جنگ حدیده، فرصت طلایی مردم یمن در دفع تجاوز

 

جنگ حدیده، فرصت طلایی مردم یمن در دفع تجاوز

مظلومیت در هیاهوی جام؛ #یمن عاشوراست!

جنگی که از روز دوشنبه هفته پیش با هدف و تصرف بندر الحدیده یمن آغاز شد از نظر انصارالله یک «فرصت جنگی» تلقی شده و در نقطه مقابل، ائتلاف مشترک آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی، سعودی و اماراتی آن را «پیروزی طلایی» خوانده است ممکن است هر دو اتفاق بیفتد یعنی ائتلاف پنج ضلعی یاد شده با بهره‌گیری از بمباران شدید و کمک بمب‌افکن‌هایی که یمنی‌ها فاقد آن هستند، در سواحل مسطح استان الحدیده به یک پیروزی فوری و کم هزینه دست پیدا کنند و بالاخره پس از حدود 2/5 سال تلاش در جبهه‌های مختلف یمن به «یک دستاورد» برسند اما از آن طرف همانگونه که تجربه جنگ‌های پیشین در مأرب، تعز، نهم و صنعا می‌گویند، جنگ الحدیده یک «تله ویرانگر» برای نیروهای ائتلاف می‌باشد کما اینکه طی حدود شش هفته اخیر که جنگ برای تصرف الحدیده آغاز شده، ائتلاف بیش از 700 کشته داده است. در خصوص این جنگ، نکته‌هایی وجود دارد: 1- جنگ یمن را می‌توان بطور کلی به دو مرحله تقسیم کرد: مرحله‌ای که انصارالله بطور تاکتیکی از اداره جنوب منصرف شد و نیروهای خود را در 12 استان منطقه شمالی متمرکز کرد و مرحله‌ای که انصارالله در منطقه شمالی مورد تهاجم نیروهای سعودی، اماراتی و عوامل یمنی آن‌ها قرار داشت. مرحله اول کمتر از یک سال به درازا کشید و از مرحله دوم هم اینک 27 ماه می‌گذرد. انصارالله27 ماه پیش منطقه جنوب را ترک کرد و این در حالی است که تا همین امروز نیروهای موسوم به ائتلاف وضع ثابت و معینی را در جنوب پدید نیاورده‌اند و این مناطق به شکلی بین آنان تقسیم شده است. هم اینک اداره بخش‌هایی از استان پهناور و در عین حال کم جمعیت «حضر‌موت» در اختیار اماراتی‌هاست، بخش شمالی این استان در اختیار نیروهای القاعده - موسوم به انصارالله- است. بخش‌هایی از استان کوچک و در عین حال مهمترین بندر یمن یعنی «عدن» در اختیار امارات و بخش‌هایی در اختیار دولت تحت حمایت سعودی «بن دغر» است. بخش‌هایی از تعز که تصرف شده است در اختیار امارات و بخش‌هایی در اختیار نیروهای حزب اصلاح یمن می‌باشد. استان مستره که در مرز عمان می‌باشد هم در اختیار نیروهای سعودی است. این نیروها در عین اینکه یک ائتلاف را تشکیل داده‌اند با همدیگر درگیرند به گونه‌ای که امارات دولت بن دغر را به رسمیت نمی‌شناسد! جنگ در مرحله دوم برای تصرف مناطق تحت اداره دولت انصارالله به ریاست «محمدعلی الحوثی» به کندی و با تلفات زیاد مواجه شد به گونه‌ای که می‌توان گفت در جریان مقاومت انصارالله، و نبرد تعز، مأرب، نهم، صنعا، جوف و الحدیده بیش از ده هزار نیروی وابسته به عربستان و امارات کشته شده و چند برابر آن نیز زخمی شده‌اند. در مرحله دوم، انصارالله برای دفاع از خود و توقف جنگ، دامنه حملات خود را به استان‌های هم مرز با یمن- عسیر، جیزان و نجران- توسعه داد و بخش‌هایی از این استان‌ها را از سیطره ارتش سعودی خارج نمود. نصیب نیروهای سعودی- اماراتی در این نبردهای 27 ماه اخیر شکست‌های پی در پی بوده است. اگر براساس تجربه جنگ‌هایی که به آن اشاره شد، ‌بخواهیم وضع آینده را پیش‌بینی کنیم، نبرد در استان کم عمق و طولانی الحدیده که در ساحل غربی یمن امتداد یافته است، یک «فرصت طلایی» برای انصارالله و مردم یمن برای وارد کردن تلفات زیاد به نیروهای متجاوز می‌باشد. به همین دلیل دبیر کل سازمان ملل نسبت به بروز فاجعه در نتیجه جنگ در الحدیده هشدار داده است. 2- گمان سعودی‌ها، اماراتی‌ها، آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها که یک هندسه پنج ضلعی‌عملیاتی به وجود آورده‌اند، این است که عملیات در ساحل هموار غربی یمن می‌تواند با سرعت جلو رفته و تا شمالی‌ترین نقطه ساحل یمن امتداد یافته و ارتباط انصارالله را با دریا قطع کند و او را با محدودیت فراوان مالی و تسلیحاتی مواجه گرداند. این در حالی است که تهاجم نظامی به سواحل یک چیز است و حفظ آن یک چیز دیگر! بله از آنجا که ارتش یمن و نیروهای کمیته‌های مردمی یمن فاقد هواپیماهای تهاجمی و پدافند موثر هوایی هستند، هواپیماهای متجاوز آن هندسه شرور می‌توانند بدون مانع بتازند و نیروهای زمینی آنان، تحت آتش سنگین، مناطقی را در سواحل به تصرف خود درآورند اما آنان نمی‌توانند علی‌الدوام بمباران کنند و لذا زمانی فرا می‌رسد که عناصر زمینی نفوذیافته باید بدون پشتیبان هوایی مناطق تحت سیطره را حفظ نمایند. اینجاست که نبرد چریکی علیه یک نیروی کلاسیک شکل می‌گیرد. به این موضوع باید توجه داشت که نیروهای زمینی که فعلاً تحت آتش شدید هواپیماها و ناوهای این پنج کشور جلو می‌آیند شامل این بخش‌ها می‌شوند، پنج تیپ از ارتش سابق یمن که به فرمانده سابق خود- علی محسن الاحمر- وفادار مانده‌اند، حدود یک تیپ از مزدوران سودانی که عضو ارتش نبوده و در ازای دریافت کمی دلار - 50 دلار در روز- در این جنگ شرکت دارند، یک گردان از نیروهای القاعده دو تیپ از نیروهای ارتش امارات و دو تیپ از نیروهای ارتش عربستان، حدود یک گردان از نیروهای فرانسوی، کمتر از یک گردان از نیروهای انگلیسی و یک گروهان از نیروهای آمریکایی و یک تیپ از نیروهای عشایری‌«منصور هادی» این‌ها در این نبرد حضور یافته‌اند. ترکیب این نیروها، وضعیت آینده نبرد «الحدیده» را تعیین می‌کند. انصارالله پیش از این با چنین نیروهایی کلاسیک و نیمه کلاسیکی مواجه بوده و در مواجهه با آن‌ها همواره پیروز شده است. در واقع همانگونه که دو روز پیش یکی از نیروهای انصارالله گفت جنگ در الحدیده پایان جنگ نیست آغاز جنگی فرسایشی است، جنگی که انصارالله می‌تواند با هزینه کم مدیریت کند و باقی ماندن نظامیان ائتلاف در این جا مستلزم هزینه زیاد و پذیرش تلفات بسیار بالا است کما اینکه نیروهای ائتلاف طی یک هفته نزدیک به 500 نفر کشته دادند و حال آنکه در این نبرد تعداد شهدای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به 30 نفر نرسیده است. این راز آن چیزی است که فرماندهی ارتش و کمیته‌های یمن از آن به عنوان فرصت طلایی یاد کرده و عنوان «پیروزی طلایی» را به سخریه گرفت. 3- روش جنگیدن انصارالله در نبرد سنگین الحدیده، مشخص است. انصارالله گروه‌های پیاده دشمن را دور می‌زند، در بین آن‌ها نفوذ می‌کند به گونه‌ای که پشتیبانی هوایی دشمن مختل شود. در چنین شرایطی حملات هوایی بیش از آنکه از انصارالله شهید بگیرد از نیروهای ائتلاف کشته می‌گیرد از سوی دیگر نیروهای رزمی انصار که برخلاف اکثر نیروهای مهاجم به اجزاء منطقه اشراف دارند با تجزیه نیروهای دشمن هر گروه را به تله انداخته و تلفات سنگینی را بر آنان هموار می‌کنند. دیروز، نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی ارتباط نیروهای متجاوز در الغازه، الجاج و الاریمی را قطع کردند. از این‌رو بود که عملیاتی که با حجم سنگین از روز دوشنبه هفته پیش با هدف تسلط بر بندر استراتژیک الحدیده آغاز شد و قرار بود پیش از عید فطر با تصرف مرکز استان به پایان برسد، تا دیروز از عبور از موانعی که در ده کیلومتری شهر وجود داشت فراتر نرفت و حتی نتوانست فرودگاه بین‌المللی حدیده که برای ساعاتی تصرف کرده بود را حفظ کند. این فرودگاه در ده کیلومتری شهر حدیده واقع شده است. در واقع اگر نیروهای وابسته به ائتلاف پنج ضلعی اراده کرده‌اند که شهر بندری الحدیده را در اشغال گرفته و آن را برای مدتی در اختیار خود داشته باشند باید جنگ تعز را به یاد بیاورند و خود را برای تلفات سنگین‌تری آماده گردانند. این در حالی است که هر چه به سمت شمال خط ساحلی بروند، کار بر آن‌ها به دلیل حضور متمرکزتر نیروهای انصارالله سخت‌تر می‌شود. 4- همانطور که «محمد عبدالسلام» سخنگوی انصارالله در روز جمعه بیان کرد، ‌نبرد حدیده، اولاً یک نبرد آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی است و در واقع فرمان حمله در دست غرب قرار دارد کما اینکه بیشترین سهم بمباران‌های هوایی و گلوله‌باران‌هایی که از ناوها صورت گرفت متعلق به آنان می‌باشد. اگر این را بپذیریم آن وقت این سؤال مطرح می‌شود که آیا عملیات برای مدت طولانی ادامه می‌یابد؟ پاسخ این سؤال را باید با تجزیه و تحلیل رفتار نظامی این سه کشور بدست آورد. سیستم نظامی این کشورها و بطور کلی سیستم نظامی ناتو بر مبنای «تهاجم قاطع در زمان کم» استوار است و از درگیر شدن در جنگی که به ماه‌ها زمان نیاز دارد پرهیز می‌کنند ما می‌توانیم این را در همه درگیری‌های ناتو از زمان جنگ بوسنی در سال 1372 تاکنون ملاحظه نمائیم. این یک نقطه ضعف مهم در مواجهه با جنگ‌های چریکی به حساب می‌آید چرا که در این شرایط چریک از یک استراتژی دیگری تبعیت می‌کند که یکی از مهمترین مختصات آن «فرسایشی کردن جنگ با دشمن قدرتمند» است. چریک در فرسایشی کردن جنگ هزینه دشمن و مخاطرات او را تا آنجا بالا می‌برد که ادامه کار برای او غیرممکن باشد. در چنین جنگی، ‌نیروهای چریکی که در اینجا باید گفت نیروهای شهادت‌طلب جهادی، امکانات زیادی می‌خواهد؛ با امکانات کم می‌تواند دشمن را از پا درآورد. 5- عملکرد نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور یمن در این صحنه یک عبرت مهم به حساب می‌آید. درست در کشاکش این جنگ «مارین گریفیس» به صنعا آمده است و به جای آنکه تهاجم نظامی پنج کشور متجاوز را محکوم نماید و براساس وظیفه حقوقی خود از حقوق مسلم مردم یمن در این تهاجم دفاع کند به مردم یمن و مهمترین مدافع آن یعنی انصارالله می‌گوید آیا حاضرید در قبال لغو عملیات نظامی حدیده خلع سلاح را بپذیرید! این خلاصه طرحی است که او با طمطراق از آن به عنوان تلاش برای «یافتن راهکار جامع سیاسی» یاد می‌کند. این غیر طبیعی هم نیست وقتی کشورهای اصلی شورای امنیت یعنی آمریکا، فرانسه و انگلیس فرماندهی عملیات نظامی و بمباران‌های سنگین الحدیده را انجام می‌دهند و همه تلاش خود را در شکست مقاومت ملت یمن متمرکز کرده‌اند، فرستاده آنان هم باید روی خلع سلاح انصارالله تمرکز کند. اما از این گریفیس که انصارالله او را «پست‌چی سعودی» خوانده است در عمل کاری ساخته نیست. چه اینکه حملات این روزهای کشورهای اصلی عضو ناتو و عضو شورای امنیت به مردم مظلوم یمن نیز به جایی نمی‌رسد. کما اینکه این نوع اقدامات قبلاً درباره حزب‌الله لبنان تجربه شده و به شکست انجامیده است و این در حالی است که در مقایسه با جمعیت لبنان و نحوه حضور حزب‌الله در دولت این کشور، انصارالله در موقعیت مستحکم‌تری قرار دارد.

 سعدالله زارعی
 
این روزها به مدد شعبده تلویزیون، همه نگاه های دنیا به بازی های #جام_جهانی است، فی الواقع بازی های جام جهانی، جهانی را به بازی گرفته و سرگرم کرده است!

اما در این سوی عالم هم یک جام جهانی برپاست، در سکوت کامل؛ تمام دنیای استکبار همه عِده و عُده اش را به میدان آورده، یک جبهه زر و زور و تزویر تشکیل داده و در تیم مقابلش یک ملت محروم، تحریم شده، مظلومانه ایستاده است!

یمن عاشوراست، #ظهر_عاشورا ست؛ #ائتلاف_سعودی، صهیونیستی و آمریکایی در فضایی که بازی های جام جهانی ایجاد کرده، به شدت در حال کشتار مردم یمن است تا شاید مقاومت سرافراز یمنی تسلیم شود.

وجدانهای جهانی در خواب، ام القرای امت اسلام گرفتار دولت #اعتدال و سازمانهای بین المللی هم همراه جانیان..
مقاومت در یمن روزهای سختی را می گذراند؛ تشنه، گرسنه، بی سلاح و تنها در میدان.. یک تکه نان خشک، یک جرعه آب گرم، یک قبضه کلاشینکوف کهنه و چند خشاب گلوله همه داشته های آنهاست..
تمام وجودم داغدار مظلومیت رزمندگان یمنی است..

یمن را دعا کنید، جداً دعا کنید، برای پیروزی مظلوم ترین سربازان جبهه حق صدقه بدهید و دعا کنید.. روزها خیلی سخت می گذرد.. مجاهد مردان صبور یمنی همچون گل های بهاری دارند پرپر می شوند..
اما خدای یاور مظلومین بر عهد خود استوار است که "اِن تَنصرُوا الله یَنصرکم و یثبت اقدامکم"..

أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ
كجاست آنكه براى بركندن ريشه‌ی ظالمان و ستمگران عالم مهيا گرديده.

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب

ویژگی‌های ندای آسمانی هنگام ظهور

ویژگی‌های ندای آسمانی هنگام ظهور

ندای اسمانی در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر

چکیده

میان علامت‌های قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ندای آسمانی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطرح شدن این مطلب در روایات فراوان، تطبیق آیاتی از قرآن توسط اهل‌بیت علیه السلام بر آن، مطرح شدن آن در آخرین توقیع، حتمی بودن و آغاز ظهور حضرت به وسیله ندا، نشان از اهمیت آن دارد.

مهم‌ترین هدف از ندای آسمانی، شناساندن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به جهانیان و اعلان آمدن او است. در این نوشتار، ابتدا مباحث «واژه شناسی ندا»، «هدف از اعلان ندا»، «نشانه‌های حتمی و بدا»، و «ندای آسمانی در قرآن کریم» مطرح می‌شوند، سپس ندای آسمانی معرفی و به وظیفه مخاطبان ندا و نداهای دیگر و ندای آسمانی از نگاه عامه اشاره می‌شود.

مقدمه

وعده ظهور برقرار کننده عدالت در جهان و برچیننده ظلم از گیتی، برجسته‌ترین آینده بینی حجت‌های پروردگار است که همة ادیان آسمانی از آن خبر داده‌اند. این حادثه، به قدری با ارزش است که آینده نگری‌های وحیانی، نشانه‌ها و حوادث پیرامون آن را بازگو کرده‌اند. بخش زیادی از روایتهای اسلامی در بحث مهدویت، مربوط به علامت‌های قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

میان نشانه ها، «ندا یا صیحه آسمانی» جایگاه ویژه‌ای دارد؛ زیرا ده‌ها حدیث دربارة آن به دست ما رسیده است. آیاتی از قرآن کریم ـ به ویژه آیه چهارم سوره شعراء ـ طبق روایت‌های تفسیری بر آن دلالت دارند. این نشانه، در توقیع آخر برای نایب چهارم علی بن محمد سمری مطرح شده و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف منوط به خروج سفیانی و صیحه آسمانی معرفی شده است.

علاوه بر این، ندای آسمانی از نشانه‌های حتمی قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شمار می‌آید. با این ندا، نام و نسب و برحق بودن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیروانش برای جهانیان اعلان می‌شود و مردم از زمان ظهور آگاه می‌شوند.

می‌توان گفت با آمدن فردی با خصوصیت‌های سفیانی از وادی یا بس و تسلط او بر منطقه خاور میانه و رخ ندادن «ندای آسمانی » نمی‌توان ادعا کرد این فرد، همان سفیانی مطرح شده در علایم حتمی متصل به قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ ولی با اعلان ندای آسمانی ظهور حضرت رقم می‌خورد.در این نوشتار، مطالبی دربارة ندا، به صورت فشرده مطرح می‌شود و سپس به بحث اصلی دربارة آن می‌پردازیم.

خبرگزاری فارس: ویژگی‌های ندای آسمانی هنگام ظهور

ادامه نوشته

رهبر معظم انقلاب :دشمن می‌داند که یکی بزند ده تا می‌خورد

 

رهبر معظم انقلاب در اجتماع عظیم مردم در مراسم سالگرد عروج ملکوتی امام خمینی(ره):

دشمن می‌داند که یکی بزند ده تا می‌خورد/

سازمان انرژی اتمی سریعاً مقدمات رسیدن به 190هزار سو را آماده کند

خبرگزاری فارس: دشمن می‌داند که یکی بزند ده تا می‌خورد/ سازمان انرژی اتمی سریعاً مقدمات رسیدن به 190هزار سو را آماده کند

ایشان «توانایی موشکی» را یکی دیگر از نقاط قوت و زمینه ساز «امنیت» کشور دانستند و افزودند: در دوران جنگ تحمیلی به‌دلیل آنکه ما سلاح دفاعی و توان موشکی نداشتیم، از شهرهای مرزی تا تهران شبانه روز، زیر آتش موشکی بودند اما اکنون با همت متخصصان جوان، ما به قدرت اول موشکی منطقه تبدیل شده ایم و دشمن می داند که اگر یک موشک بزند، با ده موشک پاسخ خواهد گرفت.

ایشان با اشاره به همنوایی برخی عوامل داخلی با دشمن در این خصوص، افزودند: همین عوامل که چند سال پیش در تهران و در راهپیمایی روز قدس، شعار «نه غزه نه لبنان» سردادند، موجوداتی حقیر و کمک کنندگان به جنگ روانی دشمن هستند و این مایه سرافکندگی آنهاست.

رهبر انقلاب اسلامی به یک نمونه دیگر از عملیات روانی دشمن اشاره کردند و گفتند: بیگانگان و عده ای در داخل در تبلیغات خود اینگونه وانمود می کنند که اگر ایران، شکل معیوبی از برجام را که درصدد تحمیل آن هستند، نپذیرد، جنگ خواهد شد، خیر این حرف دروغ است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به برخی حرفهای بعضی مسئولان اروپایی گفتند: به نظر می آید این دولتها توقع دارند ملت ایران هم تحریم ها را تحمل کند، هم از فعالیتهای هسته ای که نیاز قطعی آینده ایران است دست بردارد و هم محدودیتهای تحمیل شده بر ایران را ادامه دهد اما آنها بدانند که این خواب آشفته تعبیر نخواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: ملت و دولت ایران این را تحمل نخواهد کرد که هم تحریم باشد هم در محدودیت و حبس هسته ای.
ایشان مسئولان سازمان انرژی هسته ای را موظف کردند به سرعت آمادگی های لازم را برای رسیدن به 190 هزار سو (البته فعلاً در چارچوب برجام) فراهم آورند و مقدمات اجرای مسائلی را که رئیس جمهور دستور داده اند از همین فردا آغاز کنند.

مشروح کامل در ادامه ....

 

ادامه نوشته

امیر مومنان، در انتظار عروج

امیر مومنان، در انتظار عروج

درباره شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام و رویدادهای قبل و بعد آن، گزارشهایی در منابع روایی و تاریخی وجود دارد که مظلومیت این امام و بزرگ مرد تاریخ را به تصویر می کشد. هر چند برخی از این اخبار با هم متفاوتند؛ اما این تفاوتها آنقدر نیست که بتواند ما را در اصل وقوع این حادثه مصیبت بار به تردید اندازد و یا از شدت آن بکاهد؛ حادثه ای که خبر آن قبل از وقوع، اشک بر دیدگان رسول خدا جاری کرد و آن حضرت را به شدت متاثر ساخت. رسول خدا از شهادت وصی خود خبر می دهد رسول خدا در آستانه ماه مبارک رمضان برای مردم خطبه ای خواندند و در آن به فضایل این ماه و وظایف مردم در آن پرداختند. از بین جمع، امیرالمومنین علیه السلام برخاسته و سوالی درباره برترین عمل در این ماه می پرسد. رسول خدا پاسخ می دهد:  یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏ ؛ برترین عمل در این ماه اجتناب از گناهان است. امیرالمومنین علیه السلام که خود راوی این روایت است اینگونه ادامه می دهد: فَبَکَی ؛ بعد از آنکه پاسخ مرا داد شروع به گریستن کرد. عرض کردم: اى پیامبر خدا! چه چیزى شما را به گریه انداخت؟ فرمود: اى على! براى آن مى‏گریم كه در این ماه، حرمت تو را مى‏شكنند. گویا مى‏بینم كه تو در حال نماز خواندن براى پروردگار خویشى كه شقى‏ترینِ اوبعد اینجا بود که رسول خدا در حضور مردم باز هم بر وصایت و خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه السلام تاکید کرد و با شدت تمام بر دشمنان و بدخواهان او حمله کرد و فرمود:  اى على! هر كس تو را بكشد، مرا كشته است و هر كس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر كس تو را ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است؛ چرا كه تو از من هستى، همچون جان من. روح تو، از روح من است و سرشت تو، از سرشت من. خداى متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى پیامبرى و تو را براى امامت، انتخاب كرد. هر كس امامت تو را انكار كند، نبوّت مرا انكار كرده است. اى على! تو وصىّ من، پدر فرزندان من (فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام)، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستى، در حال حیاتم و پس از مرگم. فرمان تو، فرمان من است و نهى تو، نهى من است. سوگند به خدایى كه مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ‏ آفریدگان قرار داد، تو حجّت پروردگار بر خلق اویى و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش.[1] ّلین و آخرین، همتای کُشنده ناقه قوم ثمود، بر مى‏خیزد و بر فرق سرت ضربتى مى‏زند كه مَحاسن تو با آن رنگین مى‏گردد. عرض کردم: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِكَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِك‏ اى رسول خدا، آیا دینم سالم خواهد ماند؟ فرمود: دینت سالم خواهد ماند.

ادامه نوشته

حوادث‌ شش ماه پایانی ،جريانات‌ و اتفاقات‌ ماه‌ رمضان

حوادث‌ شش ماه پایانی

منتهی به ظهور بر طبق‌ تقويم‌ سال‌ ظهور-جريانات‌ و اتفاقات‌ ماه‌ رمضان

در اين‌ روزها امت‌ اسلامي‌ به‌ خاطر جنگ‌ها، فتنه‌ها و كشتارها ضعف‌ سياسي‌ جدي‌ پيدا كرده‌ و قواي‌ بيگانه‌ (روميان‌) هم‌ وارد منطقه‌ شده‌اند. نشانه‌هايي‌ در آسمان‌ پديدار شده‌ است‌ كه‌ اميد را در دل‌ مؤمنين‌ شكوفا كرده‌ و از اين‌ پس‌ جريان‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) اصلي‌ترين‌ اشتغال‌ ذهني‌ مردم‌ سراسر زمين‌ مي‌شود؛ چرا كه‌ اين‌ آيات‌ و دلايلي‌ كه‌ در اين‌ ماه‌ نمايان‌ مي‌گردد به‌ حدي‌ است‌ كه‌ بشريت‌ نمي‌تواند از آن‌ چشم‌پوشي‌ كند مانند:

1- خورشيدگرفتگي‌ و ماه‌گرفتگي‌ در زمان‌ غير عادي‌

يكي‌ از مظاهر قدرت‌ الهي‌ كه‌ در قالب‌ سنن‌ معجزات‌ جلوه‌نمايي‌ كرده‌ و اشارة‌ مخصوصي‌ را براي‌ توجه‌ آن‌ دسته‌ از مؤمنان‌ كه‌ مخلصانه‌ منتظر ظهور بوده‌اند به‌ ارمغان‌ مي‌آورد، كسوف‌ خورشيد در روز سيزدهم‌ يا چهاردهم‌ ماه‌ رمضان‌ و خسوف‌ ماه‌ در بيست‌ و پنجم‌ همان‌ ماه‌ است‌.

علت‌ پديد آمدن‌ اين‌ دو نشانه‌ پيش‌ از ظهور كه‌ خلاف‌ روال‌ عادي‌ بوده‌ و از اول‌ خلقت‌ آدم‌ تا آن‌ زمان‌ نمونه‌اش‌ ديده‌ نشده‌، از اين‌ قرار است‌:

الف‌) رسوخ‌ و عمق‌ يافتن‌ نظريه‌ مهدويت‌ و اعتقاد به‌ حضرت‌ در ميان‌ تمام‌ مسلمانان‌؛   ب‌) متوجه‌ كردن‌ مؤمنان‌ مخلص‌ به‌ نزديكي‌ ظهور.

«ثعلبة‌ ازدي‌» از امام‌ باقر(ع‌) نقل‌ كرده‌ كه‌ فرمودند:  «دو نشانه‌ پيش‌ از ظهور قائم‌(ع‌) خواهد بود: خورشيدگرفتگي‌ در نيمه‌ ماه‌ رمضان‌ و ماه‌گرفتگي‌ در آخر آن‌.»   به‌ حضرت‌ عرض‌ كردم‌:« يابن‌ رسول‌الله خورشيد در انتهاي‌ ماه‌ كسوف‌ مي‌كند و ماه‌ در نيمة‌ آن‌ خسوف‌.»   حضرت‌ فرمودند:  «خودم‌ مي‌دانم‌ چه‌ مي‌گويم‌؛ اين‌ دو نشانه‌اي‌ است‌ كه‌ از زمان‌ فرود آمدن‌ آدم‌ (از بهشت‌ به‌ زمين‌) سابقه‌ نداشته‌ است‌. 5»

«ورد بن‌ زيد اسدي‌» برادر «كميت‌» هم‌ از آن‌ حضرت‌(ع‌) نقل‌ كرده‌ كه‌ فرمودند:  «پيش‌ از اين‌ امر (ظهور) ماه‌ گرفتگي‌ خواهد بود؛ كه‌ پنج‌ روز مانده‌ (به‌ انتهاي‌ ماه‌) و خورشيد گرفتگي‌ در روز پانزدهم‌ كه‌ هر دو در ماه‌ رمضان‌ خواهد بود و به‌ اين‌ ترتيب‌ حساب‌ منجمان‌ به‌ هم‌ مي‌ريزد.»

ابوبصير هم‌ از امام‌ صادق‌(ع‌) نقل‌ مي‌كند كه‌ حضرت‌ فرمودند:  «نشانة‌ قيام‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) كسوف‌ خورشيد در بيست‌ و سوم‌ يا چهاردهم‌ ماه‌ رمضان‌ است‌. 6»

 

۲- نداى آسمانى صيحه

اين نشانه يكى از پنج مورد نشانه حتمى ظهور است.

«صيحه» به صدا و ندا اطلاق مى‏شود و در اينجا منظور ندايى است كه شب بيست و سوم ماه رمضان كه همان شب قدر است از آسمان شنيده مى‏شود. هر جمعيتى آن را به زبان خويش مى‏شنود و از آن حيران و سرگردان مى‏گردد؛ از شنيدن اين ندا خوابيده بيدار مى‏شود؛ ايستاده مى‏نشيند؛ نشسته بر سر جاى خود ميخكوب مى‏شود نوعروسان از شدت ترس از خلوتگاه‏هاى خويش بيرون مى‏آيند. اين ندا از جبرئيل امين است، كه به زبانى رسا چنين اعلام مى‏كند: «صبح نزديك شد1. بدانيد كه حق با مهدى(ع) و شيعيان اوست».

 

پس از آن در بعدازظهر (نزديك مغرب) شيطان لعين در ميان زمين و آسمان ندا مى‏دهد كه: »آگاه باشيد كه حق با عثمان و شيعيان اوست«. ظاهراً مراد از «عثمان»، «عثمان بن عنبسه» يا همان سفيانى است.

 

ابوحمزه مى‏گويد:« از امام باقر(ع) پرسيدم: آيا شورش سفيانى از علايم حتمى ظهور است؟» حضرت فرمودند:« آرى ندا هم حتمى است...» از حضرت پرسيدم:« اين ندا چگونه خواهد بود؟»

 

 فرمودند:«يك منادى اول روز ندا مى‏دهد كه حق با آل على(ع) و شيعيان اوست و در انتهاى روز شيطان ندا مى‏دهد كه حق با عثمان و شيعيان اوست و در اين زمان ياوه‏گويان (باطل‏گرايان) دچار ترديد مى‏شوند.2»

 

دليل برخاستن اين صداى آسمانى از اين قرار است: الف) توجه دادن مردم به نزديكى ظهور؛ ب) به وجود آوردن آمادگى درونى در ميان مؤمنان مخلص.

 

توجه به زمان وقوع اين نشانه؛ يعنى با فضيلت‏ترين ماه و شب سال - كه اقبال و رويكرد دينى مسلمانان به حد اعلاى خود مى‏رسد - اهميت آن را ثابت مى‏كند.

 

ابوبصير از امام باقر(ع) چنين روايت مى‏كند: صيحه حتماً در ماه رمضان، خواهد بود؛ چرا كه ماه رمضان ماه خداوند است و آن هم نداى جبرئيل است براى خلق. سپس فرمودند: منادى از آسمان به نام قائم(ع) ندا سر مى‏دهد و از مشرق تا مغرب صدايش را مى‏شنوند. از ترس آن صدا هيچ خوابيده‏اى نمى‏ماند؛ مگر اينكه بيدار مى‏شود و ايستادگان همگى مى‏نشينند و نشستگان هم بر دو پاى خويش برمى‏خيزند. خداوند بيامرزد هر كه از اين صدا عبرت بگيرد. صدا، صداى جبرئيل روح‏الامين است كه در شب جمعه بيست و سوم ماه رمضان بر خواهد خاست. پس از آن شكايتى نداشته باشيد و گوش فرا دهيد و اطاعت كنيد. در انتهاى روز صداى ابليس ملعون (شنيده مى‏شود) كه ندإ؛ مى‏دهد آگاه باشيد كه فلانى مظلومانه كشته شد تا مردم را به شك بيندازد و آنها را مبتلا به فتنه كند. چقدر شك‏كنندگان متحير در آن روز زيادند كه در آتش افكنده شده‏اند. وقتى صدا را در ماه رمضان شنيديد از آن شكايت نكنيد كه آن صداى جبرئيل است و نشانه آن اين است كه به نام قائم و پدرش(ع) ندا مى‏دهد. به طورى كه حتى دوشيزگان در خلوتگاه‏هايشان در خانه آن را مى‏شنوند و پدر و برادر خويش را براى خروج (و قيام) تشويق مى‏كنند.

 

و فرمودند: «به ناچار اين دو صدا بايد پيش از قيام قائم(ع) باشد: صدايى از آسمان كه صداى جبرئيل است و به نام صاحب اين امر و نام پدرش و صدايى كه از زمين شنيده مى‏شود و آن صداى ابليس است كه به نام فلانى ندا مى‏دهد كه مظلومانه كشته شد ولى با آن به دنبال فتنه است. پس شما نداى اول را اجابت و اطاعت كند و از دومى و از اينكه به فتنه‏اش افكنده شويد، بپرهيزيد.»

سپس پس از بيان بخش زيادى از حديث فرمودند:
«وقتى كه بنى‏فلان در ميان آنها اختلاف افتاد؛ در آن زمان چشم انتظار فرج باشيد و فرج شما تنها در اختلاف بنى‏فلان است. پس وقتى دچار اختلاف شدند منتظر صيحه در ماه رمضان باشيد و (پس از آن) قيام قائم(ع) كه خداوند هر چه را بخواهد به انجام مى‏رساند.3»

 

 

 

ادامه نوشته