از ظهور تا قيامت
سرآغاز ظهور را بايد تاريخ 23 ماه رمضان پيش از ظهور(عاشورا) بدانيم. در صبحگاهان اين روز جبرييل امين و ملک مقرب خداوند ندا در ميدهد:«صبح نزديک شد. بدانيد حق با مهدي (و در برخي روايات آل علي(ع)) و شيعيان اوست. اين ندا را همگان به زبان خويش ميشوند و با شنيدن اين صدا خوابها بيدار، نشستهها ايستاده ميشوند

مطالبی که در این مقاله بررسی می گردد: در ادامه...
1. ظهور اصغر
2. آستانه ظهور (آغاز فعاليتهاي سفياني و يماني)
3. ظهور محدود: صيحه تا شهادت نفس زکيه
. آغاز دعوت: شهادت نفس زکيه تا عاشورا
5. ظهور اکبر: عاشورا
6. عاشورا تا ربيع الاول سال اوّل ظهور
7. بازگشت مسيح و پايان بخشيدن به جريان سفياني
8. جنگ با يهود و فتح كامل خاورميانه
9. دعوت جهاني
10. نبرد اوّل با اهل کتاب و غربيان تا صلح با غرب
11. نبرد دوم با غرب و شکست آنان
12. شورش دجال و کشته شدن
13. نبرد با يأجوج و مأجوج
14. نبرد با ابليس و مرگ او
15. حکومت جهاني
16. وفات مسيح
17. وفات امام عصر(ع)
18. رجعت
19. مقدمات قيامتمقدمه
ظهور امام عصر(ع) واقعهاي شريف است که از زمان حضرت آدم(ع)1 بسياري چشم انتظار وقوع آن بودهاند و در رأس آنان ميتوان از انبيا و رسولان الهي و پيروان ايشان ياد کرد. در منابع مختلف و کتابهاي مقدس اديان آسماني و غير آسماني متعددي ميتوان در اين رابطه مطالبي يافت.2 در اين ميان، مطالبي که در منابع اسلامي آمده به مراتب بيش از ديگر متون است. با اين حال با مطالعه مطالب و رواياتي که درباره ظهور در متون اسلامي آمده چند نکته مهم و اساسي جلب توجه مينمايد:
1. به رغم اهميت و جذابيت ظهور و دوران پس از آن، جز تصويري اجمالي و کلي از آن دوره ارائه نشده است. آثار مانند «عصر زندگي» نوشته محمد حکيمي، چشم اندازي به حکومت جهاني حضرت مهدي(ع) نوشته نجم الدين طبسي و دولت کريمه امام زمان(ع) نوشته مرتضي مجتهدي سيستاني آثار شاخصي هستند که به تبيين اين دوره پرداختهاند. هرچند محققان و مؤلفان اين آثار تلاش در خور تقديري براي به تصوير کشيدن اين عصر داشتهاند، امّا هر خوانندهاي با مطالعه اين آثار ارزشمند به خوبي و در نهايت وضوح، اجمالي بودن روايات توصيف کننده اين دوران را درمي يابد. اين اجمال را بايد ناشي از ضعف درک و ناتواني ساکنان دورههاي پيش از ظهور به خصوص مقطع صدور احاديث و مخاطبان اهل بيت(ع) در فهم و تصور اجزاي آن دوره بدانيم؛ براي نمونه و فهم بهتر ميتوان حالتي را تصور کرد که شما قصد داريد براي کسي که پانصد سال قبل ميزيسته از اينترنت و موشک و تلفن همراه صحبت کنيد. در چنين شرايطي شما هيچ چارهاي جز بيان اجمالي نداريد؛ زيرا اجزاي توصيف شما هر قدر بيشتر شود بر سردرگمي او نيز افزوده ميگردد. حال شرايطي را تصور کنيد که معصومان(ع) حدود دوازده قرن قبل بنا داشتهاند از دورهاي صحبت به ميان آورند که در آن عقول کامل ميشود،3 علوم رشدي در حد سيزده و نيم برابر پيدا ميكنند،4 پايين ترين سطح سواد عمومي جامعه به حد اجتهاد ميرسد5 و... طبيعي است که جز بيان اجمالي چارهاي نيست و ما هرگز نميتوانيم تصور کنيم اگر کم سوادترين فرد يک جامعه مجتهد باشد، باسوادترين و عالمترين شخص چه سوادي خواهد داشت. به اين موارد بايد حضور ملائک و جنيان را در مناسبات روزمره اجتماع افزود.6
2. منابع، گزارشها و رواياتي که در آنها به ويژگيهاي جهان پس از ظهور اشاره شده است، از حيث اعتبار و صحت اسناد، متنوعند. برخي از آنها را ميتوان مسلم و صحيح دانست و در عين حال درباره برخي نميتوان با قاطعيت اظهار نظر كرد. گاه رواياتي ديده ميشوند که از حيث سند يا محتوا به نظر ضعيف و داراي مشکل ميآيند، امّا با گذر ايام صحت آنها اثبات ميشود؛ لذا همه اين روايات را نميتوان با يک چشم نگريست و در حال حاضر اظهار نطر قطعي نمود. نگاه ما در اين نوشتار نيز از حيث ترتيب مطالب، صحت و اسناد و ... اظهار نظر قطعي نيست و صرفاً بر اساس آنچه به دست ما رسيده حوادث و جريانات پس از ظهور را دنبال نمودهايم.
3. درباره برخي از اين روايتها نيز بايد گفت، اصل ماجرا و اصل آنها متواتر و صحيح است امّا درباره جزئيات آن نميتوان با چنين جزمي سخن گفت؛ براي نمونه هرچند به تصريح روايات سفياني شخصيتي است که در آستانه ظهور امام عصر(ع) شورش خواهد نمود امّا در عين حال نميتوان درباره تعداد افرادي که به دست او در نجف و بغداد و ديگر شهرهاي عراق يا مدينه کشته خواهند شد صحبت نمود؛ زيرا معلوم نيست تعداد بيان شده در روايات7 بيان کننده کثرت بودهاند يا تعداد دقيق. يا در مواردي مانند طلوع خورشيد از مغرب نميتوان به قطع گفت آيا منظور واقعا تغيير در روال عادي طبيعت است يا بايد براي فهم اين عبارت از ابزاري مانند تاويل(که البته علم اصلي آن نزد اهل بيت عليهم است) تمسک جست؟!
4. درباره مدت حکومت امام عصر(ع) عبارات مختلفي يافت ميشود که گاه صحبت از 3 يا 5 يا 7 سال است و گاه 309 سال. ديدگاه مختار ما در اين نوشتار رقم حداقل 309 سال است8 با تأکيد بر اينکه نميدانيم اين 309 سال بر اساس محاسبات عادي ماست يا بر اساس محاسبات روزهاي قيامت و خدايي که به تصريح آية 47 سورة حج و آية چهارم سورة معارج هر سال خدايي معادل پنجاههزار سالهاي ماست. احتمال اينکه محاسبات سال و ماه در اين دوره حالت سومي باشد منتفي نيست، به خصوص که جريان طبيعت در آن دوره با دورههاي پيش از خود متفاوت است. براي نمونه اينکه در روايات آمده مردم با وجود نور امام عصر(ع) از نور خورشيد بينياز ميشوند9 اگر بياني تأويلپذير نباشد و دقيقاً همين اتفاق بيفتد بايد معيار ديگري براي شمارش سال و ماه و حتي روز و ساعت به کار گرفته شود؛ زيرا مبناي محاسبه ما براي ساعت، روز، هفته و ماه و سال خورشيد است. ما از اين مطلب نيز بياطّلاعيم................ در ادامه...