اشعار مهدوي
هر جمعه چشم من...
هر جمعه چشم من ، در جستجوی توست
چشمم به سوی غیر ، قلبم به سوی توست.
چشم سرم مبین ، از شرم بر زمین
چشم دلم ببین ، او ، رو به روی توست.
هردم رسد به ما ، بوی خوش نسیم
آن نیز حامل ، بویی ز موی توست.
نور رخ تو را کس دیده تا کنون ؟
خورشید آسمان ، شمعی به کوی توست.
آن آهوی ختن ، در گفت و گو به من
گفته ست تا ابد ، مشتاق بوی توست.
من با تو زنده ام ای نازنین من
آب حیات من ، اندر سبوی توست.
لقمان که گفته اند: " همچون پیمبری ست"
با این همه ادب ، مدهوش خوی توست.
یوسف نهان شد از ، حسن جمال تو
بر من یقین شدست ، در آرزوی توست.

عاقبت او ظهور خواهـــــــــــد كرد:
عاقبت او ظهور خواهـــــــــــد كرد
خاك را غرق نور خواهد كرد
روزي از اين كوير. اين برهـــــــــوت
ابر رحمت عبور خواهــد كرد
دل مارا كه خشك و پژمرده است
همــــچو باغ بلور خواهد كرد
آه مي آيد او كه لبخنــــــــــــــدش
عاشقان را صبـــور خواهد كرد
سينه ها را ز كينه خواهد شست
غصه ها را بدور خواهـــــد كرد
آه سوگند ميـــــــــــــــخورم ايدل
عاقبت او ظهور خواهــــــد كرد.
التماس دعا ...

+ نوشته شده در جمعه بیست و نهم آبان ۱۳۸۸ ساعت 13:11 توسط زمان ظهور(رضا)
|
اهداف وبلاگ: