فتنههای بحرانساز آخرالزّمان
آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتی که این نام برای آنان زینت است؛ زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زدهاند و سواد اعظم اینانند و اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن، پس از اوست و برای شیعیان برادرش حسین، پس از اوست و برای شیعیان فرزندش علیّ بن الحسین بعد از اوست و برای شیعیان فرزندش محمّد بن علی پس از اوست و مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمّد پس از اوست و برای شیعیان فرزندش علیّ بن الحسین بعد از اوست و برای شیعیان فرزندش محمّد بن علی بعد از او و برای شیعیان فرزندش حسن بن علی پس از او و برای شیعیان فرزندش محمّد المهدی پس از اوست.
ای محمّد! اینان امامان پس از تو نشانههای هدایت و چراغهای روشن در تاریکیها هستند، شیعیانشان تمامی فرزندان تو هستند و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند که باطل را واگذارده و از آن دوری کردهاند و آهنگ حق نموده و از آن پیروی کردهاند، آنها را در زمان زندگیشان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند، درصدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد کنند، رحمت خدا بر ایشان باد؛ زیرا او آمرزنده و مهربان است.»شدّت این فتنه را از آنجا میتوان دریافت که ایشان میفرمایند: «...اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل میکشانند و به عکس.»15
سختی این فتنهها برای مؤمنان نیز از این روایت قابل درک است که ایشان از رسول خدا(ص) نقل نمودند که فرمود: «زمانی بر مردم میآید که دل مؤمن در نهادش آب میشود، همان طور که سرب در آتش آب می شود و نیست سبب آن، مگر اینکه فتنهها و بدعتهایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده میکند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارد.»16 در جای دیگر از حضرتش نقل شده که: «مؤمنان آخرالزّمان از کنیزان پستتر شمرده خواهند شد.»17
آثار بروز فتنهها در جامعه
هر چند فتنهها سختیها و تلخیهای خاصّ خود را به دنبال میآورد؛ لیکن شیرینیهایی در پی آن نصیب مؤمن میشود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها برای مؤمن ممکن نباشد:
ـ از فتنههای آخرالزّمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود میکنند.18
ـ در ضمن وصایای رسول خدا(ص) به امیرمؤمنان(ع) آمده است: «ای علی! شگفتآورترین مردم از نظر ایمان و بزرگترین آنان از نظر یقین، مردمانی باشند که در آخرالزّمان پیامبری ندیدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سیاهی و سفیدی کتاب ایمان آوردهاند.»19
ـ امام صادق(ع) که فرمود: «پس از آنکه عثمان کشته شد و با امیرالمؤمنین(ع) بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد و خطبهای خواند که امام صادق(ع) آن خطبه را بیان فرمودند.
حضرت امیر(ع) در آن خطبه میفرماید: «هان که گرفتاری شما به گرفتاری همان روز که خداوند پیغمبرش را برانگیخت، بازگشت نموده است. سوگند به آنکه او را به حق برانگیخت، حتماً باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنکه زیرورو شوید و بالا و پایین گردید و حتماً باید افرادی که کوتاه آمدهاند، پیشی گیرند و آنانی که پیشی گرفتهاند، کوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانهای را پنهان نکردهام و هیچ دروغی نگفتهام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود. 20مسلّماً هر آزمونی که سختتر باشد، بسیاری نمیتوانند در آن قبول شوند، در عین آنکه آن عدّهای که توفیق و پیروزی مییابند، تعدادی اندک بوده و جایگاهی رفیع خواهند داشت.
پینوشتها:
1. تهذیب اللغ[، ج 14، ص 296؛ مقاییس اللغ[، ج 4، ص 472.
2. النهای[، ج 3، ص410.
3. سوره عنکبوت (29)، آیه 2.
4. سوره مائده (5)، آیه 49.
5. سوره بقره (2)، آیه 193.
6. سوره حدید (57)، آیه 14.
7. سوره انفال (8)، آیه 73.
8. سوره مائده (5)، آیه 41.
9. سوره نساء (4)، آیه 101.
10. سوره توبه (9)، آیه 47.
11. روضه کافی، ص58.
12. تفسیر عیْاشی، ج 1، ص 3.
13. بحارالانوار، ج 24، ص 146.
14. بحارالانوار، ج 28، ص 10.
