الجزیره: حکومت سوم عربستان در راه است

الجزیره: حکومت سوم عربستان در راه است/ سلمان آخرین پادشاه آل سعود خواهد بود/ بن‌سلمان به کنار رانده می‌شود

به گزارش دولت بهار به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، شبکه الجزیره عربی با دکتر صادق الحسینی پژوهشگر و کارشناس مسائل عرب، گفتگوی مفصلی داشته است که مشروح آن در ادامه می‌آید:

عرصه سیاسی منطقه ای شاهد تحولاتی سریع شده است که سایه خود را بر نظام های سیاسی و به ویژه حکومت عربستان سعودی که در محاصره بحران های سیاسی، امنیتی و اقتصادی قرار دارد، انداخته است. امری که موجب عقب نشینی و شکست توطئه های ساختگی این کشور مانند حمایت از گروه های تروریستی در عراق و سوریه، و جنگ وحشیانه بر علیهیمن گردیده است. همچنین در سطح داخلی می توان به تیره تر شدن روابط میان خاندان حاکم در برابر سیاست های محمد بن سلمان در اداره کشور در دو سطح داخلی و خارجی که پس از کنار گذاشتن محمد بن نایف ولی عهد و وزیر کشور سابق به اوج خود رسید و به دنبال آن بن سلمان ولی عهد تخت پادشاهی در ریاض شد، نیز اشاره کرد. آقای دکتر محمد صادق الحسینی معتقد است که همدستی با تل آویو مانند طناب داری خواهد بود که به گردن محمد بن سلمان ولی عهد بسته شده است و او موفق نخواهد شد حتی زمام امور را نیز به دست بگیرد.

برنامه آینه الجزیره با آقای دکتر حسینی پژوهشگر مسائل منطقه ای و کارشناس امنیت ملی جهان عرب مصاحبه ای طولانی در خصوص تحولات منطقه ای و ابعاد آن، تاثیر این تحولات بر آینده و سرنوشت خاندان حاکم آل سعود و مکانیسم هایی که می تواند پیامدهای جدی بر مقامات عربستان سعودی بر جای بگذارد انجام داده است که این گفتگو بدین شرح است:

آیا حکومت عربستان سعودی کماکان می تواند مشروعیت سیاسی خود را از طریق به کارگیری دین برای رسیدن به اهداف و طرح های خود در داخل و خارج حفظ و تثبیت نماید به ویژه پس از موضع گیری سیاسی اخیر خود که در صدور دستورالعمل رسمی به نویسندگان و فرهنگیان برای تبلیغ عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نمود یافته است؟ ... به نظر جنابعالی بیانیه منتشر شده از سوی خبرگزاری عربستان سعودی علیه مواضع ترامپ در پذیرش قدس به عنوان پایتخت اسرائیل چگونه تحلیل می شود؟

هر روز که بر تحولات در داخل عربستان و منطقه می گذرد و حکومت آل سعود بخش بیشتری از مشروعیت دینی خود را که تا دیروز برای ماندن در راس امور سیاسی در ریاض آن را به کار گرفته بود از دست می دهد و در باتلاق جنگ دوگانه و پوچ در شبه جزیره عرب و یمن که هنوز نیز آمریکایی ها نقشه آن را کشیده و از اتاق عملیات در سفارت آمریکا در ریاض اداره می کنند، فرو می رود می توان فهمید که سلمان آخرین پادشاه آل سعود خواهد بود و پسرش محمد پس از شکست در همه سطوح داخلی و خارجی توسط آمریکایی ها طی یک درگیری داخلی به کنار رانده می شود. و به دنبال آن نه تنها با پایان به کارگیری دین برای ادامه حکومت عربستان روبرو خواهیم شد بلکه شاهد پایان تاریک حکومت این سلسله بر حجاز باشیم که نامش حکومت سوم عربستان است.

ادامه نوشته

حدیث خروج «کاسر العین» در صنعاء یمن، حدیث بشارت آمیز در عصر ظهور

حدیث خروج «کاسر العین» در صنعاء یمن، حدیث بشارت آمیز در عصر ظهور

چرایی ارتباط حادثه کسر العین در صنعاء با خروج سفیانی در منطقه شام

کاسر عینه یمن

در احادیث و منابع حدیثی شیعه، برای هشت نشانه ظهور، تعبیر "محتوم" و حتمی به کار برده شده است که عبارتند از: سفیانی[7]، یمانی[8]، ندای آسمانی[9]، قتل نفس زکیه[10]، خسف بیداء[11]، پدیدار شدن دستی در آسمان[12]، طلوع خورشید از مغرب[13] و اختلاف بنی فلان در عربستان.[14]

اما در این میان، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل، سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه‌ را می‌توان هم از تعدد و تکرار روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل، دریافت.[15]

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، از امام صادق علیه‌السلام در حدیث معتبر[16] نقل کرده است:

قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء.[17]

پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.

