روایتی از منزل امام عسکری در این ایام
دستگاه خلیفهی عباسی (علیه من الرحمن ما یستحق) که در توهم قطع سلسلهی طاهرهی امامت به علت بی فرزند بودن امام عسکری بهسر میبرد و از این بابت شادمان و مشعوف است، سعی دارد شهادت امام را مرگ طبیعی جلوه دهد.
ابوالأدیان خادم امام حسن عسکری (علیه السلام) که به دستور ایشان جهت انجام مأموریتی به خارج از شهر رفته بود از راه رسیده و مبهوت است، واقعه را اینچنین نقل میکند:
من خدمتكار امام حسن علیه السّلام بودم و نامههاى او را به شهرها مىبردم.
در آن بیمارى كه منجر به فوت ایشان شد نامههایى نوشت و فرمود آنها را به مدائن برسان، چهارده روز اینجا نخواهى بود و روز پانزدهم وارد سامرّاء خواهى شد و از سراى من صداى وا ویلا مىشنوى و مرا در محل غسل مىیابى.
عرض کردم: آقاى من! چون این امر واقع شود امام و جانشین شما كه خواهد بود؟
فرمود: هر كس پاسخ نامههاى مرا از تو مطالبه كرد همو قائم پس از من خواهد بود.
گفتم: دیگر چه؟ فرمود: كسى كه بر من نماز خواند همو قائم پس از من خواهد بود.
عرضه داشتم: دیگر چه؟ فرمود: كسى كه خبر دهد در آن همیان چیست همو قائم پس از من خواهد بود.
هیبت و بزرگواری او مانع شد كه از او بپرسم در آن همیان چیست؟
نامهها را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفتم و همانگونه كه حضرت فرموده بود روز پانزدهم به سامرّاء در آمدم و به ناگاه صداى وا ویلا از سراى او شنیدم و او را بر مغتسل یافتم.
برادرش جعفر بن علىّ را بر در سرا دیدم و شیعیان را که بر در خانهاش كه وى را به مرگ برادر تسلیت و بر امامت تبریك مىگویند، با خود گفتم: اگر این امام است كه امامت باطل خواهد بود، زیرا مىدانستم او شراب مىنوشد و در كاخ قمار مىكند و تار مىزند، پیش رفتم و تبریك و تسلیت گفتم ولی از من چیزى نپرسید.
آنگاه عقید بیرون آمد و گفت: اى آقاى من! برادرت كفن شده است برخیز و بر وى نمازگزار! جعفر بن علىّ داخل شد و بعضى از شیعیان كه سمّان و حسن بن علىّ كه معتصم او را كشت و به سلمه معروف بود در اطراف وى بودند.
چون به سرا درآمدیم حسن بن علىّ را كفن شده بر تابوت دیدم و جعفر بن علىّ پیش رفت تا بر برادرش نماز گزارد. چون خواست تكبیر گوید كودكى گندم گون با گیسوانى مجعّد و دندانهاى پیوسته بیرون آمد و رداى جعفر بن علىّ را گرفت و فرمود: اى عمو! عقب برو كه من به نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم.
جعفر با چهرهاى رنگ پریده و زرد عقب رفت. آن كودك پیش آمد و بر او نماز گزارد و كنار آرامگاه پدرش به خاك سپرده شد.
سپس فرمود: اى بصرى! جواب نامههایى را كه همراه توست بیاور، و آنها را به او دادم و با خود گفتم این دو نشانه، باقى مىماند همیان. آنگاه نزد جعفر بن علىّ رفتم در حالى كه آه مىكشید حاجز وشّاء به او گفت: آقاى من! آن كودك كیست تا بر او اقامه حجّت كنیم. گفت: به خدا سوگند هرگز او را ندیدهام و او را نمىشناسم.
