به نام آنکه هم یاد است و هم یادگار، به نازش می دار تا وقت دیدار

خودت گفتی وعده در بهار است

بهار آمد دلم در انتظار است

بهار هر کسی عید است و نوروز

بهار عاشقان دیدار یار است

اللهم عجل لولیک الفرج


این روزهای آخر سال دلـــــم می‌گیرد برای كسی كه از همه ی ما مشتاق‌ تر بود برای آمدن ولی باز هم، عمر  سال به اتمام رسید و عمــر غیبت او به اتمام نرسید ! و ما دفتر  سال را بی حضور او می‌بندیم...

چه غم‌انگیز است این روزهای آخر سال بی حضور او ...

خوشا بحال سال 1391، که او هم ماه دوازدهمش را دید، و عمرش به سر آمد و در حال رفتن است ...اما من می ترسم که عمرم به اتمام برسد در حالیکه ماه دوازدهم را ندیده باشم

             دعاهای امسال :

 اول دعا برای ظهور آن بی مثال

 دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال

 سوم رسیدن ما به قله های کمال

 چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال

سال 91 با تمام ادعاهاش رفیق نیمه راه از آب در اومد امیدوارم سال 92 مثل اجدادش نارفیق نباشه و با ظهور آقا رفاقت خودش رو ابدی كنه...

عید همتون مبارک دوستان

سال خوشی رو براتون آرزو دارم.

راستی سر سفره هفت سینتون وقتی چشتون به ماهی قرمز افتاد یه دعایی ناچیز برای منم بکنین....

روایت جالبی درباره نوروز

مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زادالمعاد» مى‌گوید: به سندهاى معتبر از «معلّى بن خنیس» نقل شده است که در روز «نوروز» به محضر امام صادق علیه‌السلام شرفیاب شدم. حضرت به من فرمود: آیا این روز را مى‌شناسى؟ گفتم: فدایت شوم! این روزى است که ایرانیان آن را بزرگ مى‌شمارند، و در این روز براى یکدیگر هدایا مى‌فرستند. امام علیه‌السلام فرمود: این تعظیم و بزرگداشت، به سبب امورى است که از قدیم بوده است که اکنون تفسیر و شرح آن را براى تو بازگو مى‌کنم. (به علاوه حوادث مطلوب دیگرى در این روز اتفاق افتاده است).

سپس امام علیه‌السلام به طور مشروح این امور را ذکر کرد: از جمله فرمود: نوروز، روزى است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگى بپرستند و براى او شریکى قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم علیهم‌السلام ایمان آورند.

این روز، روزى است که طوفان حضرت نوح علیه‌السلام فرونشست و کشتى آن حضرت بر کوه «جودى» قرار گرفت.

نوروز روزى است که رسول خدا صلى الله علیه وآله بت‌هاى کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم علیه‌السلام نیز، در این روز بتهاى کافران را درهم شکست.

در این روز، رسول خدا صلى الله علیه وآله به اصحاب خود امر کرد که با على علیه‌السلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با ایام نوروز بوده است).

نوروز، روزى است که قائم آل محمّد علیه‌السلام ظاهر خواهد شد.

آنگاه فرمود: هیچ روز نوروزى نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج مى‌کشیم، زیرا از روزهاى ما و شیعیان ما است. آن روز را، مردم عجم حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند، ولى شما مردم عرب آن را ضایع ساختید. (آنگاه امام اعمالى را براى این روز بیان فرمودند که ذکر خواهد شد).

کیفیت تعامل امام مهدی(عج) با ادیان در عصر ظهور

کیفیت تعامل امام مهدی(عج) با ادیان در عصر ظهور

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی عبدی چاری، عضو گروه فرهنگ مهدویت پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در بیان ضرورت انجام این پروژه گفت: درباره تعیین وقت ظهور و سیره و اقدامات حضرت مهدی(عج) انحرافاتی به چشم می خورد، ازجمله این اقدامات که انحرافایی در نحوه تبیین آن وجود دارد، شیوه و چگونگی تعامل و برخورد حضرت با اهل کتاب است .آیات و روایات مربوط به این موضوع، بسیار متفاوتند و با نگاه ظاهری آیات و روایات دارای تعارض هستند.



وی افزود: از سویی، آیاتی وجود دارد که وجود یهودیان و مسیحیان را تا روز قیامت ثابت می کند؛ در این صورت، قیام و ظهور حضرت مهدی(عج)که قبل از قیامت صورت می پذیرد، ثابت می کند اهل کتاب در آن زمان خواهند بود و همچنین روایاتی که به دریافت جزیه امام از اهل کتاب و حکم کردن امام با اهل کتاب بر اساس کتابشان می پردازند، این ادعا را تأیید می کنند.

این محقق در ادامه سخنانش اظهار داشت: از سویی دیگر، آیاتی بر غلبه کل اسلام در آخرالزمان را دلالت می کنند و هم چنان که درباره عدم وجود اهل کتاب، روایاتی به دست ما رسیده است که خود به چند دسته تقسیم می شوند؛ دستهای از روایات بر برداشته شدن جزیه در آخرالزمان دلالت دارند و دستهای دیگر هم عدم وجود اهل کتاب و یگانگی اسلام را در سراسر جهان مطرح می کنند. جمع بندی و بیان رفع تعارض بین آیات و روایات و همچنین بیان خط مشی حضرت درباره تعامل حضرت با یهود و نصاری، ازجمله وظایف این نوشتار است.

وی تصریح کرد: از این رو پژوهش حاضر درباره تعامل و چگونگی برخورد حضرت مهدی (عج) با یهود و نصاری در عصر ظهور است. فرضیه ای که این تحقیق در صدد اثبات آن است، این است که همه ادیان در برهه ای از زمان در حکومت امام باقی خواهند ماند و با ارشاد و راهنمایی حضرت و یارانش و نیز امدادهای غیبی که در روایات آمده است، به اختیار خود اسلام می آورند.

حجت الاسلام عبدی چاری اذعان کرد: برای اثبات این فرضیه لازم است دلایل و دیدگاه موافقین و مخالفان حضور ادیان در عصر ظهور بیان گردد. سپس به نقد و بررسی دلایل مخالفین و موافقین حضور ادیان در عصر ظهور در فصل سوم مطرح گردیده است. در این فصل با جمع بندی دو دیدگاه و بررسی روایات مرتبط با عصر ظهور، به این نتیجه دست می یابیم که:

حکومت حضرت دارای سه مرحله است؛ در این سه مرحله اتفاقاتی صورت می پذیرد که روز به روز آمار غیر مسلمانان کمتر و کمتر می گردد تا جایی ما که ما شاهد شخص غیر مسلمان در دنیا نیستیم. این سه مرحله عبارت است از:

مرحله اول: آستانه و قبل از ظهور؛ در این مرحله، خروج سفیانی همراه با جنگ و خونریزی فراوان اتفاق می افتد. بر اساس روایات، مردم از ظلم و ستم به تنگ آمده و منتظر نجات دهنده بسیار قدرتمند هستند لذا آمادگی پذیرش حضور امام و دستوراتش را پیدا می کنند.

مرحله دوم: بعد از ظهور؛ این مرحله دارای اتفاقاتی مهم است؛ مانند:

ـ حضرت بر کعبه تکیه زده و مردم ندای آسمانیشان را می شنوند. این ندا که سراسر مردم دنیا با هر زبان و نژادی می شنوند، قلبشان را در پذیرش فرمان ندا دهنده آماده می کند.

ـ بر اساس روایات، نزول حضرت عیسی(ع) در هنگام نماز و اقتدای به حضرت مهدی (عج) باعث می شود، تمام مسیحیان و عده فراوانی از یهودیان عالم مسلمان گردند. با وجود حضرت عیسی(ع) بسیاری از جمعیت جهان به امام روی آورده و مسلمان می شوند.

ـ شکست لشگر سفیانی به واسطه امداد غیبی شکست می خورند.

ـ اصحاب کهف برای حمایت حضرت مهدی(عج) زنده می شوند.

و موارد این چنینی که در قبول اسلام نقش به سزایی دارد؛ این جنگ و اصلاح گری که امام و یارانش در این مرحله انجام می دهند باعث می شود نوعی ثبات در عالم پیدا شود.

وی افزود: مرحله سوم: استقرار حکومت. در این مرحله معاندین کشته شده اند، شیطان هم وجود ندارد، مسئله رجعت رخ داده است، امام با ابزارهای حمایتی، مانند: تکامل عقول، مواریث انبیاء و اوصیاء و نیز اقدامات تبلیغی یاران حضرت در سراسر جهان تردید را از دل مقدار کمی از مرددین سایر ادیان بر می دارند. آنگاه همه با اختیار، اسلام را پذیرفته و مسلمان می شوند و یکپارچه ندای «الله اکبر» و «اشهد ان لا اله الا الله» را سر می دهند.

این پروژه در قالب کتاب و در حدود ۲۵۰ صفحه انجام خواهد شد که احتمالا نگارش آن در سال ۱۳۹۲ به پایان خواهد رسید.

حکومت جهانی امام مهدی چند سال به طول می‌انجامد

حکومت جهانی امام مهدی چند سال به طول می‌انجامد

حكومت جهانى حضرت مهدى (عليه السلام) چه ويژگيهايى دارد و امام زمان (عليه السلام) چند سال حكومت مى كنند؟

بعد از آنكه مصلحت الهى اقتضاء كرد امام زمان (عليه السلام) از پرده غيبت بيرون مى آيند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرايى مى پردازند و جنگهاى سختى پيش مى آيد كه به لطف خداوند و همّت پيروان صديق و وفادارشان آن حضرت در همه وقايع عليرغم تحمّل رنجهاى فراوان به پيروزى نائل مى شوند و حكومت عدل الهى را تأسيس مى نمايند كه در توصيف آن، ام السلمه از پيامير اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نقل مى كند: كه در سايه حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) چنان عدالتى در جامعه مستقر مى شود كه زنده ها آرزو مى كنند اى كاش مرده ها زنده مى بودند و از آن عدالت بهره مند مى گشتند. و در مورد ديگر ضمن اشاره به اين حقيقت كه حضرت مهدى (عليه السلام) بر دلهاى مردم حكومت خواهند كرد مى فرمايند: شما را به مهدى، مردى از قريش بشارت مى دهم كه ساكنان آسمان و زمين از حكومت و فرمانروايى او خشنودند ... در دوره حكومت آن حضرت زمين بركات خود را به روى مردم مى گشايد، امنيت بر همه جوامع حاكميت پيدا مى كند، تعليم و تربيت و علم و دانش پيشرفت فوق العاده اى پيدا مى كند، در روابط اجتماعى صفا و صميميّت رواج مى يابد و ... حضرت كوفه را پايتخت حكومت خود بر مى گزينند و حتى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: مسجد سهله خانه امام (عليه السلام) خواهد بود يعنى حضرت با خانواده اش در آنجا سكونت خواهند داشت. در زمينه مدّت حكومت آن حضرت اقوال متفاوتى در روايات وارد شده است; در برخى از روايات مدت حكومت امام زمان(عليه السلام)هفت سال، در برخى ديگر هشت سال و در بعضى ده و بيست و يا حتى هزار سال ذكر شده است كه جمع نمودن بين اين روايات گفته اند سالهاى آن زمان با سالهاى رايج در زمان ما فرق خواهد داشت، چنانكه در بعضى از روايات آمده است كه حكومت حضرت هفت سال است و هر سال آن به مقدار ده سال از سالهاى شماست. علامه مجلسى در بحارالانوار درباره اختلاف اين روايات مى نويسند: برخى روايات بر تمام مدت حكومت دلالت دارد، برخى بر مدت ثبات و استقرار حكومت، بعضى بر طبق سالها و روزهايى است كه ما با آن آشنائيم و بعضى احاديث ديگر بر طبق سالها و ماه هاى روزگار حضرت است كه طولانى خواهد بود و ... بااين همه آنچه مسلم است دوره حكومت آنحضرت كوتاه نخواهد بود زيرا با توجه به زحمات فراوانى كه انبياء و ائمه(عليها السلام)در طول تاريخ كشيده اند بعيد است نتيجه اش ايجاد يك حكومت 7 يا 8 ساله باشد، آنهم با اين همه روايات و توصيفاتى كه درباره آن حكومت جهانى از آدم تا خاتم نقل شده است; بهرحال مدّت اين حكومت به اندازه اى خواهد بود كه طعم عدالت به ذائقه بشريت چشانده مى شود و آنان بعد از تحمل قرن ها بى عدالتى و ستم، به يك جامعه جهانى عادلانه دست مى يابند كه مسائلى همچون اقتصاد، بهداشت، امنيت، دانش و صنعت، كشاورزى و ... در حدّ بسيار بالايى از سلامت و رشد و ترقى برخوردار خواهد بود.

سپاه امام مهدى عليه السلام

از امـام بـاقر عليه السلام آورده اند كه ضمن يك روايت طولانى در مورد امام مهدى عليه السلام فرمود:
(( ... ثـم لا يـخـرج مـن مـكـة حـتـى يـكـون فـى مثل الحلقة .))
قال الراوى : ((فما الحلقة ؟))
قال : ((عشرة الآف . ))
يعنى : ... سپس از مكه خارج نمى شود جز اينكه در حلقه و دايره اى بسيار پرشكوه .
پرسيدند: ((حلقه چيست ؟))
فـرمـود: ((دايـره اى از يـك جـمـعـيـت ده هـزار نـفـرى كـه از ايـمـان تزلزل ناپذير و آگاهى و شهامت بسيارى برخوردارند.))
2ـ از امام صادق عليه السلام پرسيدند:
(( كـم يـخـرج مـع القـائم ؟ فـانـهـم يـقـولون : انـه يـخـرج مـعـه مثل عدة اءهل بدر، ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا.))
فـقـال عـليـه السـلام : ((مـا يـخـرج الا فـى اولى قـوة و مـا يـكـون اءولو قـوة اءقل من عشرة الآف . )) يـعـنـى : ((به هنگام ظهور امام مهدى عليه السلام چند نفر با او همراه خواهند بود؟ برخى مى گويند: با 313 نفر به شمار ياران پيامبر در بدر ظهور مى كند.))
حضرت فرمود: ((او از مكه با نيروى بسيارى خارج مى شود و نيروى بسيار، كمتر از ده هزار نفر نخواهد بود.))
در مـورد واژه ((حـلقـه ))، در مـنابعى كه نزد ما موجود است تنها اين موضوع آمده است كه عـبارت است از: ده هزار نفر. اما به نظر مى رسد كه منظور از ((حلقه )) و ((عقد)) ـ كه به مفهوم آن است و در برخى ديگر از روايات آمده است ـ لشكر گران و جمعيت بسيارى است كه از ايمان كامل و تزلزل ناپذير و آگاهى بسيارى بهره ورند. آنان از ارتش امام عصر عليه السلام محسوب مى شوند، اما امتيازات و ويژگيهاى 313 نفر ياران اصلى امام عليه السلام را ندارند جز اينكه در مكه به آن پيشواى نجاتبخش مى پيوندند و زير پرچم او قرار مى گيرند.
آرى ! امـام مـهـدى عـليـه السلام از مكه با اين شمار از فداكاران آگاه و باايمان خارج مى گـردد امـا روشـن اسـت كـه در مـسـير كوفه و در مدت اقامت آن حضرت در كوفه ، ميليونها انسان شيفته حق و عدالت به او مى پيوندند و دست بيعت به آن گرامى مى دهند.
بـنـابراين ما نمى توانيم آمار عظيم ارتش گران و ياران بى شمار و آگاه و باايمان آن حـضـرت را در نـظـر بـگيريم ، اما همين مقدار مى توانيم بگوييم كه هر انسانى كه بدان پـيـشـواى بـزرگ هـدايـت و نـجـات ، ايـمـان آورد و توان به دوش ‍ كشيدن سلاح را داشته بـاشـد، او از افـراد ارتـش مـهـدى عـليـه السـلام اسـت و هـنـگـامـى كـه فـرمـانـدهـى كـل ، فـرمـان قـيـام و بـسـيـج عـمـومـى دهـد، تـمـامـى قـشـرهـا و توده هاى مردم در هر سن و سـال و هـر سـطـح و شـرايـطـى ، در پـاسـخـگويى به نداى ملكوتى آن حضرت و انجام دسـتـورات او بـر يـكديگر سبقت مى گيرند و آن را مسابقه در نيكيها مى شمارند كه ما در اين مورد در آينده نيز بحث خواهيم داشت .

آل سعود در سقوط/ آمریکا و رژیم صهیونیستی چگونه عربستان را تجزیه خواهند کرد

آل سعود در سقوط/

آمریکا و رژیم صهیونیستی چگونه عربستان را تجزیه خواهند کرد

ز منشور عبدالعزیز چه میدانید؟ تداوم پادشاهی عربستان سعودی با چه معضلاتی روبرو است؟ هفت سُدیری و خاندان شُریمی چه کسانی هستند؟ چه اختلافاتی باهم دارند؟ طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تجزیه عربستان تا چه حد جدی است؟ برای آشنایی با روند فروپاشی رژیم آل سعود با گزارش مشرق همراه شوید. گروه گزارش ویژه مشرق؛ کشوری که زمانی ادعای رهبری جهان اسلام را داشت ، امروز در زمره بزرگترین دشمن مسلمانان قرار گرفته است. خاندان های سلطنتی معمولا بنیان گذاران قدرتمندی دارند و رسم روزگار چنین است که پس از مدتی ضعف افراد باعث نابودی سلسله می شود. هر سلسله عمر خاص خود را دارد و یک سلسله مثل ساسانیان 400 سال حکومت می کند بعد به دوران افول خود می رسد، یک سلسه هم مثل پهلوی ها 53 سال. مشکلات پی در پی و بیماری بی کفایتی چند سالی است در میان سران عرب شایع گشته است و تا به حال چند قربانی گرفته است باید دید اجل خاندان عبدالعزیز کی فرا می‌رسد؟
 



نگاهی به تاریخ سیاسی و نحوه تأسیس عربستان سعودی

عبدالعزیز بن عبدالرحمان بن فیصل بن ترکی بن عبدالله بن محمد بن سعود معروف به ملک عبدالعزیز و ابن سعود(Ibn Saud)، اولین پادشاه و بنیان‌گذار کشور عربستان سعودی بود. وی در 26 نوامبر سال 1876  میلادی در شهر ریاض و در منطقه نجد(منطقه مرکزی عربستان) به دنیا آمد.


در زمانی که عبدالعزیز پانزده سال داشت، آل رشید ریاض را تصرف کردند. در ابتدا عبدالعزیز و خانواده اش توسط آل مُرّة(Al-Murrah)- قبیله ای بادیه نشین در جنوبی ترین بیابان عربستان- پناه داده شدند و پس از آن آل سعود به کویت عزیمت کردند. در بهار 1901 میلادی عبدالعزیز و تعدادی از بستگانش به تشکیل یک گروه شبیخون در منطقه نجد پرداختند. به طور کلی، هدف این گروه ضربه زدن به قبایلی بود که توسط آل رشید متحد شده بودند. عملیات این گروه با موفقیت صورت گرفت و شرکت کنندگان در حمله را بیش از پیش برای اقدامات آتی امیدوارتر نمود. در پاییز همان سال و همزمان با ماه رمضان، گروه شبیخون در آبادی نزدیک ریاض بیتوته کرد و عبدالعزیز تصمیم به حمله به ریاض و بازپسگیری آن از آل رشید را نمود. در 15 ژانویه 1902 میلادی او چهل نفر را فرماندهی کرد و در نهایت شهر را در اختیار خود گرفت و حاکم آل رشید در مقابل قلعه خودش کشته شد.
ادامه نوشته

نشانه هاي ظهور : اصهب

نشانه هاي ظهور : اصهب

«اصهب» در لغت به معنای شتر سرخ موست و به رومیان نیز از جهت رنگ چهره و دشمنی با اسلام گفته مي‌شود1 و به معنای خاص، نام یکی از از دو مدّعی قدرت و رقیب سفیانی است. بر اساس روایات «اصهب و ابقع» دو رهبر مخالف سفیانی‌اند که سفیانی در منطقة شام با آنها به نزاع برمی‌خیزد و بر آنان چیره مي‌شود. (ابقع كسي است كه پوست بدنش سياه و سفيد باشد) روایات دربارة او و اصهب با اجمال بسیار سخن گفته‌اند. در این باره به حدیثی از امام باقر(ع) برمی‌خوریم که مي‌فرمایند: «از شرّ اصهب ابرص پرهیز کن! پرسیدند: اصهب کیست؟ فرمود: ابقع. پرسیدند: ابقع کیست؟ فرمود: ابرص. سپس فرمود: از شرّ سفیانی نیز پرهیز کن» در این حدیث اصهب و ابقع یک نفر معرفی شده2 امّا بر اساس بیشتر احادیث اصهب و ابقع نام دو نفر است.



احتمالاً اصهب غیر مسلمان است؛ زیرا برخی از روایات او را با صفت «علج» معرفی کرده‌اند و این تعبیر معمولاً دربارة «سربازان کافر» به کار مي‌رود. امّا از روایاتی که ابقع و اصهب را نکوهش کرده‌اند چنین برمي‌آید که مواضع سیاسی آنان مخالف اسلام و طرفدار دشمنان دین و کافرند. بنابراین معنی اختلاف و درگیری دو گروه نظامي ‌در سرزمین شام که در روایات آمده همان اختلاف دو زمامدار برسر زمامداری منطقه است. به نظر مي‌رسد که فرماندهی ابقع، در پایتخت قرار دارد. چون روایات دلالت دارند که قیام اصهب از خارج پایتخت یا مرکز آغاز مي‌شود. هیچ یک از این دو فرمانده نمي‌توانند بر دیگری پیروزی قاطعی به دست آورند. سفیانی از این فرصت استفاده کرده، از خارج پایتخت دست به یورش مي‌زند و هر دو نفر را تار و مار مي‌کند.3

امام علی(ع) فرموده‌اند: «از شام سه پرچم برافراشته مي‌شود: پرچم اصهب، ابقع و سفیانی».4 امام رضا(ع) نیز مي‌فرمایند:«از نشانه‌های ظهور آن حضرت ویرانی شام به هنگام برخورد سه لشكر در زیر پرچم‌هاي سفیانی، اصهب و ابقع است».

ادامه نوشته

بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن) - بخش 2

بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن) - بخش 2

ستاره داود نشانه چیست ؟

نشان جریان الیمانی یک ستاره اسرائیلی به نام داود است. این ستاره شش ضلعی به عنوان آرم و کنار امضای احمد الحسن الیمانی قرار می‌گیرد. امضای او در برخی اعلامیه‌ها چنین است:«بقیّة آل محمد، الرکن الشدید، احمد الحسن وصی و رسول الامام المهدی إلی الناس اجمعین، المؤیّد بجبرئیل، المسدّد بمیکائیل، المنصور باسرافیل، ذریّة بعضها من بعض والله سمیع علیم.»



این ستاره شش‌ ضلعی در زبان لاتین«پنتاگرام» نامیده می‌شود. صهیونیست‌ها از آن در پرچم خود به عنوان سمبل تسلّط بر جهان استفاده می‌کنند. فرقه یمانی در ابتدای کار از این ستاره به عنوان آرم و نماد جریان خود استفاده می‌کرد؛ ولی بعدها برای جلوگیری از آبروریزی و اثبات وابستگی آن‌ها به صهیونیسم، این نماد را از تبلیغات خود حذف نمود.

فعالیت های جریان احمدالحسن

در کنار رهبری جریان الیمانی که بر عهده احمد اسماعیل گاطع معروف به احمد الحسن الموعود می‌باشد، رهبری معنوی، نظامی و رهبری سازمانی هم وجود داشته است.شیخ کاظم العقیلی مسؤول شاخه نظامی و استاد عبدالرحیم ابومعاذ مرشد و رهبری معنوی سازمان هستد. معاون مؤسس این جریان، شخصی به نام شیخ حیدر المنشداوی (ابن ابو فعل ) از شاگردان شهید سید محمد صدر بود.

المنشداوی در زمان صدام به ایران آمد و به ترویج این فکر پرداخت؛ لذا توسط حکومت ایران دستگیر شد، و شش ماه در زندان به سر برد. وی پس از سقوط صدّام به عراق بر گردانده شد. او ادّعا نمود که وصی امام ‌زمان (عبدالله بن الحسن القحطانی) می‌باشد و از همه اموری که مردم از آن‌ها اطلاعی ندارند، مطلع است؛ حتی از محل قبرحضرت فاطمه علیها السلام مطلع می‌باشد.

وی دفتری را در منطقه قدیم نجف در شارع الرسول صلی الله علیه و آله و سلم افتتاح کرد و به نشر افکار خود همّت گماشت. بعد از این اتفاقات، مؤسس جریان با صدور بیانیه‌ای المنشداوی را فردی فاسق معرفی کرد؛ [16] لذا قاسم عبد حسن از عناصر سابق حزب بعث، عباس خلف الچبیناوی از عناصر سازمان بدر، عباس زوری عگله و هامل محیی حمود نیز همراه المنشداوی از این جریان خارج شدند.

شیخ حیدر المنشداوی پس از آن، در بغداد توسط یک گروه مسلح کشته شد.از طرفداران یمانی، شخصی از بیت حمامی، به نام سید حسن الحمامی ـ فرزند مرحوم سید محمد علی حمامی متوفای 1998 م از علمای معروف نجف ـ بود. این شخص که با دستگاه بعثی مرتبط بود، به عنوان روحانی ارشد آن گروه فعالیت داشت.

ادامه نوشته

بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن) - بخش 1

بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن) - بخش 1

چکیده

استعمار برای سلطه بر کشورهای اسلامی از روش‌های متعدد بهره می‌جوید؛ گاهی با حضور فیزیکی و گاهی از طریق سوء استفاده از باورهای اعتقادی مردم همان کشور؛ همانند اینکه در عراق از اعتقاد مردم به مهدویت استفاده کرد و فردی به نام احمد الحسن را به میدان فرستاد تا ادعا کند یمانی است.



در این مقاله، پس از بررسی روایاتی که دربارة یمانی وارد شده، و نیز مرور ادعاها و اعتقاداتِ احمد الحسن، تناقضات ادعاها و اعتقادات او با روایات بیان شده و ایرادات اساسی این حرکت، تبیین شده است. در پایان، بر اساس روایات، بهترین راه سعادت در زمان غیبت، مراجعه به علمای ربّانی معرفی شده است.



مقدمه

استعمارگران براى گسترش دامنه و حوزه قدرت خویش در سرزمین‌هاى اسلامى، همیشه اسلام ـ به ویژه شیعه ـ را مانع مهم دستیابی به اهداف خود یافته‌اند؛ از همین رو با بدعت گذاری و بنیان نهادن فرقه های ضاله و مذاهب ساختگی در برابر فرهنگ اصیل شیعی، زمینه سازی رشد و ترویج آن‌ها را در رأس برنامه های شیطانی خود قرار دادند. تأسیس مذهب قادیانی در پاکستان، بابیت و بهائیت در ایران، و وهابیت در عربستان، نمونه هایی از آن فرقه‌ها و جریانات دینی است. همراهی، بلکه سر سپردگی این فرقه‌ها به آمریکا، انگلیس و صهیونیست‌ها در این زمان بر همگان آفتابی شده است.

بر این اساس، اخیراً دولت های استعماری که به بهانه مبارزه با تروریسم، کشورهای مسلمان افغانستان و عراق را اشغال کرده‌اند، پروژه تأسیس آن گونه فرقه‌ها وپشتیبانی از آن‌ها را به ویژه در عراق در رأس برنامه های خود قرار داده‌اند. در این کشور، به دنبال اشغال عراق ده‌ها فرقه بروز و ظهور نموده اند؛ از قبیل:

ـ جند السماء به رهبری ضیاء عبدالزهراء کاظم الگرعاوی؛

ـ جریان یمانی؛

ـ جریان سید محمود حسنی سرخی؛

ـ فرقة الامام الربانی به رهبری سید فاضل عبدالحسین الحسینی الهاشمی؛

ـ فرقه فرقد القزوینی؛

ـ جریان سلوکی؛

اغلب جریانات فوق، مدّعی مهدویت یا ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده‌اند و ارتباط بیشتر آن‌ها با جریانات بعثی و دستگاه های جاسوسی استعماری، کشف و احراز گردیده است. هدف اصلی این فرقه‌ها مبارزه با حوزه، مرجعیت و روحانیت شیعه قرار گرفته است؛ زیرا در تاریخ نهضت های اسلامی معاصر ضد استعماری، این واقعیت، بارها به اثبات رسیده است که تنها سنگری که در مقابل استعمار ایستاده و مانع پیروزی آن‌ها شده، سنگر روحانیت، مرجعیت و حوزه های علمیه شیعه است.[2] جالب این جاست که فرقه های مذکور فقط بر ضد روحانیت سخن می‌گویند و اقدامات عملی انجام می‌دهند؛ امّا هیچ گونه اقدامی بر ضد اشغالگران انجام نداده‌اند.

یکی از مسائل مطرح در باب مهدویت، بررسی علائم و نشانه‌های ظهور است. بررسی و شناخت این علائم و نشانه ها، از این رو اهمیت و ضرورت دارد که درمتون روایی شیعی، شناخت نمادهای آخرالزمان، مورد تأکید قرارگرفته و حجم وسیعی از روایات مربوط به مباحث مهدویت را بحث علائم ظهور و شناخت طلایه‌داران ظهور دولت کریمة مهدوی، به خود اختصاص داده است.یکی از این نشانه‌ها و علایم، قیام شخصی موسوم به «یمانی» در آستانه ظهور است که در منابع روایی شیعی، بارها از او یاد شده. این موضوع از جهات مختلفی نظیر زمان قیام یمانی، خصوصیات شخصی، ملیت، اهداف و ویژگی‌های قیام یمانی قابل بررسی است.

اخیراً اشخاصی به تبلیغ یکی از جریان های مدّعی مهدویّت به نام احمد الحسن یمانی در برخی مناطق مشغول شده اند؛ لذا این سوال‌ها برای برخی از مؤمنان ایجاد شده که این جریان چیست ؟ احمد الحسن کیست؟ چه سابقه‌ای دارد؟ ادّعاهای او چیست؟ برای اثبات مدّعای خود به چه دلایلی استناد می‌کند؟ ادلّه مورد ادّعای او به چه میزان، اعتبار شرعی دارد؟ این جریان، وابسته به کجا است؟ عملکرد این جریان، تاکنون چه بوده است؟ بالأخره تکلیف مؤمنان در برابر این گونه جریان‌ها چیست ؟برای شناخت این جریان، لازم است نخست، ادعاهای احمدالحسن یمانی مطرح گردد و در مرحله دوم، وضعیت یمانی با روایات سنجیده شود و در مرحله سوم، تناقضات مدعی مورد بررسی قرار گیرد.

ادامه نوشته