و نیز مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر[18]، از امام صادق نقل کرده است:

[19]خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُِّ.

پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه و یمانی.

[20]خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ الْیَمَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفُ الْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ.

پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: خروج یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه.

این احادیث معتبر در کتاب الکافی کلینی و کتاب کمال الدین صدوق، و حدیث های مشابه و متعدد دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیه‌السلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد.

توضیح اینکه[21]: طبق احادیث، ندای آسمانی، اشاره به این موضوع دارد که، شیعیان امام علی و پیرو مذهب اثنی عشری بر حق بوده و امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است[22] و خروج سفیانی به عنوان پرچم ضلالت و دشمن اصلی امام عصر[23] و قیام یمانی، به عنوان پرچم هدایت و ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق برای نصرت و یاری امام مهدی[24]، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه به همراه قتل غلام بالمدینۀ، توسط نظامیان حکومت آل بنی فلان در عربستان[25] که به طغیان حکومت و وجود حکومت ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز در سال ظهور، اشاره می‏کند.[26] خسف بیداء و فرو رفتن لشکر سفیانی که در جستجوی امام عصر می‏باشند[27]، در منطقه بیداء (در بین مکه و مدینه)، نیز نشانگر صحت پیشگویی و صدق خبر غیبی پیامبر[28] و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می‏باشد.[29]

 حدیث خروج "کاسر العین در صنعاء یمن"، حدیث بشارت آمیز در عصر ظهور

اشاره

از جمله حوادث قبل از خروج سفیانی، قیام و خروج شخص "کاسر العین در صنعاء یمن"، می‏باشد؛ در کتاب الغیبۀ نعمانی از امام صادق، نقل شده است:

[30]ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ السُّفْیَانِیُّ فَقَالَ أَنَّی یَخْرُجُ ذَلِکَ وَ لَمَّا یَخْرُجْ کَاسِرُ عَیْنَیْهِ بِصَنْعَاءَ.

نزد امام صادق، از سفیانی، سخن به میان آمد، امام صادق فرمودند: کجا و چگونه سفیانی خروج کرده است، در صورتی که کاسر عینیه، هنوز از صنعاء یمن، خروج نکرده است.

این روایت، که مضمون آن به خروج شخصی ملقب به "کاسر عینیه" از منطقه صنعاء یمن، تصریح دارد، بنظر می‏رسد، نیاز به دقت و بازنگری مجدد دارد؛ و احتمالات مختلفی در این حدیث، مطرح می‏باشد.

ابتدا معنای "لغوی" کاسر عینیه و نیز مراد از این وصف و "معنای" آن، بیان خواهد گردید و در ادامه وجوه و "احتمالات مختلف" در این حدیث مهدوی، ذکر خواهد شد.

 

ادامه نوشته

عربستان کانون تحولات آخرالزمان

عربستان کانون تحولات آخرالزمان

پایتخت حکومت جهانی امام عصر(ع) مسجد کوفه خواهد بود امّا این امر باعث کاستن از رونق حج نخواهد شد. در منابع روایی درباره کراهت سکونت در شهر مکّه گفت وگو به میان آمده که علل متعددی برای آن می توان برشمرد، اما از همه مهم تر و قابل فهم تر برای مردم زمانی خواهد بود که طیّ الارض، طیّ الهواء و طیّ الماء یک اتفاق عادی خواهد شد و بسیاری از مردم جهان با استفاده از این توانایی ها می توانند مسافت های طولانی را طی کنند. از همین رو امام عصر(ع) قوانین خاصی را برای زوّار و حجّاج وضع می کنند که از آن جمله می توان به ممنوعیت خواندن نماز مستحبی در مسجد الحرام اشاره کرد تا بقیه بتوانند به اعمال واجب خود برسند.

   عربستان کانون تحولات آخرالزمان

اشاره:
شبه جزیره حجاز و کشور عربستان افتخار ظهور اسلام را قرن ها پیش یافت و از همین رو، در سال های متمادی پس از آن، همواره مورد توجه مسلمانان بوده است. سالانه در ایام حج مسمانان جهان، از هر رنگ و زبانی، چند روزی را کنار هم گرد آمده، به انجام مناسک حج می پردازند. با توجه به روایاتی که در دست داریم، در آستانه ظهور و پس از آن، این کشور به جهت اتفاقاتی که در آن رخ می دهد توجه بیشتری را به خویش معطوف خواهد ساخت و نقش قابل توجهی خواهد یافت. در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم.
1. پیش از ظهور
بخشی از تحولات و اتفاقاتی که در عربستان رخ می دهد، ناشی از حوادث اجتماعی و طبیعی داخلی است و بخشی متأثر از حملات و هجوم بیگانگان، به ویژه سفیانی است که مجموعاً شرایط ملتهب و کاملاً بی ثباتی را در عربستان به وجود می آورند و این دیار را مهیّای ظهور امام عصر(ع) می کنند.
1ـ 1. تحولات داخلی عربستان: روایات منابع شیعه و سنی در مورد طلیعه ظهور حضرت مهدی(ع) در حجاز، بر پیدایش خلأ سیاسی و کشمکش بین قبائل بر سر فرمانروایی همداستانند. این حادثه در پی مرگ پادشاه یا خلیفه ای رخ می دهد که با مردن او گشایش و توسعه در امور به وجود می آید. نام وی در برخی روایات، «عبدالله» ذکر شده است. بعضی از روایات مرگ او را در روز عرفه تعیین می کنند، که حوادثی پیاپی آن، در حجاز تا خروج سفیانی، ندای آسمانی، درخواست نیرو از سوریه از جانب حجاز و سرانجام ظهور حضرت مهدی(ع) به وقوع می پیوندد.1 از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) نقل شده است، که فرمود: «سه پرچم به مخالفت با یکدیگر برافراشته می شود؛ پرچمی در مغرب، پرچمی در عربستان و پرچمی در شام. فتنه و جنگ بین آنها یک سال طول می کشد»2 امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: «هرکس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم(ع) را برای او ضمانت می کنم»، سپس فرمود: «وقتی عبدالله درگذشت، مردم بعد از او با کسی برای حکومت توافق نمی کنند. و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر(ع) ادامه می یابد و فرمانروایی های چند ساله پایان یافته و حکومت چند ماهه و چندین روزه فرا می رسد»، سؤال کردم: آیا این ماجرا به طول می انجامد؟ فرمود: «هرگز».3 نیز فرمود: «زمانی که مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف می باشند، سواری بر شتری سبک سیر به آنجا وارد می شود و مرگ خلیفه را خبر می دهد؛ با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشایش کار تمام مردم فرا می رسد».4
روایاتی که درگیری بر سر تاج و تخت در حجاز را بعد از کشته شدن این فرمانروا توصیف می کند فراوان است. اینک نمونه هایی از آن را یادآور می شویم. حضرت رضا(ع) فرمود: «از جمله نشانه های فرج، حادثه ای است که بین حرم مکه و مدینه رخ می دهد»، پرسیدم: آن حادثه چیست؟ فرمود: «تعصّب قبیله ای بین دو حرم به وجود می آید و فلانی از خاندان فلان، پانزده رئیس قبیله را به قتل می رساند».5 احادیث شریف ما از آشوبی که در میان حاجیان طی مراسم حج رخ خواهد داد، خبر می دهند که در واقع دنباله اختلافات اهالی حجاز بر سر پادشاهی آن دیار است.
امام صادق(ع) فرمودند: «مردم با هم حج می کنند و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام می دهند. هنگامی که در منا هستند، فتنه سختی برمی خیزد و همه قبایل برهم می شورند. جمره عقبه از خون رنگین می شود. مردم وحشت زده گشته، به کعبه پناهنده می شوند».6

از این حدیث می توان فهمید که مردم در آن زمان چندان روابط صمیمانه ای با هم ندارند که بلافاصله پس از انجام مناسک حج یا حتی پیش از اتمام آنها طی انجام «رمی جمرات در منا» که بخشی از مناسک حج است، دسته دسته شده و شورش ها شکل می گیرد. حاجیان غارت می شوند، اموالشان به تاراج می رود و خودشان هم کشته می شوند و پرده های نوامیس مردم دریده می شود.
سهل بن حوشب از رسول مکرم(ص) نقل کرده است که: «در ماه رمضان صدایی خواهد بود و در ماه شوال درگیری و در ذیقعده قبایل با هم به جنگ می پردازند و نشانه آن تاراج (در) حج است. جنگی در منا به پا می شود و کشتار زیادی طی آن رخ می دهد و چنان خونی به جریان می افتد که به جزیره (جمره) می رسد».7 عبدالله بن سنان هم از امام صادق(ع) روایت کرده است: «مردم چنان دچار مرگ و کشتار می شوند که به حرم پناه می برند پس (از آن) منادی راست گویی ندا در می دهد که برای چه جنگ و کشتار به پا کرده اید؟ سرور شما فلانی است».8

ادامه نوشته