ما نشسته بودیم كه گروهى از اهل قم آمدند و از حسن بن علىّ علیهما السّلام پرسش كردند و فهمیدند كه او در گذشته است و گفتند: به چه كسى تسلیت بگوئیم؟ مردم به جعفر بن علىّ اشاره كردند، آنها بر او سلام كردند و به او تبریك و تسلیت گفتند و گفتند: همراه ما نامهها و اموالى است، بگو نامهها از كیست؟ و اموال چقدر است؟
جعفر در حالى كه جامههاى خود را تكان مىداد برخاست و گفت: آیا از ما علم غیب مىخواهید؟!
چون خواست تكبیر گوید كودكى گندم گون با گیسوانى مجعّد و دندانهاى پیوسته بیرون آمد و رداى جعفر بن علىّ را گرفت و فرمود: اى عمو! عقب برو كه من به نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم. جعفر با چهرهاى رنگ پریده و زرد عقب رفت. آن كودك پیش آمد و بر او نماز گزارد و كنار آرامگاه پدرش به خاك سپرده شد. سپس فرمود: اى بصرى! جواب نامههایى را كه همراه توست بیاور، و آنها را به او دادم و با خود گفتم این دو نشانه، باقى مىماند همیان
راوى گوید: خادم از خانه بیرون آمد و گفت: نامههاى فلانى و فلانى همراه شماست و همیانى كه درون آن هزار دینار است كه نقش ده دینار آن محو شده است. آنها نامهها و اموال را به او دادند و گفتند: آنكه تو را براى گرفتن اینها فرستاده همو امام است.
جعفر بن علىّ نزد معتمد عبّاسىّ رفت و ماجراى آن كودك را گزارش داد، معتمد كارگزاران خود را فرستاد و صقیل جاریه را گرفتند و از وى مطالبه آن كودك كردند، صقیل منكر او شد و مدّعى شد كه باردار است تا به این وسیله كودك را از نظر آنها مخفى سازد و وى را به ابن الشّوارب قاضى سپردند و مرگ ناگهانى عبید اللَّه بن یحیى بن خاقان و شورش صاحب زنج در بصره پیش آمد و از این رو از آن كنیز غافل شدند و او از دست آنها گریخت... [1]
پس از این دوران فرزند زهرای اطهر (سلام الله علیها) از دیدگان پنهان شد و دوران غیبت صغری آغاز گردید و تا سال 329 هـ.ق به طول انجامید و در همان زمان غیبت کبری آغاز شد.
امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند:
« إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ، فَاللَّهَ اللَّهَ فِی أَدْیَانِكُمْ، لَایُزِیلُكُمْ عَنْهَا أَحَدٌ؛ یَا بُنَیَّ، إِنَّهُ لَابُدَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ مِنْ غَیْبَةٍ حَتّى یَرْجِعَ عَنْ هذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ یَقُولُ بِهِ، إِنَّمَا هِیَ مِحْنَةٌ مِنَ اللَّهِ- عَزَّ و جَلَّ- امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَهُ، لَوْ عَلِمَ آبَاۆُكُمْ و أَجْدَادُكُمْ دِیناً أَصَحَّ مِنْ هذَا، لَاتَّبَعُوهُ ».
«هنگامی که پنجمین فرزندم از نظرها غایب شد، مواظب دین خود باشید تا کسی شما را از آن خارج نکند. برای صاحب این امر غیبتی خواهد بود که گروهی از عقیده مندان به او از اعتقادشان دست برمی دارند و این غیبت، آزمونی است که خداوند با آنْ بندگانش را می آزماید». [2]
پی نوشت:
1. كمال الدین / ترجمه پهلوان ؛ ج2 ؛ ص223
2. الکافی . ج 2 . ص 145
علی سیف
بخش مهدویت تبیان
مطالب مرتبط:
دلیل عقلی بر وجود امام مهدی علیهالسلام!
سرداب سامرا و رابطه آن با امام زمان(عج)
سرّی از اسرار خداوند
نظرات کاربران
عبدالحميدرهائي شهرضائي
1392/10/19-21:45
*در مرثیه ی امام یازدهم حضرت امام حسن عسگری علیه السلام*
جهان در ماتم باب امام عصر محزون است
قلوب شیعیان از غصه تا شام ابد خون است
نهاده قدسیان بر زانوی غم زین الم سرها
به جنت دیدگان حور و غلمان همچو جیحون است
سماء تا حشر اندر ماتم آل علی گریان
ز حزن آل احمد جمله ی ذرّات محزون است
بود بر گردن صاحب زمان شال عزا امروز
ازین داهیه ی عظمی پریشان دشت و هامون است
سزاوار است کز صبح ازل گرییم تا شام ابد زین غم
که زهرا گرید و پیغمبر خاتم جگر خون است
امام عسگری شد کشته ی زهر جفاکاران
که وضع عالم هستی ازین مطلب دگرگون است
شهید زهر کینه از جفای معتمد گردید
که اشک دیده ی ابرار جاری همچو جیحون است
سرشگ از دیده جاری کن (رهائی) در عزای او
که دل از هجر فرزندش پریشان همچو مجنون است
(اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)
2
0
پاسخ
ناشناس
1392/10/19-21:29
من هم شهادت امام حسن عسکری رو به شما و همه شیعیان تسلیت میگم و البته قبل از همه به امام زمان(روحی فدائ)
3
0
پاسخ
ناشناس
1392/10/19-15:52
چند سال از غیبت گذشته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر شما چرا؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
1
0پاسخ کاربران به این نظر
ناشناس
1392/10/19-20:27
زیرا شرایط ظهور ایشان هنوز مهیا نشده.فعلا جهانیان در پی خوشگذرونی هاشون هستن(از فیسبوک و موبایل و تبلت گرفته تا شراب و همجنسبازی و شیشه و پارتی).ایشان وقتی می آیند که جهانیان از این خوشی ها به ستوه اومده باشن و خواستار حکومت خداوند باشن نه حکومت تکنولوژی تحریف شده.زمانی که اتمام ذخایر انرژی و جنگهای پی در پی و نفوذ رایانه ها به حریم شخصی برای جاسوسی دست انسانهارو به سوی دعا بالا ببره و انتظار منجی رو بکشن.اون زمانه که شرایط مهیاست و با آمدن امام اکثریت به یاری امام می آیند و به وسیله ی حاکمیت مهدی(عج) به خوشبختی دنیوی و مادی برسند.
1
0
پاسخ
ناشناس
1392/10/19-14:51
بسیار جذاب و خواندنی است
قلم از کشش خوبی برخوردار است ضمن اینکه عنوان هم گیراست
موفق باشید
1
0
پاسخ
ناشناس
1392/10/19-13:41
اللهم بلغ مولانا صاحب الزمان
یا مهدی
2
0
پاسخ
ناشناس
1392/10/19-6:56
قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است
جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است
زمان زمان شروع زعامت مهدی است
غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است
همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام
امـام کـل زمانها دوباره گشت امام
4
0
پاسخ
ناشناس
1392/10/19-6:53
احسنت
زیبا و عالی بود
باید ندای شیعیان جهان یک صدا این باشد:
اللهم عجل لولیک الفرج و النصر
واجعلنا من انصاره و شیعته
والمستشهدین بین یدیه
طائعا غیر مکره
3
0
پاسخ
5
8نفر به این مطلب امتیاز داده اند
7نظر - 1پاسخ
آخرين مطالب مهدویت
روایتی از منزل امام عسکری در این ایام
ارزش لحظهای دلتنگی برای امام زمان(عج)
حق پیشوایی امام عصر (علیه السلام)
شیعه شدن عالِم زیدی با عنایت حضرت...
برخیز به یاد او
امکان زیارت است !
انتظار فرج چیست که فضیلت دارد؟
بیت آخر آن قصیده بلند!
آیا امام زمان فرزندی به نام «صالح» دارد؟
زمینه های ظهور (2)
اهداف وبلاگ: