوم نیست چه زمانی است باز مردم آن جا متصف به بی وفایی باشند. آینده برای ما معلوم نیست به علاوه این كه بی وفایی مردم كوفه در زمان امام علی ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ باعث بی اعتبار كردن آن سامان نمی شود چون كه در روایاتی از ائمه اطهار نقل شده كه كوفه و اهل آن را مورد مدح قرار می دهند كه از آن جمله این روایات می‌ باشند.

ادامه نوشته

مهلت شیطان تا کی است؟

مهلت شیطان تا کی است؟

در قرآن کریم آمده است پس از آن که شیطان مهلت خواست خداوند به او مهلت داد تا «یوم الوقت المعلوم» امّا در این که منظور از «یوم الوقت المعلوم» چیست در میان مفسّران قرآن و نهج البلاغه گفتگوست.

بعضى گفته اند: منظور پایان جهان و برچیده شدن دوران تکلیف است (در این صورت تنها با مقدارى از درخواست ابلیس موافقت شده زیرا او درخواست حیات تا روز قیامت داشت ولى تا پایان دنیا موافقت شد).احتمال دیگر این که منظور زمان معیّنى است که پایان عمر ابلیس است و تنها خدا مى داند و جز او از آن آگاه نیست چرا که اگر آن زمان را آشکار مى ساخت ابلیس تشویق به گناه و سرکشى بیشتر مى شد.



بعضى نیز احتمال داده اند که منظور روز قیامت است، زیرا تعبیر به یوم معلوم در آیه پنجاه سوره واقعه درباره روز قیامت است که مى فرماید: «قُلْ اِنَّ الاَوَّلینَ وَ الآخِرینَ لَمَجْمُوعُونَ اِلى میقاتِ یَوْم مَعْلُوم». ولى این احتمال بسیار بعید به نظر مى رسد زیرا بنابراین تفسیر، با تمام خواسته او موافقت شده، در حالى که ظاهر آیات قرآن این است که با درخواست او به طور کامل موافقت نشده است، اضافه بر این در آیه مورد بحث «یوم الوقت المعلوم» است و در سوره واقعه «یوم معلوم» مى باشد و این دو با هم متفاوت است، بنابراین تفسیر صحیح یکى از دو تفسیر اوّل و دوّم است.در حدیثى نیز آمده است که منظور از «یوم الوقت المعلوم» زمان قیام حضرت مهدى ـ عج ـ است که به عمر ابلیس پایان داده مى شود.( تفسیر نورالثّقلین، ج 3، ص 14)

البتّه این سبب نخواهد شد که عوامل گناه به کلّى از جهان ریشه کن شود و مسأله اطاعت و آزمایش الهى منتفى مى گردد چرا که عامل اصلى که هواى نفس است به قوّت خود باقى است حتّى عامل انحراف شیطان نیز هواى نفس اوست.

وجود چه ویژگی هائی در انسان برای مقابله با حزب شیطان لازم است؟

جواب: نخستین محور در خطبه دهم نهج البلاغه، تشبیه لشکر «طلحه» و «زبیر» به لشکریان شیطان است امام علی(علیه السلام) مى فرماید: «آگاه باشید شیطان حزب خود را گرد آورده و سواره و پیاده هاى لشکرش را فرا خوانده است.» (اَلا وَ اِنَّ الشَّیْطانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ، وَ اسْتَجْلَبَ خَیْلَهُ وَ رَجِلَهُ)

چگونه آنها لشکر شیطان نباشند در حالى که پیمانشان را با امامشان شکستند و به خاطر جاه طلبى دست به نفاق افکنى و ایجاد تفرقه در امّت اسلامى زدند و آتشى روشن کردند که گروه عظیمى در آن سوختند و خودشان نیز سرانجام طعمه آن آتش شدند!

تعبیر به «حزب» اشاره به هماهنگى اهداف آنها با هدفهاى شیطان است و تعبیر به «خیل» (سواره نظام) و «رجل» (لشکر پیاده)، اشاره به تنوّع لشکریان آنهاست.

در آیات قرآن نیز اشاره به حزب شیطان شده است آن جا که مى گوید: «اِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُؤا مِنْ اَصْحابِ السَّعیرِ» (شیطان حزب خود را فقط براى این دعوت مى کند که از دوزخیان و اهل آتش باشند).( سوره فاطر، آیه 6)

از یک سو خداوند مجازات او را با این مهلت دادن سنگین تر ساخت، زیرا همان گونه که از آیات قرآن استفاده مى شود کسانى که در مسیر گناه و گمراهى گام مى گذارند خداوند هشدارهاى مکرّرى به آنها مى دهد اگر این هشدارها مؤثّر شد و بازگشتند چه بهتر وگرنه آنها را به حال خود وامى گذارد و مهلت کافى مى دهد تا بارشان سنگین تر شود

ادامه نوشته

بررسي نشانه‌هاي ظهور قيامت در قرآن و كتب عهدين

بررسي نشانه‌هاي ظهور قيامت در قرآن و كتب عهدين

بررسي نشانه‌هاي ظهور قيامت در قرآن و كتب عهدين : حیات فكری و معنوی جامعه در گروِ پویایی و بالندگی فرهنگ آن است و این زائیده عمق و وسعت فرهنگ‌ها و شناخت افكار متفكّرانی است كه در خارج از مرزهای جغرافیایی ما زندگی می‌كنند، به ویژه آنان كه به هستی به گونه‌ای دیگر می‌نگرند، می‌تواند نقش مهمّی در تعمیق و توسعه بینش و دانش سازندگان فرهنگ و گسترش اخلاق و معنويّت جامعه ایفا كند. طيّ سال‌های اخیر، مجموعه‌ای از عوامل و شرایط در میان مناسبات فكری و اجتماعی مردم، موجی از گفت‌وگو درباره آخرالزّمان و نشانه‌های ظهور قیامت را به راه انداخته است. موجی كه هزاران سؤال درباره آینده و سرانجام زمین و عاقبت انسان را متبادر به ذهن ساخته و جمیع بی‌شماری را برای دریافت پاسخ، راهی مجالس گوناگون كرده است. همه ادیان در موضوع تاریخ و پایان جهان سخن گفته‌اند.



مسئله بشارت‌ها و نشانه‌های ظهور هم سنّتی است كه در زمان همه پیامبران1 و در میان تمامی امّت‌ها رایج بوده و پیش از ظهور او تمامی پیامبران، نشانه‌هایی در مورد ظهور یا نزدیكی ظهور ایشان را به مردم بشارت داده‌اند، این نشانه‌ها و بشارت‌ها در حقیقت، پرتوهایی هستند كه حق‌جویان را راهنمایی می‌كنند و نوید فرج را به آنها می‌دهند و هر چه درد و رنج و مصیبت افزون‌تر می‌شده، در مقابل این نشانه‌ها و بشارت‌ها نیز بیشتر و پیوسته‌تر می‌شده و اشكال و صورت‌های گوناگون به خود می‌گرفته است. از مهم‌ترین فایده‌های وجود این نشانه‌ها، جلوگیری از رخنه حتّی نومیدی در دل منتظران و همچنین جلوگیری از پیمودن راه باطل است.
ادیان در مسئله پایان جهان، پایانی خوش‌بینانه و سعادت‌آمیز و روشن برای بشر ترسیم نموده‌اند كه در اندیشه شیعی، به صورت عدالت جهان‌گستر مهدی(عج) ظهور و بروز می‌كند. مطالبی كه در پی می‌آید، درباره نشانه‌های ظهور قیامت در قرآن و كتب مقدّس است و اینكه قرآن و عهدین چه سرنوشت و نشانه‌هایی برای پایان جهان بیان كرده‌اند؟
واژه روز (یوم) 440 بار در قرآن به كار رفته كه حدود 385 مورد آن به لحظه‌ای اشاره دارد كه نمایان‌گر جهان حاضر، روز رستاخیز، داوری و آغاز عذاب جهنّم برای كافران و زندگی نوین در بهشت برای صالحان است. نام‌های متفاوتی كه بر این روز نهاده‌اند، ویژگی‌های اساسی آن را نشان می‌دهد. این ویژگی‌ها نخست از جنبه معاد شناختی و سپس به لحاظ زندگی پس از مرگ بررسی خواهند شد. در «مكاشفه» توماس نیز چنین آمده است: موهای خاكستری بر پیران جوان خواهیم دید. در آن روز آدمی كه خوف بر او چیره شده، از برادر خود می‌گریزد.1 اصحاب كلیسا به پیروی از ملاكی نبی آتش را نیز بر توصیفات خود از روز آخر می‌افزایند؛ در حالی كه جز در مورد جهنّم، سخنی از آن به میان نمی‌آورد. ایمان به زندگی بازپسین همچون پذیرش پیام قرآنی، از عناصر سازنده ایمان اسلامی است. كسانی كه بدان باور ندارند یا آنان كه اندرزهای پیامبر را تكذیب می‌كنند، كیفر خواهند یافت.2 باور به زندگی اخروی كه از عهد عتیق، به صورتی مبهم با انتظار دوران مسیحیایی، امید به ظهور منجی اسرائیل و شهر آسمانی آغاز می‌گردد، جزء مكمّل اعتقاد نامه مسیحی است. كلیسا از آغاز تأسیس خود، از مؤمنان خواسته تا هر روزه عباراتی را كه بیانگر ایمان آنان به خدا و زندگی واپسین است، بخوانند:
من خدای یكتا، آفریننده، به عیسی مسیح، پسر یكتای او كه برای داوری بر زندگان و مردگان خواهد آمد، باور دارم ... من به رستاخیز ... به زندگی جاودان باور دارم.
قرآن غالباً به این نكته تذكّر می‌دهد كه در داوری آخرین، اعمال آنان سنجیده خواهد شد و در پی حكم داوری كه هیچ چیز از آن نمی‌گریزد یا سعادت جاودانی خواهند یافت یا به شقاوت جاودانی خواهد پیوست.
محمّد(ص) همچون بسیاری از انبیا از نهایت این جهان حاضر خبر می‌دهد، نهایتی كه برای هر موجود انسانی آغاز زندگی دیگر است كه پیش‌بینی نشانه‌های رستاخیز و نشانه‌های قیامت را متعاقباً خواهیم دید. با نگاهی به مجموعه آیات قرآن درمی‌یابیم كه قرآن زوال جهان كنونی را مترادف با نیستی محض آن نمی‌داند؛ بلكه آن را در بخشی از یك فرآیند قرار داده كه مفهومی پایانی برای آن متصوّر نیست. به این معنا كه نیستی و زوال دنیا و جهان مادّی كنونی برای تبدیل شدن به جهانی نو با شكل و شمایل و ماهيّتی دیگر می‌باشد. جهان هنگام تبدیل از صورتی به صورت دیگر و ایجاد طرحی نو، دچار نوعی حوادث و رخدادهایی می‌گردد كه در قرآن از آن به اشراط السّاعـه تعبیر شده است.

ادامه نوشته

نقد محتوایی انجیل شیطانی

نقد محتوایی انجیل شیطانی

ان‏پرستی معاصر، با داعیه دین و معنویت به میدان آمده‏است، این مرام بر خلاف تصوّر رایج، جذابیت‏هایی دارد که فهم و درک آن برای کسانی که تصوّر روشنی از آموزه‏های این آیین ندارند، بسیار دشوار است، هر چند شیطان‏پرستی جدید به تقلید از شیطان‏پرستی قرون وسطایی شکل گرفته و بسیاری از آموزه‏های آن را در خود جای داده است، این جنبش، در نوع خود حرکت جدیدی است که باید با نگاه به ریشه‏های تاریخی ـ اجتماعی آن در غرب تحلیل شود.

به همین منظور با حجت‌الاسلام والمسلمین «حمزه شریفی دوست» مدیرگروه عرفان‏های نوظهور نهاد رهبری در دانشگاه‏ها در خصوص نقد محتوایی «انجیل شیطانی» به گفتگو نشسته ایم.

*به طور کلی جریانات نقد شیطان‌پرستی امروزه در چه قالبی به فعالیت خود می‌پردازند؟

- در تحلیل شیطان‏پرستی جدید، چهار محور اساسی باید مورد کاوش قرار گیرد که عبارت است از: 1. بزرگ‏نمایی عهدین (انجیل و تورات) از شیطان 2. نقص و ناکارآمدی مسیحت در غرب 3. دین‏ستیزی نظام سرمایه‏داری 4. خلأها و نواقص نظام تمدن غرب. هرکدام از این چهار بخش اگر نادیده گرفته شود، تحلیل شیطان‏پرستی مدرن ناقص خواهد بود.آن‏چه برای فهم این جریان به تحلیل و کاوش کم‏تری نیاز دارد، دو محور زیر است: 1. نمادهایی که امروزه در خدمت این مسلک قرار گرفته است 2. ظواهر و پوشش (مد لباس و مو) که با نام این جریان شهرت یافته است.



متأسفانه در کشور ما جلسات نقد شیطان‏پرستی هیچ‏گاه ضابطه‏مند و هوشمندانه برگزار نشده است، کسانی که قصد نقد این فرقه را داشته‏اند، بیشتر به تبلیغ این جریان دامن زده‏اند؛ نه نقد و آسیب‏شناسی صحیح، علت این است که بیش از آن‏که به ایدئولوژی شیطان‏‏گرایان بپردازند، به توضیح نمادها پرداخته‏اند و از قضا این همان کاری است که شیطان‏پرستان می‏خواهند، توضیح نماد و تفسیر آن، توصیف است نه آسیب‏زدایی، ناقدان این جریان (که اتفاقأ دلسوزانه این کار را کرده‏اند) همواره در کشور ما یا به مد لباس و مو گیر داده‏اند و یا به رمزگشایی از نمادهایی پرداخته‏اند که اصالتاً از آن شیطان‏پرستان نبوده است.

بسیاری از نمادهای شیطان‌پرستان متعلق به این گروه نیست

کسانی که قصد مبارزه با شیطان‏پرستی از طریق نمادها را دارند، باید در باب نمادها سه نکته اساسی را مورد توجه قرار دهند، غفلت از این سه امر، ممکن است به شناخت و تحلیل ناصواب این فرقه منجر شود و یا باعث ترویج ناخواسته آیین شیطانی شوند:

اول این ‌که جریان شیطانی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است، بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان‌پرستی مشهور شده، متعلّق به جریان شیطانی نیست و آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند، هدف از این تردستی، اثبات ریشه‌دار بودن آیین‌شیطان پرستی و تثبیت آن و اعتماد ‌بخشی به یاران شیطان است.

پاره‌ای از این نمادها در تمدن‌های باستانی مصر و یونان ریشه دارد و بعضی دیگر متعلّق به شرق است؛ چنان‌که «آنتوان لاوی» در کتابش «کالی» و «شیوا» را که در میان هندوها و یوگی‌ها جایگاه خاصی دارند و از خدایان هندو به‌ حساب می‏آیند، همان شیطان معرفی می‌کند، بعضی از نمادهای ماسون‌ها یا کابالا نیز اکنون در خدمت این آیین قرار گرفته است.

هر چند جریان شیطانی محصول عرفان یهود و فراماسونری و نتیجه نامشروع این دو جریان است، جریان شیطانی، امروزه خود را آیینی برخوردار از سنّت‌های منحصر به‌ فرد، نمادهای ویژه، مبانی مجزّا و در یک کلمه، یک «جریان مستقل تاریخی» معرفی می‌کند.

ادامه نوشته

تسلیت شهادت حضرت فاطمه زهرا(ص)

شهادت حضرت فاطمه زهرا(ص) بر فرزند عزیز و بزرگوارشان امام مهدی (عج) و شیعیان ان حضرت تسلیت باد ...انشاالله به زودی و در رکاب مولایمان آقا بقیه الله (عج) انتقام همه ظلمی که بر مادرمان زهرا(ص) گذشت را خواهیم گرفت به امید ان روز که صد البته نزدیک است....انشاالله

چرا بلال اذانش را تمام نكرد؟!
مولایم! تو كه رفتى، همه چیز عوض شد. بین سفید و سیاه و آقا و غلام فرق گذاشتند. دیگر، از سیاهان و مظلومان حمایت نمى‏شد. من كه مؤذّنت بودم؛ شدم یك غریبه نامحرم. من كه هیچ، خیلى‏ها این طور شدند. حتى برادرت على. مظلومیت او از من هم بیشتر بود. خودم دیدم كه طنابى به گردنش آویخته، سوى مسجد مى‏كشیدند. از فاطمه‏ات كه نپرس! بعد از آن كه بین در و دیوار قرارش دادند؛ زمین گیر شد. وقتى كه میخِ در به سینه دردمند و پر اسرارش فرو رفت، شد مادر یك شهید.


هنگامى كه فهمید شوهرش را مى‏برند، ناله كنان به دنبالش دوید و گفت:

- نمى‏گذارم همسرم را ببرید!

بعد از على و دخترت، سراغ من نیز آمدند. آن روز كه من را با دستان بسته برده بودند، گفتند:

- بیعت كن!

گفتم: من فقط با جانشین رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم بیعت مى‏كنم. منظورم را فهمیدند. به گریبانم چنگ آویختند. با توبیخ و سرزنش گفتند:

- این است پاداش كسى كه تو را از شكنجه قریش نجات داد؟

برق شمشیرهاى برهنه آنان به هراسم انداخته بود. هرچه بود، صبر كردم و گفتم:

- اگر خلیفه مرا براى خدا آزاد كرده، پس براى خدا از من دست بردارد.

اما آنها دست بردار نبودند. خواستند تا اذان بگویم. اگر قبول مى‏كردم، راضى مى‏شدند. ولى نپذیرفتم. خطاب به آنها گفتم:

- عهد بسته‏ام كه جز براى پیامبر، اذان نگویم.

گریبانم را همچنان گرفته بودند. شروع كردند به دشنام دادن. آنگاه در حالى كه از خشم به خود مى‏پیچیدند، فریاد كشیدند:

- حالا كه بیعت نمى‏كنى؛ حق ندارى در مدینه بمانى!