15. الصّراط المستقیم، ج 2، ص 153.
16. امالی طوسی، ج 2، ص 132.
17. فتن ابن حماد، ص123.
18. کنز العمّال، ج 11، ص 189.
19. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 366.
20. الغیب[ نعمانی، ص 201.
منبع: موعود
ای محمّد! اینان امامان پس از تو نشانههای هدایت و چراغهای روشن در تاریکیها هستند، شیعیانشان تمامی فرزندان تو هستند و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند که باطل را واگذارده و از آن دوری کردهاند و آهنگ حق نموده و از آن پیروی کردهاند، آنها را در زمان زندگیشان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند، درصدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد کنند، رحمت خدا بر ایشان باد؛ زیرا او آمرزنده و مهربان است.»شدّت این فتنه را از آنجا میتوان دریافت که ایشان میفرمایند: «...اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل میکشانند و به عکس.»15
سختی این فتنهها برای مؤمنان نیز از این روایت قابل درک است که ایشان از رسول خدا(ص) نقل نمودند که فرمود: «زمانی بر مردم میآید که دل مؤمن در نهادش آب میشود، همان طور که سرب در آتش آب می شود و نیست سبب آن، مگر اینکه فتنهها و بدعتهایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده میکند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارد.»16 در جای دیگر از حضرتش نقل شده که: «مؤمنان آخرالزّمان از کنیزان پستتر شمرده خواهند شد.»17
آثار بروز فتنهها در جامعه
هر چند فتنهها سختیها و تلخیهای خاصّ خود را به دنبال میآورد؛ لیکن شیرینیهایی در پی آن نصیب مؤمن میشود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها برای مؤمن ممکن نباشد:
ـ از فتنههای آخرالزّمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود میکنند.18
ـ در ضمن وصایای رسول خدا(ص) به امیرمؤمنان(ع) آمده است: «ای علی! شگفتآورترین مردم از نظر ایمان و بزرگترین آنان از نظر یقین، مردمانی باشند که در آخرالزّمان پیامبری ندیدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سیاهی و سفیدی کتاب ایمان آوردهاند.»19
ـ امام صادق(ع) که فرمود: «پس از آنکه عثمان کشته شد و با امیرالمؤمنین(ع) بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد و خطبهای خواند که امام صادق(ع) آن خطبه را بیان فرمودند.
حضرت امیر(ع) در آن خطبه میفرماید: «هان که گرفتاری شما به گرفتاری همان روز که خداوند پیغمبرش را برانگیخت، بازگشت نموده است. سوگند به آنکه او را به حق برانگیخت، حتماً باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنکه زیرورو شوید و بالا و پایین گردید و حتماً باید افرادی که کوتاه آمدهاند، پیشی گیرند و آنانی که پیشی گرفتهاند، کوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانهای را پنهان نکردهام و هیچ دروغی نگفتهام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود. 20مسلّماً هر آزمونی که سختتر باشد، بسیاری نمیتوانند در آن قبول شوند، در عین آنکه آن عدّهای که توفیق و پیروزی مییابند، تعدادی اندک بوده و جایگاهی رفیع خواهند داشت.
پینوشتها:
1. تهذیب اللغ[، ج 14، ص 296؛ مقاییس اللغ[، ج 4، ص 472.
2. النهای[، ج 3، ص410.
3. سوره عنکبوت (29)، آیه 2.
4. سوره مائده (5)، آیه 49.
5. سوره بقره (2)، آیه 193.
6. سوره حدید (57)، آیه 14.
7. سوره انفال (8)، آیه 73.
8. سوره مائده (5)، آیه 41.
9. سوره نساء (4)، آیه 101.
10. سوره توبه (9)، آیه 47.
11. روضه کافی، ص58.
12. تفسیر عیْاشی، ج 1، ص 3.
13. بحارالانوار، ج 24، ص 146.
14. بحارالانوار، ج 28، ص 10.
15. الصّراط المستقیم، ج 2، ص 153.
16. امالی طوسی، ج 2، ص 132.
17. فتن ابن حماد، ص123.
18. کنز العمّال، ج 11، ص 189.
19. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 366.
20. الغیب[ نعمانی، ص 201.
منبع: موعود
+ نوشته شده در یکشنبه نهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 15:48 توسط زمان ظهور(رضا)
|
اهداف وبلاگ: