تبریک ولادت حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق(ع)

شما بهار، شما آسمان

حضرت محمد

شما زمان شروع من ابتدای منید                                        مسیر سبز نجاتِ در انتهای منید

اگر چه "اسهد" لحنم مرا بلال نکرد                                       ولی همیشه شما اشهد صدای منید

به شوق روی شما هست وقف محرابم                                 شما تهجدمید و شما دعای منید

شما برای خدایید و من برای خودم                                       نه من برای شما نه شما برای منید

گل اضافیتان بودم و اضافه شدم                                          به آفرینشتان پس شما خدای منید

شما بهار، شما آسمان، شما برکات

به خاندان شما اهل بیت حق صلوات

بهشت را تو ظهور مصوّرش بودی                                         خدای آینه ها را تو دلبرش بودی

تو حق محضی و در خلوت خداوندی                                     کسی نبود فقط تو، تو در برش بودی

برای آن که خدا ناظر خودش باشد                                       شبیه آیینه ای در برابرش بودی

در آن زمان که درختی نبود و برگی هم                                 خدای بود و تو هم سیب نوبرش بودی

قرار نیست چهل سال بگذرد از تو                                         تو قبل از آمدنت هم پیمبرش بودی

مدینه تا که تو را داشت تا محمد داشت

خدا همیشه در آن شهر رفت و آمد داشت

بهشت باغچه ی روشن سرای تو بود                                   گل محمدی دست بچه های تو بود

سلام اول صبح و غروب این خانه                                          مسیح خانه ی زهرای تو صدای تو بود

کمال روح تو با وحی پا نمی گیرد                                         نزول آیه نزول خودت برای تو بود

فقط نسیم خوشی شد نصیب جبرائیل                                 همین که مدت کوتاهی آشنای تو بود

تو را کمال نوشتند یا رسول الله

بزرگ آل نوشتند یا رسول الله

تو آفتابی و انوار آفتاب علی ست                                         کتاب سرّی و اسرار این کتاب علی ست

قرار شد همه عقد برادری خوانند                                         برای سهم شما حسن انتخاب علی ست

اگر تو خضر رهی مرتضاست موسایت                                   اگر تو آب بقایی بقای آب علی ست

اگر سوال کنند از تو حضرت حق کیست                          قسم به ذات تو محکم ترین جواب علی ست

برای فخر تو این بس یگانه دامادت                                        جناب حضرت حیدر ابوتراب علی ست

«به ذره گر نظر لطف بو تراب کند

به آسمان رود و کار آفتاب کند»

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان- علی اکبر لطیفیان

سر تا قدم پیغمبری

امام صادق

ای به صدقت تا صف محشر سلام از صادقان

وی درخشیـده کـلامت در کـلام صادقان

نـام زیبـایت عیـان در صـدر نـام صادقان

هم امـام صـادق استـی هـم امام صادقان

مکتب علم تـو بـا طی زمان پر نورتر

در صداقت از تمام صادقان مشهورتر

بوسه‌های علـم، گل کردنـد بر لعل لبت

آسمان پیچد به خود در لحظه تاب و تبت

می ‌بـرد دل از دعــا آوای یـا رب یـا ربت

بحر نامحدود رحمت حاصل اشک شبت

کرسی درس تو را جبریل، دربانی کند

حضرت باقـر تو را بایـد ثناخوانی کند

آسمـان بـا وسعتش زیر پـر و بال شماست

ذوالجلالید و جهان مبهوت اجلال شماست

روزهـا روز شمـا و سال‌هـا سال شماست

علم، هر چه پیشرو گردد به دنبال شماست

طلعت زیبایتـان مـرآت حُسـن ابتــداست

هر کلام از حرفشان یک جلوه از نور خداست

ای مسیحا جاری از لعل لب خندان تو

عالمـان دهر، خـاک راه شاگردان تو

آفتاب فضل و دانش چهره حمران تو

علـم شیمـی یادگـار جابـر حیـان تو

ای دو عالم در کنار صحن بی‌زوّار تو

آفـرینش در پنــاه سایـه دیـوار تو

ای پیـام خـون ثـارالله در آثـار تو

شب ‌پرستان هر چه کوشیدند در آزار تو

هر چـه در حق شما کردند طغیان بیشتر

عزت و قدر و جلالت یافت عنوان بیشتر

نقش حجاز در عصر ظهور

نقش حجاز در عصر ظهور

گفت‌وگو با استاد مجتبي الساده
اشاره:
جناب استاد مجتبي الساده، از عالمان محقق و نويسندة جهان اسلام و مقيم عربستان سعودي است كه تاكنون كتب و مقالات ارزشمندي از ايشان حول موضوع مهدويت، نشانه‌هاي ظهور و مسائل مرتبط با آن به زيور طبع آراسته شده است. ايشان كه عضو شوراي علمي افتخاري ماهنامة موعود مي‌باشند، به طور مستمر مقالاتي را براي خوانندگان گرامي قلمي كرده‌اند كه در مجله به چاپ رسيده است.
كتاب نادر «شش ماه پاياني» كه توسط نشر موعود عرضه گرديده ترجمة اثر: «الفجر المقدس و إرهاصات اليوم الموعود» است كه تقويم حوادث شش ماه پاياني غيبت و معاصر ظهور امام مهدي(ع) در آن به تصوير درآمده است و مي‌توان آن را به لحاظ صورت و استناد، در زمرة آثار بي‌نظير يا كم‌نظير در جهان اسلام به شمار آورد. چندي پيش، پس از پيگيري‌هاي فراواني كه هم‌زمان با انتشار ويژه‌نامة عربستان از مجموعه سرزمين‌هاي درگير آغاز شد، موفق شديم در خصوص نقش سرزمين حجاز، مقارن واقعة شريف ظهور با ايشان گفت‌وگويي صورت دهيم كه متن آن در زير مي‌آيد.



حجاز و شبه جزيرة عربستان چه جايگاهي در حوادث آخرالزّمان و دوران ظهور امام مهدي(ع) دارد؟

اهميت جايگاه حجاز در اين حوادث، به دليل وجود اماكن مقدس اسلامي زيادي است كه در اين منطقه به چشم مي‌خورد و از اينجاست كه متوجه مي‌شويم چرا آن منطقه به عنوان نقطة شروع نهضت امام مهدي(ع) و آغاز ظهور از مكة مكرمه انتخاب شده است. ايشان پس از آن به سوي مدينة منوره رهسپار مي‌شوند و اين به دو دليل است:

الف) رساندن اين پيام به تمام ملت‌هاي جهان؛ كه امام ديدگاهي ديني و اهدافي اسلامي دارد و اسلام، (برترين) ايدئولوژي و قانون است و مي‌خواهد اين پيام را به مردم جهان برساند كه او پيرو و تجديدكنندة دين جدش محمد رسول الله(ص) است. همچنين هنگام ظهور مقدسشان، ويژگي‌هاي مكتب انديشه‌اي ايشان روشن مي‌شود و شعار «يا لثارات الحسين» ايشان، همه جا را فرا مي‌گيرد.

ظهور از قلب جهان اسلام و از قبلة مسلمانان آغاز مي‌شود تا امام فرصت اين را داشته باشد كه پيام و رسالت و اهداف خود را به روشني براي تمام مردم جهان، از همان آغاز حركت خود بيان كند.
ب) استفاده از جايگاه والاي كعبه نزد مسلمانان؛ هنگامي كه آغاز حركتي از مقدس‌ترين و پاك‌ترين نقطة جهان باشد، حركت و جنبش و قيام ايشان مورد توجه و پيگيري پياپي و خاصّ تمام مسلمانان قرار مي‌گيرد زيرا مكه (قبله) جايگاه خاصي در ميان مسلمانان جهان دارد. اينجاست كه حداقل، مسلمانان سخنان و بيانات و خطبه‌هاي ايشان را مي‌شنوند و در آن زمان، صداي امام و طرح‌ها و برنامه‌هاي ايشان به گوش تمام مسلمانان جهان مي‌رسد.

با توجه به اين موارد به اين نتيجه مي‌رسيم كه اين رهبر جهاني، بسيار نبوغ دارد و استراتژي قيام و حركت ايشان هم موفقيت‌آميز خواهد بود. حال اگر نقطة حركت و قيام ايشان از شهر اسلامي ديگري بود يا از يك پايتخت سياسي يك كشور، امام(ع) فرصت پيگيري دستگاه‌هاي اطلاع‌رساني و سياسي و مردمي از قيام خود را از دست مي‌داد، به ويژه در روزهاي آغازين ظهور، كه هنوز قدرت ايشان به قوام نرسيده است و نيروها هنوز آن‌گونه كه بايد، سازماندهي نشده‌اند.


لطفاً به صورت مختصر در مورد اوضاع سياسي منطقة حجاز پيش از ظهور توضيح دهيد؟ جوّ عمومي حاكم نسبت به امام چگونه خواهد بود و چه برخوردي با امام خواهد داشت؟

ادامه نوشته

روایتی از منزل امام عسکری در این ایام

روایتی از منزل امام عسکری در این ایام

جو جامعه پر شده است از اختناق و وحشت. شیعیان از جانب حکومت وقت در مضیقه و محدودیت هستند. منزل امام حسن عسکری (علیه السلام) شش سال است که در کنترل و محاصره‌ی نیروهای خلیفه قرار گرفته است.


امام علیه السلام توسط معتمد عباسی (علیه من الرحمن ما یستحق) مسموم شده و در بستر بیماری است. طبیبان دربار به دستور خلیفه‌ی ظالم زمان، برای کنترل امام شیعیان در منزل آن حضرت اقامت دارند و از سلامت ایشان قطع امید کرده اند.

اخبار احوال امام عسکری (علیه السلام) در شهر پیچیده است. شیعیان از طرفی در اندوه وخامت حال آن حضرت و از طرف دیگر در حزن عدم دسترسی و زیارت امامشان در سوز و گدازند.

تنها راه ارتباط با امام، عثمان بن سعید (ره) صحابی خاص امام عسکری (علیه السلام) است که به صورت ویژه با حضرت در ارتباط است.

نیمه شب هشتم ربیع سال 260 ه.ق وخامت حال امام به اوج خود می‌رسد. فرزند پنج ساله‌اش (ارواح العالمین له الفداء) را به نزد خود می‌خواند.

فرزند دور از چشم مأموران و جاسوسان نظامی خود را به بالین پدر رسانده و ایشان را در مهیا شدن برای نماز صبح مساعدت می‌فرماید.

امام عسکری (علیه السلام) نماز صبح را اقامه می کند. آخرین وصیت‌های خود را به فرزندش اعلام نموده و در آغوش فرزند جان به جان آفرین تسلیم می‌فرماید.

خبر شهادت امام در سطح شهر می‌پیچد. شیعیان بدون در نظر گرفتن حضور مأموران حکومتی راهی بیت امامشان گردیده و آماده‌ اقامه‌ی نماز بر پیکر مطهر ایشان می‌شوند.

همگی منتظرند ببینند چه کسی بر پیکر مطهر حضرت اقامه‌ی نماز می کند. زیرا می‌دانند فقط معصوم می‌تواند بر معصوم نماز بخواند.

جعفر بن علی که با ترغیب خلیفه‌ی غاصب وقت و کمک اطرافیان سعی دارد خود را تنها جانشین امام معرفی کند برای نماز خواندن و اغفال شیعیان مهیا می شود.

ادامه نوشته

عرعور:آرزوی جنگ با امام زمان رادارم

عرعور:آرزوی جنگ با امام زمان رادارم

فیلم ویدیویی جدیدی روی اینترنت منتشر شده است که در آن عدنان عرعور مفتی فتنه‌گر و تندرو سلفی آرزو می‌کند از سربازان ارتش "سفیانی" باشد، همان کسی که در اوایل عصر ظهور به نبرد با حضرت امام مهدی (عج) خواهد رفت.


عدنان عرعور، شیخ سلفی سوری که مقیم عربستان است، در سخنانی از تریبون تبلیغاتی خود موسوم به شبکه "شذا" گفت: امیدواریم انشاء الله زیر لوای پرچم لشکر سفیانی باشیم.

سفیانی کیست؟

احادیث وروایات درباره السفیانی متعدد و متواتر است. او «عثمان بن عنبسه» از فرزندان «خالد بن یزید بن معاویه است و چون از نسل ابوسفیان است، معروف به «سفیان» است. او مردی است با چهره‌ای ترسناک و آبله روست و چشمانی کبود دارد. او از سرزمینی خشک به نام «بیدا» که سرزمینی بی آب و علف در بین مکه و شام است، خروج می‌کند.( توضیح : براساس روایات سفیانی از  سرزمین بی اب و علف وادی یابس در شام خروج می کند)عثمان بن عنبسه کیست و ادعای او

سفیانی ازفرزندان یزید بن معاویه بن ابوسفیان لعنة الله علیهما است. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که فرمود:«آنگاه که خورشید به مغرب خود نزدیک می‌شود، کسی از مغرب فریاد می‌زند: ای مردم، مولای شما در بیابان خشک ظهور کرد و اوعثمان بن عنبسه ازفرزندان خالد بن یزید بن معاویه بن ابوسفیان است. با اوبیعت کنید تا هدایت شوید و با اومخالفت نکنید که گمراه می‌شوید. پس ملائکه و جن او را تکذیب می‌کنند. هرآن‌ که درشک وتردید است وهرکافر و منافقی با ندای او گمراه می‌شود».

شیخ صدوق از ابو منصور البحبی نقل کرده است که می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره اسم سفیانی سؤال کردم. فرمود: «تو را با اسمِ او چه کار؟ هر گاه مناطق پنج‌ گانه شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و حلب را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.» گفتم: آیا 9 ماه این را در تصرف دارد؟ فرمود: «خیربلکه تصرف او 8 ماه است که یک روزهم بر آن اضافه نمی‌شود.»

بعد ازاین‌ که سفیانی تسلیم پیشنهاد اطرافیان خود می‌شود، درمقابل امام مهدی (علیه السلام) می‌ایستد و آن حضرت (علیه السلام) را به مبارزه می‌خواند. پس امام مهدی (علیه السلام) او را از جنگ بیم می‌دهد. اما سفیانی بر جنگ علیه امام (علیه السلام) پا فشاری می‌کند. بدین ترتیب بین لشکر سفیانی و لشکر امام (علیه السلام) جنگی در می‌گیرد، که پیروز آن مهدی (علیه السلام) است. حکمرانی سفیانی پایان می‌یابد و اسیر می‌شود و امام (علیه السلام) او را به درک واصل می‌کند. و این گونه امام (علیه السلام) برعراق مسلط می‌شود.

[قول دیگردربارة کشته شدن سفیانی] این است که او به شام فرارمی‌کند وامام (علیه السلام) عده‌ای از یاران خود را به دنبال او روانه می‌کند وآنان پس ازدستگیری سفیانی اورا به قتل می‌رسانند.


فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین از رویدادهای مهم زمان سفیانی

این واقعه خسف چند روز پس از ظهور صورت می‌گیرد و معجزة بزرگی است که امدادی الهی برای قیام مهدی (علیه السلام) است و با این رخداد مردم به صراحت به عدالتِ دعوت اما (علیه السلام) و حقانیت قیامش ایمان می‌آورند و حتی این امر سفیانی را هم تحت تاثیر قرار می دهد که مهم‌ترینِ نتایج آن‌ فتح عراق بدون خون‌ریزی است.

اندکی بعد سفیانی به شام فرار می کند و امام مهدی (علیه السلام) عده‌ای را درپی او روانه می‌کند.

این افراد در بیت المقدس به سفیانی می‌رسند و در آن‌‌ جا روی صخره‌ای او را گردن می‌زنند.

سفیانی پس از خروج پس از خروج مناطق پنج گانه شام: دمشق و حمص در سوریه، فلسطین، اردن و حلب را تصرف می کند.

او به این مناطق اکتفا نمی کند، بلکه لشکریان خود رابه اطراف گسیل می‌دارد که بخش بزرگی از لشکریان او به طرف بغداد و کوفه می‌روند و در آنجا قتل و فساد به راه می‌اندازند و اهل آنجا را تارومار می‌کنند.

در کوفه و نجف اشرف نیز قتل عام می‌کنند.

پس از آن، قسمتی از لشکرآن ملعون به شام و قسمتی دیگر به مدینه می‌روند.

بخشی از لشکر سفیانی که به شام می‌رود [با لشکر امام (علیه السلام) مواجه می‌شود که]، لشکر حضرت حجت (علیه السلام) بر آن پیروز شده و آن را نابود می‌کند و اموال آنان به غنیمت گرفته می‌شود.

با رسیدن لشکر سفیانی به مدینه، به مدت سه روز هر عملی را در این شهر مباح اعلام می‌کنند و در آن به قتل و ویرانی مشغول می‌شوند. اما در راه مکه و در منطقه بیداء در زمین فرو می روند و جز سه نفر از آنان کسی زنده نمی ماند.

فتنه سفیانی در نواحی مختلف بلاد اسلامی گسترش می‌یابد و در این فتنه به طور خاص بر اصحاب علی (علیه السلام) و شیعیان آن حضرت (علیه السلام) سخت می‌گذرد تا جایی که ندا دهنده‌ای از سوی سفیانی ندا می‌دهد: «آگاه باشید هر کس سرِ شیعه‌ای از شیعیان علی (علیه السلام) را بیاورد هزار درهم جایزه می‌گیرد.» در این اوضاع همسایه بر همسایه‌اش هجوم می‌برد و می‌گوید: او از شیعیان علی (علیه السلام) است. پس گردنِ او را می‌زند و هزار درهم جایزه می‌گیرد.



پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر

ریشه‌یابی حوادث الانبار از سقوط رژیم صدام تا شکل‌گیری داعش

ریشه‌یابی حوادث الانبار از سقوط رژیم صدام تا شکل‌گیری داعش

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بغداد، نیروهای امنیتی و نظامی عراق، در کنار نیروهای قبایل محلی روز چهارشنبه گذشته عملیات پاکسازی شهرها و مناطق مختلف استان «الانبار» از لوث گروهک‌های تروریستی مسلح وابسته به گروه القاعده و همچنین گروه تروریستی «امارت اسلامی عراق و شام» یا همان داعش را آغاز کردند.



نگاهی به موقعیت استان الانبار

استان «الانبار» در غرب عراق واقع شده و از جمله استان‌های بزرگ عراق از حیث مساحت تلقی می‌شود، به گونه‌ای می‌توان گفت، این استان یک سوم مساحت عراق را با 500.138 کیلومتر مربع به خود اختصاص داده است و جمعیتی بالغ بر یک میلیون و 900 هزار نفر – براساس آمار ژوئن سال 2013 میلادی – نفر را در خود جای می‌دهد.

این استان از لحاظ جغرافیایی از شمال به دو استان «صلاح الدین» و «نینوا» و همچنین از ناحیه شمال غربی با کشور سوریه، از غرب با اردن، از شرق با بغداد، از جنوب با عربستان سعودی و از جنوب شرقی با دو استان کربلا و نجف همجوار است.

این استان متشکل از 8 شهرستان به نام‌های القائم، عانة،‌ راوة، حدیثة، هیت، الرمادی، الفلوجة و الرطبة است.

ادامه نوشته

تسلیت شهادت حضرت رسول (ص) و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا(ع)

تسلیت شهادت حضرت رسول (ص) و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا(ع)

سکوت مدینه، بوی رفتن می‏دهد. انگار همه دارند می‏روند! پیش از تو انگار در این شهر زندگی نبود، انگار محبت و مهربانی و همدلی نبود! تو آمدی و نزدیک خانه مستمندی خانه گزیدی؛ مسجدی ساختی برای پرستش و برای همدلی مسلمین. تو وقت رفتن هم دست از رسالت برنمی‏داری. دست به درگاه کبریا گشاده‏ای و با اشکی که پهنای صورتت را پوشانده، شفاعت روسیاهی ما را می‏کنی ... 

چشم مبند! بگذار چشمت نگران امت بماند!

تا همیشه نوای توحید تو بلند است.

در انتظار رهایی، دل به موج‏های زمان سپرده‏ای و جان به دست‏های خدا.

چشم‏هایت در ساحل ملکوت، فرود آمده‏اند و دریای خروشان دنیای ما، همچنان در تکاپو است.

یوسف گمگشته قرن‏های تاریکی! جهانی گرداگرد نفس‏های تو حلقه زده‏اند؛ تو هیچ‏گاه از ابلاغ نامه‏های رسالت خویش، زبان نبسته‏ای. چشم‏های تب‏دارت، هنوز نگران آینده امت‏اند و نگران حق‏الناس.

چه بسیارند نام‏های بزرگ که به بدنامی رفته‏اند! درس تو این بود که زندگی زیبا داشته باشید تا مرگ زیبا داشته باشید. گردونه‏های تمدن را که در دست‏های جهالت بود، به دست‏های اخلاق سپرده‏ای، و ما اگر هدایت یافته‏ایم، به مدد انفاس قدسی توست.

سر بر بالین نهادن‏ات، خاموشی نیست، فراموشی نیست، تازه دارد ندای «لا اله الا اللّه‏» شنیده می‏شود و فردا پشت بام‏های زمین را روشن خواهد ساخت.

خداحافظ دردهای ناگفتنی

خداحافظ ای شهر، ای دیوارهای تا همیشه پیوسته، ای درهای به روی آسمان بسته، ای کبود سیلی خورده!

تمام زوایای پیچیده در آهنگ مرموز چشم‏های گستاخ شهر خداحاف1 ای سکوتِ شب‏های سجاده و نماز!

خداحافظ ای خاک، ای صدای منتشر در هوای مه‏آلود شهر!

خداحافظ هوای نا اهلِ این حوالی!

خداحافظ مکّه، مدینه، شعب!

خداحافظ خنجرهای کشیده دشمنی، دست‏های مشت شده چشم‏های نا مهربان!

خداحافظ ... !


خداحافظ ای شهر، ای دیوارهای تا همیشه پیوسته، ای درهای به روی آسمان بسته، ای کبود سیلی خورده!

تمام زوایای پیچیده در آهنگ مرموز چشم‏های گستاخ شهر خداحاف1 ای سکوتِ شب‏های سجاده و نماز!

خداحافظ ای خاک، ای صدای منتشر در هوای مه‏آلود شهر!

خداحافظ هوای نا اهلِ این حوالی!

خداحافظ مکّه، مدینه، شعب!

خداحافظ خنجرهای کشیده دشمنی، دست‏های مشت شده چشم‏های نا مهربان!

خداحافظ ... !


سردار مظلوم عشق

مثل ستاره اى سرگردان، گرد مزارت مى گردم. زمین امشب از انبوه تیرها، خون آلود است. تو کدامین عهد را روز ازل بسته اى که حتى مزارت، حتى کفنت، آماج ستم ستمگران است؟


بغض گلویم را در بغض غیرت عباس گم کرده ام و اشک خون آلودم را سپر اشک باران زینب علیهاالسلام نموده ام. چگونه از خواهرت بخواهم گریه نکند، وقتى دشمن حتى کفنت را بى زخم نمى خواهد؟!

مگر چه کرده اى با ظلم که ظالمان با کشتنت هم آرام نمى گیرند؟

چه کرده اى با جور که جائران، جسم بى جانت را، حتى مزارت را نیز برنمى تابند.

اى مبارز بى هیاهوى آل محمد!

در سوگ تو اشک، ارثیه زمین باد!

سکوت، سایه بر ذوالفقار کلامت نینداخت و صلح، شمشیر فکرت را به نیام نکشاند.

نامت اى برادر زینب، بر جریده تاریخ، سرور آزاد مردان ماند. جانم فداى سال هاى غربت تو که از طعنه دوستان و شماتت دشمنان، رویت به زردى گرایید.

ترس از ابهت اندیشه ات، با دشمنان چنان کرد که حتى خانه ات را محل توطئه کردند.

سردار مظلوم عشق!


یا ضامن آهو …

امروز که سر بر حرمت می آیم / انگار تمام عشق کامل شده است

ای ضامن آهو! به غریبی سوگند / دل کندن ازاین ضریح مشکل شده است . . .

تو بـر زخـم دلـم باریده اى باران رحمت را / تو را مـن مـیشناسم، مـنبع پاک کـرامت را

ازآن روزى کـه حلقه بر ضریحت بست دستانم / دلم شـیدا شد و دادم زکـف دامـان طاقت را . . .

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است / یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای / آنجا برای عشق شروعی مجدد است . . .

می دید شرر ریخته در هستی انگور / هم سفره ی میزبان شده پستی انگور

نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز / ما را نفریبند به سر مستی انگور

عزیزا خدایت اگر داد تمکین / برو طوس پابوس شاه سلاطین

بگو با تضرّع به آهنگ شیرین:سلام على آل طه و یاسین / سلام على آل خیر النبیّین


در ادامه....

مفاد نامه ای که نوشته نشد!

ادامه نوشته

راز ميوه مــــــــــمنوعه

راز ميوه مــــــــــمنوعه

در صبحدم آفرینش، آنگاه كه حضرت آدم(ع) چشم گشود، گمان برد خداوند در گنج‌خانه‌اش خلقی اشرف‌ و افضل از او نیافریده است. به او امر شد تا به ساق عرش نگاه كند. چون نظر كرد، دید با قلم تكوین نگاشته‌اند: «لا إله إلّا الله، محمّد رسول الله، و علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و زوجه فاطمه سیده نساء العالمین و الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه».



«دعای ندبه»1، پس از این مقدّمه روشن و هدایت‌گر امام معصوم(ع) در دعای ندبه، به ترسیم جریان صبغه الله2 با ذكر مصادیق و همه آنچه كه از سوی جریان لعنه الله بر آنها رفته، طالب هدایت و نورانيّت را مدد می‌دهد تا نقاط عطف مهمّ رفته را بشناسد. به عبارت دیگر، دعای ندبه، رشته نورانی صبغه الله را معرفی می‌كند؛ از ابتدای خلقت حضرت آدم(ع) تا انتهای آن، كه به سرنوشت عالم می‌انجامد. به این ترتیب، خواننده دعا به اجمال متوجّه و متذکّر نقشه کلی الهی می‌شود. از این‌روست كه عرض می‌كنم، دعای ندبه، وظیفه معرفی و توصیف این جریان الهی را عهده‌دار شده است.
پس از حمد و ثنای الهی كه مرسوم همه ادعیه و زیارات مأثوره است، می‌خوانیم:
«... بار پروردگارا! سپاس از آن توست درباره آنچه كه از قضا و قدرت در مورد دوستانت جاری گشت. آنهایی كه وجودشان را برای حضرتت و دینت خالص گردانیدی ( صبغه الله) زیرا كه برگزیدی برای آنها چیزهای باارزشی كه نزد توست از نعمت‌های پایدار...
فَبَعْض‏ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَى أَن أَخْرَجَتْهُ مِنهَا؛
پس بعضی از آنها را در بهشت خود جای دادی تا زمانی كه او را از آن بیرون آوردی.»
اوّلین و مهم‌ترین نقطه عطف تاریخ تولّد، حیات و سیر انسان در گستره هستی، از پنجره شناخت ادیان ابراهیمی و توحیدی، بیرون راندن آدم و حوّا از بهشت، پس از نزدیك‌شدنشان به میوه ممنوعه است.
كتاب و دین توحیدی، گام به گام، فرزند آدمی را از پیچ‌ها و گذرگاه‌های مهّم تاریخی عبور می‌دهد.

راز میوه ممنوعه
«قرآن» كتاب تاریخ نیست. كتاب هدایت و ذكر است، چنان‌كه فرمود:
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛3
بی‌هیچ شك و تردید این كتاب (قرآن) هدایت‌گر برای متّقین (مؤمنین) است.»
كلام قرآن ناطق، یعنی كلام حضرات معصومان(ع) نیز چونان كلام قرآن صامت هدایت‌گر و ذاكر است. ذكر، بر قلب مهيّای مؤمن، چون آب باران، سرزندگی، شادابی و تنومندی را باعث شده و رشد و كمال را ثمر می‌دهد.
اشاره ادعیه رسیده، همچون دعای ندبه به سرگذشت و تاریخ پیشین نیز، برای متذكّرساختن انسان و یادآوری اوست. یادآوری نقاط عطفی كه بر بشر رفته و باعث هدایت یا ضلالت او شده است. تذكّر این كلام، انسان امروز را متذكّر نقطه عطف‌ها، سنّت‌های ثابت و احتمال لغزش‌ها می‌شود تا مبادا دیگر بار و دیگر بار انسانی دچار لغزش شده و در گودال ضلالت فرو بلغطد. این كلام منسوب به نبّی‌اكرم (ص) است كه فرمودند:
«لا يَلْدغُ المؤمنِ مِنْ حُجُرٍ واحد مَرَّتینْ؛
مؤمن از یك سوراخ دو بار گزیده نمى‏شود.»
دعای ندبه، در یك جمله كوتاه، به اسكان حضرت آدم(ع) و همسرش حوّا در بهشت و خروج آنها از بهشت محلّ سكونت‌شان اشاره می‌كند.
حكایت این اسكان و خروج، حكایت اسكان انسان در صحن و سرای اهل ایمان و خروج بعد از غفلت و نافرمانی از اوامر و نواهی حضرت خداوندی از بهشت مؤمنانه است؛ همان كه در طول تاریخ چند هزار ساله حضور انسان در عرصه زمین، تكرار شده است.
خلقت حضرت آدم (ع) با عهد آغاز و خروجش از بهشت نیز با گسست عهد اتّفاق افتاد. این اوّلین تذكّر دعای ندبه به جمله مؤمنان است و بیان آنچه در اوّلین مرحله و نقطه عطف از نقشه كلّی الهی (برای سیر و سفر انسان در زمین تا آخرین منزل موعود) رخ نمود؛ پرده‌برداری از سنّتی مهم است كه اگر درك نشود، ماجرای رانده شدن از بهشت حضور در درگاه و آستان حضرت خداوندی، هزاران بار دیگر اتّفاق خواهد افتاد.

ادامه نوشته

اربعين ،ميعادگاه سپاه امام عصر(عج) در هنگام ظهور

اربعين ،ميعادگاه سپاه امام عصر(عج) در هنگام ظهور/تدبير الهي اربعين،زمينه ساز پيروزي

امدادهاي الهي در هنگام ظهور ، نقش ويژه اي در پيروزي جبهه حق خواهد داشت ، برخي از اين امدادها بصورت آني در كوران تحولات ظهور نازل مي گردد اما برخي از آنها قرنهاست كه در طول زمان جريان داشته و در آستانه ظهور تشديد خواهد شد ، حضور ميليوني عزاداران حسيني در اربعين سالار شهيدان را مي توان از نصرتهاي الهي برشمرد كه فراگير شدن خيره كننده آن در طي سالهاي جاري بشارت بزرگ نزديكي ظهور را در خود دارد.كربلا در ميانه راه كعبه و بيت المقدس است و اين يعني از عاشوراي ظهور تا اربعين حسيني و از اربعين تا نماز عشق در قدس شريف فاصله اي نيست.

اين الطالب بدم المقتول بكربلا


امام خامنه اي(مدظله) :

"آمدن اهل‌بیت حسین‌بن علی(ع) به سرزمین کربلا، فقط برای این نبود که دلی خالی کنند یا تجدید عهدی بکنند؛ آنچنان که گاهی بر زبان‌ها جاری می‌شود. مسأله از این بسیار بالاتر بود. نمی‌شود کارهای شخصیتی مثل امام سجاد(ع) یا مثل زینب کبری(س) را بر همین مسائل عادی رایج ظاهری حمل کرد، باید در کارها و تصمیمات شخصیت‌هایی به این عظمت در جست‌وجوی رازهای بزرگتر بود....

به شیعیان یاد دادند اینجا محل اجتماع شماست؛ اینجا میعاد بزرگی است که با جمع شدن در این میعاد، هدف جامعۀ شیعی و هدف بزرگ اسلامی جامعۀ مسلمین را باید به یاد هم بیاورید. تشکیل نظام اسلامی و تلاش در راه آن حتی در حد شهادت، آن هم با آن وضع! این چیزی است که باید از یاد مسلمانان نمی‌رفت و خاطرۀ آن برای همیشه زنده می‌ماند. آمدن خاندان پیغمبر، امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) به کربلا در اربعین به این مقصود بود."

نمازجمعه تهران 1366/7/24



امام عصر(عج) بنا بر اعتقاد اكثر محققين و نص صريح روايات در عاشوراي سال ظهور ، قيام جهاني خود را در كنار خانه كعبه با ندايي فراگير آغاز خواهد كرد :

1. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم.

2. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم.

3. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً.

4. الا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين طَرَحُوهُ عُرياناً.

5. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين سَحَقُوهُ عُدواناً. (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282)

آگاه باشيد اي جهانيان که منم امام قائم، آگاه باشيد اي اهل عالم که منم شمشير انتقام گيرنده، بيدار باشيد اي اهل جهان که جدّ من حسين را تشنه کام کشتند، اي اهل عالم ، جد من حسين را روي خاک افکندند، آگاه باشيد اي جهانيان که حق جد من حسين را از روي کينه توزي پايمال کردند.

پس از علني شدن قيام و آشكار شدن 313 يار وفادار آن حضرت در مكه در روز عاشورا و روزهاي پس از آن و احتمالاً درگيريهايي كه آن حضرت با حكومت پريشان و متزلزل عربستان براي گشودن راه قيام و تسلط بر حجاز خواهند داشت و توقفي كه آن حضرت براي پيوستن ياران خود از سرزمين هاي اطراف چون بحرين و يمن و ... به قيام از سوي ديگر خواهد داشت و همچنين حركت سريع سپاه حضرت بنا بر روايات كه در طي چند ماه بر سراسر كشورهاي اسلامي تسلط پيدا خواهد كرد ، چنين به نظر مي رسد كه به احتمال قوي در ماه دوم پس از قيام و در ماه صفر و حوالي اربعين مي توان انتظار داشت كه رهبري قيام و بدنه اصلي آن خود را به تجمع بسيار عظيم عاشقان و عزاداران حسيني در كربلاي معلي برساند ، چنانكه استفاده از پتانسيل عظيم تجمع دهها ميليوني در مراسم اربعين در جهت معرفي قيام از يكسو و تشكيل سپاهي بزرگ براي حركت به سمت شام و بيت المقدس ، در كوران فتنه هاي بزرگ دشمنان ، ضروري به نظر مي رسد.

پس با توجه به قرائن روايي مي توان انتظار داشت كه در اربعين سال ظهور وجود مقدس امام عصر(عج) به همراه سپاه خود در مراسم نوراني اربعين حضور داشته و مقدمات حركت تاريخي به سمت بيت المقدس و نبرد نهايي را فراهم خواهد كرد به بيان ديگر در اربعين سيد و سالار شهيدان كه شور و شعور حسيني در اوج بوده و زمينه هاي جهاد فراهم است ، با پيوستن ميليونها نفر ، سپاه بزرگ امام مهدي(عج) صورت نهايي خود را گرفته و براي نبرد سرنوشت ساز بيت المقدس حركت خواهد كرد.

ادامه نوشته