چاره نبود. دیگر مجبور شدم با مدینه وداع كنم و مدتى آواره سرزمین شام گردم. آنجا نیز بى‏تو نبودم. همواره روح و روانم به یاد تو و شهر تو مى‏تپید تا این كه خودت در آن شب نورانى دعوتم كردى:

«بلال! آیا هنوز وقت آن نرسیده است كه من را زیارت كنى؟!»

فاطمه‏علیها السلام روى بسترش افتاده بود. از شدت درد و تب به خود مى‏پیچید. گونه‏هاى دردكشیده و نیلوفرى‏اش، استخوانى شده بود. نگاههایش كم سو و بى‏رمق به نظر مى‏رسید. در حالى كه وجودش را هزاران درد و غم فراگرفته بود، پلك‏هاى سنگینش را برداشت و نگاه تبدارش را به اطرافیان دوخت و غمگینانه فرمود:

- دوست دارم صداى مؤذّن پدرم را بشنوم!..........




ادامه نوشته

سخنرانی استاد پناهیان با موضوع " قیام فاطمی ، قیام حسینی ، قیام مهدوی "

سخنرانی استاد پناهیان با موضوع " قیام فاطمی ، قیام حسینی ، قیام مهدوی " + فایل صوتی

بسم الله الرحمن الرحیم

والحمد لله الرب العالمین و صل الله علی سیدنا و حبیبنا ابوالقاسم المصطفی محمد و اله الطیبین الطاهرین المعصومین سیم الحجه بقیةالله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه

اعوذ بالله من الشیطان رجیم

رب اشرح لي صدري و يسرلي امري و احلل عقدة من لساني يفقهو قولي

ما در تاریخ معصومین علیهم السلام دو قیام داشتیم و منتظر یک قیام دیگر هم هستیم.یکی قیام حسینی یکی قیام فاطمی که انجام شده و منتظر قیام سومی هم هستیم بنام قیام مهدوی.قیام اقا و مولامون که ان شاءالله در همین مجالس ما مقدماتش فراهم بشه.



برای بهتر شناختن قیام فاطمی کار خوبیه که این قیام رو با قیام حسینی مقایسه بکنیم. مردم می بینن ما محرم دور هم جمع می شیم فاطمیه هم دور هم جمع میشیم عزاداری می کنیم با هم گفتگو می کنیم. باید متوجه باشند که مزه ی اشک ما در فاطمیه متفاوته با گربه های ما در محرم و عاشورا.قیام فاطمی با قیام حسینی تفاوتهایی که داره سوز دلها رو هم تغییر میده.و برای اینکه وظیفه ی خودمون رو که بین قیام حسینی و قیام مهدوی هستیم هم بهتر بشناسیم خوبه این دو قیام رو و رابطه ش رو با قیام مهدوی بشناسیم اینجوری فقط به مطالعه و ملاحظه ی تاریخ هم فقط نپرداختیم. وضع آینده و الان خودمون هم مشخص کردیم ، موضوع بحث هم پس خیلی مشخص شد. هدف بحث هم خیلی مشخصه.

موضوع مقایسه قیام فاطمی با قیام حسینی و قیام مهدوی. هدف بحث اینکه تکلیف خودمون رو در میانه بشناسیم. ان شاءالله که ما در استانه ی قیام مهدوی باشیم.

قیام فاطمی اولین تفاوتی که با قیام حسینی داره این است که حضرت زهرای اطهر برای حداکثرهای دین قیام کردند برای اینکه دین در اوج خودش بمونه در جامعه ذره ای غبار غربت بر روی چهره ی دین ننشینه ، ذره ای خدشه به چهره ی دین وارد نشه ، حضرت زهرای اطهر قیام کردند که اوج زیبایی و صلابت و سلامت دین باقی بمونه ، اباعبدالله الحسین برای چی قیام کردن؟ که یه نامی از دین باقی بمونه لااقل ، یه اسمی از پیامبر بالای ماذنه ها بمونه لااقل ، چهارتا بچه مسلمون باقی بمونن لااقل، چقدر فرق هست ، سندهای عرایض بنده همش روضه س ، امروز هم روز شهادت حضرت هست ، بی بی دو عالم که اگر امروز روز رحلت حضرت هم بود ما همه همینجور سوگوار بودیم ، مردم من از اول بحث بگذارید همین جا بپرسم بگذارید همه ی اهل عالم دقیق متوجه بشن وضع ما رو ،اگر دختر پیامبر فقط رحلت فرموده بودند امروز سالروز وفات فاطمه ی زهرا بود آیا من و شما بازم تو خونه می نشستیم؟ به خودمون نمی گفتیم بلند شیم بریم پیامبر یه دونه دختر بیشتر نداشته امروز روز داغدیدگی بچه های فاطمه س ، یه حرفیم به برخی نامردای مدینه بزنم ، به خدا فاطمه زیاد بعد باباش زنده نمیموند ، اینقدر غصه دار باباش بود که آدم میتونه بگه فاطمه در فراق پدر در فراق رسول الله دق کرد.

ادامه نوشته

دعاهایی که به توصیه امام زمان باید بخوانیم

دعاهایی که به توصیه امام زمان باید بخوانیم

توصیه به خواندن زیارت آل یاسین

امام زمان (علیه السلام) در توقیع شریفی می فرماید: «هرگاه خواستید به وسیله ی ما به خداوند بلند مرتبه توجه کنید و به سوی ما روی آورید، همانگونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: ... سلامٌ علی آل یاسین.....» (1)

توصیه به خواندن دعای ندبه

یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (علیه السلام) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» (2)

توصیه به خواندن دعای فرج

مرحوم شیخ طبرسی (ره) در کتاب «کنوز النجاح» نقل می کند: ابوالحسن محمد بن احمد بن ابی اللیث از ترس کشته شدن به قبر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) پناه آورد. در عالم رؤیا امام زمان (علیه السلام) را زیارت کرد. آن حضرت این دعا (دعای فرج) را به او تعلیم دادند و او به برکت خواندن آن، از کشته شدن نجات یافت.

به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند.

توصیه به خواندن نماز شب، زیارت جامعه، زیارت عاشورا

در تشرف مرحوم سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی (ره) که از مسافرت حج از قافله جدا می شود و راه را گم می کند، به او می فرمایند: «نافله (نماز شب) را بخوان تا راه را پیدا کنی.» او نماز شب را می خواند بعد به او می فرمایند: «زیارت جامعه را بخوان.» ایشان زیارت جامعه را از حفظ می خوانند. بعد می فرمایند: «زیارت عاشورا را بخوان.» او زیارت عاشورا را نیز از حفظ می خواند با تمام لعن و سلام و دعای علقمه، آنگاه او را سوار بر مرکب می کند و می فرماید: «چرا شما نافله نمی خوانید؟ نافله. نافله. نافله» و باز می فرماید: «چرا شما عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا. عاشورا. عاشورا.» بعد می فرماید: «چرا شما زیارت جامعه نمی خوانید؟ جامعه. جامعه. جامعه.» سپس می فرماید: «اینها دوستان شما هستند که در کنار نهر آبی فرود آمده اند تا برای نماز صبح وضو بگیرند.» (3)

توصیه به خواندن صحیفه سجادیه

مرحوم مجلسی (ره) در کتاب «روضه المتقین» در شرح «من لا یحضره الفقیه» می گوید که در اوایل بلوغ در مسجد قدیم اصفهان میان خواب و بیداری حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را دیدم، گفتم: «مولای من! چون نمی توانم همیشه خدمت شما شرفیاب شوم کتابی به من عنایت کنید که همیشه به آن عمل کنم.» آن حضرت به واسطه شخصی نسخه ای از کتاب صحیفه سجادیه را به ایشان می دهند و بعد از مدتی به برکت وجود امام زمان (علیه السلام)، کتاب شریف صحیفه سجادیه اشتهار می یابد.(4)

یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (علیه السلام) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.

توصیه به خواندن زیارت امین الله

در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (علیه السلام)، او می گوید: همراه با امام زمان (علیه السلام) داخل حرم مطهر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم. بعد به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند.(5)

دعا برای فرج امام زمان (عج)

آقا میرزا محمدباقر اصفهانی (ره) می گوید که شبی در خواب گویا مولایم، حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنند و برای فرج حضرت حجت (عج) دعا نمایید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.» (6)

در تشرف مرحوم آیت الله حاج سید محمد فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی، امام زمان (علیه السلام) فرمودند: «از علایم ظهور، فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندند شما برای فرج من دعا کنید.»(7)

پی نوشت ها:

(1) نجم الثاقب ، ص411

(2) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص45

(3) نجم الثاقب ، ص 664

(4) نجم الثاقب ، ص455

(5) نجم الثاقب ، ص455

(6) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87

(7) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87

منبع : پایگاه عرفان

خطبه خواني سرکرده وهابيون شام در دمشق + فيلم

خطبه خواني سرکرده وهابيون شام در دمشق + فيلم

در پي بروز ناآرامي هاي ناشي از تحرکات گروهک هاي تروريستي شبه نظامي در سوريه ظرف يک سال اخير، شبکه تروريستي القاعده با تشکيل يک گروه مسلح، در صدد تصرف سوريه و چند کشور ديگر همجوار آن برآمده است.
به گزارش گروه بين‌الملل مشرق، سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزب‌الله لبنان، در گفت‌وگو با "جوليان آسانژ" رئيس ويکي‌ليکس در شبکه تلويزيوني "راشا تودي" روسيه، با اشاره به فعال‌شدن گروه‌هاي تروريستي در سوريه خاطرنشان کرد: «همه ما پيام دکتر ايمن الظواهري (سرکرده سازمان القاعده) را شنيديم که در واقع فراخواني براي جنگ داخلي در سوريه بود. اکنون جنگجويان القاعده به سوريه رسيده‌اند و ديگران هم از کشورهاي مختلف به آنان ملحق شده‌اند و مي‌خواهند سوريه را به عرصه‌اي براي جنگ داخلي تبديل کنند.»


چند ماه پيش، يک گروه ترويستي مسلح که زير نظر فرماندهي کل القاعده فعاليت دارد و با عنوان "جبهه النصرة لأهل الشام" شناخته مي‌شود، در اطلاعيه اعلام موجوديت خود، هدف اصلي از حضور در سوريه را آزادسازي اين کشور از دست طايفه نصيريه(علويان)، مجوس(ايرانيان) و صفوي‌ها(شيعيان) اعلام و تأکيد کرد هدف نهايي اين گروه، آزادسازي بيت‌المقدس و تشکيل کشور بزرگ "شام" با حاکميت مجاهدان سلفي است.

اين اطلاعيه با بيان اينکه سرزمين شام از ديرباز عرصه درگيري‌هاي تاريخي بوده، افزوده است: «بر هيچ خردمندي پوشيده نيست که ايران از سال‌ها پيش با سوءاستفاده از دولت سوريه، در صدد کشت ريشه تشيع در اين سرزمين مبارک بروده تا امپراتوري پارسي را بر منطقه حاکم کند چرا که "شام" براي ايران به مثابه ريه‌هايي است که اين پروژه شکست‌خورده (امپراتوري ايران) از طريق آن نفس مي‌کشد.»

این جماعت پیش از این در نوارهای متعددی، مسؤولیت شماری از عملیات‌های تروریستی در سوریه را برعهده گرفته بود که از جمله آنها می‌توان به بمب‌گذاری‌ها در مناطق امنيتي دمشق و حلب اشاره کرد.

به نوشته الحقيقه، "جبهه النصرة لأهل الشام" ستون فقرات ارتش آزاد سوريه به عنوان اصلي‌ترين گروه مسلح مخالف را تشکيل مي‌دهد که جنایات فراواني در مناطق روستایی شرق و غرب دمشق مرتکب شده است.

سرکردگي اين گروه را که شامل ده‌ها گردان در شهرهاي مختلف سوريه است شخصي بر عهده دارد که نام او هنوز مشخص نيست اما ملقب به "قـائد فاتح" و مکني به "ابو محمد الجولاني" است و گفته مي‌شود پيش از اين از دستياران "أحمد الخلایله" مشهور به "ابو مصعب الزرقاوي" سرکرده القاعده عراق و شاگرد شيخ "حسن البصري" مشهور به "امام" مفتي القاعده بوده که چندي پيش مُرد.

علاوه بر نامشخص بودن نام، تا کنون هيچ تصويري از الجولاني نيز در رسانه‌ها منتشر نشده و گويا قصد دارد مانند ملا عمر، سرکرده گروه تروريستي طالبان، کار خود را با مخفي‌کاري پيش ببرد. آنچه تا کنون از اين شخص انتشار يافته چند فايل صوتي و نيز يکي دو فايل ويدئويي است که در هيچ يک از آنان، چهره وي مشخص نيست.

علاوه بر اين، وبگاه مؤسسه "المنارة البيضاء" که به عنوان بازوي رسانه‌اي القاعده شام عمل مي‌کند، چند روز پيش، يک فايل ويدئويي را منتشر کرد که در آن، شخصي با شنل و کلاه سياه‌رنگ، بر فراز منبري در مسجدي بزرگ در سوريه، خطبه‌اي عليه دولت سوريه و شيعيان ايراد مي‌کند و در پايان با اشک و فرياد و برافراشتن يک قبضه تفگ، از همه مردم مي‌خواهد با جهاد عليه شيعيان کافر، اسلام و سرزمين شام را نجات دهند.

پايگاه سوري الحقيقه درباره اين قضيه نوشت: در رخدادی که نخستين واقعه در نوع خود در کشور سوریه به شمار می‌آید، ‌سازمان القاعده یک مسجد را در این کشور اشغال و از منبر آن اعلام جهاد کرد.

بر اساس اين گزارش، "جبهه النصرة لأهل الشام" یکی از مساجد دمشق شرقي را تصرف کرد و از منبر آن، خواستار جهاد علیه دولت سوریه شد.

به نوشته الحقيقه، در اين ویدئو که با تصاويري تار و مات‌شده در اينترنت انتشار يافته است یکی از رهبران "جبهه النصرة" که به نظر می‌رسد سرکرده آن يعني "ابو محمد الجولانی" است، سوری‌ها را به جهاد علیه دولت دعوت می‌کند که البته مشرق با توجه به صداي الجولاني در فايل‌هاي صوتي منتشرشده پيشين از وي در اينترنت، نمي‌تواند صحت اين گمانه را تأييد کند.

البته سخنران اين مسجد، در اواخر خطبه‌خواني خود، شنل سياهش را بر صورتش مي‌کشد و به دعاخواني و تضرع مي‌پردازد که در اين بخش، فيلم با برطرف‌شدن خطر لو رفتن چهره وي، از حالت تار خارج شده و شفاف مي‌شود.

از آنجا که از تصاویر موجود نمی‌شد مسجد را شناسايي کرد خبرنگار اين رسانه سوري، براي شناسايي آن به کارشناسان خبره سوريه مراجعه کرده است. اين کارشناسان احتمال مي‌دهند که این مسجد، یکی از مساجد منطقه "ببیلا" یا "البویضه" در منطقه "غوطه" واقع در دمشق شرقي باشد.

شيخ "طرطوسي" از مفتيان وهابيت نيز در مطلبي که در يکي از وبگاه‌هاي وابسته به القاعده منتشر شده، محل اقامت فعلي سرکرده القاعده در شام را "غوطه‌ي دمشق" معرفي کرده است.

بر اساس اين گزارش؛ اين منطقه از آن جهت انتخاب شده است که در روايات نبوي، به نام آن در حوادث آخرالزمان اشاره شده است.

خطيب اين مسجد در ابتدا با بيان شرحي درباره نجاست کفار و يهود و مسيحيان و ضرورت مقابله با آنان، از شيعيان با عنوان "قرمطي"، "حشيشي"، "نصيري"، "علوي" و... ياد مي‌کند و جهاد با شيعيان را به مراتب واجب‌تر از مقابله با يهود و نصاري اعلام مي‌کند.

وي در ادامه به سخنان ابن‌تيميه، از مفتيان و بنيانگذاران فرقه وهابيت استناد مي‌جويد و مي‌گويد اين تمیمه نيز تأکيد کرده که جهاد علیه قرمطی‌ها (شيعيان) واجب‌تر از جنگ علیه یهود و مسیحیان است.

اين جنگجوي سلفي که با اشاره به اينکه جنگيدن با شيعيان از جنگ با غربي‌ها و يهودي‌ها واجب‌تر است، گفت: براي اين جهاد، بايد از دریاهای خون، تپه‌هایی از دست‌هاي قلم‌شده و پاهای بریده و نيز کوه‌هایی از جمجمه‌ها عبور کرد زيرا آنان، کودکان شما را ذبح کردند و شکم زنان‌تان را دريدند.

خطيب اين مسجد دمشق، در ادامه با خرافه‌خواندن اعتقاد به مهدويت در انديشه شيعي، گفت: دشمن اصلي ما شخصي است به نام "محمد بن الحسن العسکري" است که امام دوازدهم شيعيان است؛ شيعيان معتقد به حلاليت زنا با محارم هستند و به جاي اينکه نمازهاي پنجگانه را براي تقرب به خدا بخوانند براي تقرب به پنج نفر به نام‌هاي علي[ع]، فاطمه[ع]، حسن[ع]، حسين[ع] و محسن[ع] مي‌خوانند.

وي در پايان بدون اینکه خطبه خود را با يکي از سوره‌هاي قرآن به پایان برساند، براي اينکه حاضران در پای منبرش را به ریختن قطره اشکی وادارد، مسلسل خود را بالا برد و با سر دادن فرياد "حي علي الجهاد" از خدا خواست که اهل‌سنت را حفظ کرده و آنها را از دست شيعيان ناپاک و علوی‌هاي نجس رهايي بخشد.

در اواسط ايراد اين خطبه نيز برخي همدستان خطيب مزبور با برخاستن از جاي خود، در حمايت از سخنان جلادانه اين شخص، فرياد و شعار سر مي‌دهند.

منبع: http://www.alvadossadegh.com/fa
فيلم اين خطبه‌خواني را از طريق بارگذاري رابط زير ببينيد:

دانلود: http://ia601204.us.archive.org/9/items/daewaa-jihad-001/djhd.mp4