گاپ پروژه اي صهيونيستي

گاپ پروژه اي صهيونيستي

ترکیه سرزمینی است که برای یهود و راهبرد توراتی – کابالائی آنها یعنی برپایی دولت اسرائیل بزرگ از اهمیت بسیاری بر خوردار است.چرا که : بخش هایی ازاین سرزمین ،خصوصا منطقه جنوب شرق آناتولی در قلمرو سرزمین ارض موعود و دولت اسرائیل بزرگ قرار دارد. انتقال یهودیان از اسپانیا به سرزمین های عثمانی آنهم بدون هیچ مقدمه ای به دستور سلطان عثمانی و توسط کشتی های امپراتوری امری مشکوک و بسیار قابل تامل است


"هر جا كه‌ قدم‌ بگذارید به‌ شما تعلق‌ خواهد داشت‌. مرزهایتان‌ از بیابان‌ نِگِب‌ در جنوب‌ تا لبنان‌ در شمال‌، و از رود فرات‌ در مشرق‌ تا دریای‌ مدیترانه‌ در مغرب‌ خواهد بود. هیچكس‌ یارای‌ مقاومت‌ با شما را نخواهد داشت‌، چون‌ خداوند، خدایتان‌ همانطور كه‌ قول‌ داده‌ است‌ هر جا كه‌ بروید ترس‌ شما را در دل‌ مردمی‌ كه‌ با آنها روبرو می‌شوید، خواهد گذاشت‌."
عهد عتيق /کتاب تثنیه باب11آيات 24-25

توسعه طلبی صهیونیست های کابالائیست این بار پس از فلسطین متوجه سرزمین هایی است که به زعم آنها ،حساس ترین و محوری ترین بخش از سرزمین های به اصطلاح نشان شده توراتی را تشکیل می دهد. منطقه جنوب شرق ترکیه، منطقه ای که دهها سال است که پروژه بزرگ توسعه اقتصادی موسوم به گاپ (پروژه جنوب شرقي آناتولي) در آن در حال اجراست؛هم اکنون به جولانگاه صهیونیست های یهودی و مسیحی  بدل گردیده است.
منطقه جنوب شرقي تركيه بنا بر آموزه هاي توراتي بخشي از سرزمين هاي ارض موعود است كه داراي اهميت چندگانه براي يهود يان كابالائيست است.این منطقه ،هم به دليل ایدئولوژیک ،هم به علت اهميت ژئواستراتژيك و هم به جهت موقعيت ژئوپليتيكي خود در برپايي اسرائيل بزرگ،از محوري ترين مناطق واقع در قلمرو ارض موعود به حساب مي آيد. اين منطقه داراي منابع آبي بسيار غني و اراضي و مراتع بسيار مناسب و مساعد براي كشاورزي ودامداري است و ظرفیت های معتنابهی را در راستای رشد و توسعه اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی داراست؛ طرفيت هايي كه براي صهيونيست هاي كابالائيست  اهميت بسيار زيادي دارد.
هرچند که گفته شده است که با اجرای این پروژه تغییرات بسیار بزرگی درزندگی مردم منطقه از نظر وضعیت اقتصادی و معیشتی به وجود خواهد آمد ؛واین پروژه، نقطه پایانی خواهد بود بر فقر وچالشهای سیاسی اجتماعی خشونت باری که سالیان سال است در این منطقه جریان دارد؛اما گویاحقیقت چیزدیگری است و دلایل و شواهد حاکی ازاقداماتی برنامه ریزی شده و هدف مند برای یهودی سازی این منطقه است .به تعبیری دیگر،این پروژه برنامه ای است در راستای محقق ساختن راهبرد اسرائیل بزرگ و انضمام این منطقه ژئو استراتژیک به گستره ارض موعود
ادامه نوشته

آخرین تغییرات در وبسایت « عبدالله هاشم »

آخرین تغییرات در وبسایت « عبدالله هاشم »

یرو درج خبر مربوط به « انحراف عبدالله هاشم » و گرویدن وی به « احمد الحسن » مدعی یمانی در عراق، و سرایت این خبر از وبسایت « وعده ی صادق » به سایر وبلاگ ها، وبسایت ها و فروم ها و حتی انعکاس آن در سایت « پروژه ی بیداری » بسیاری از دوستان و مخاطبان وبسایت « وعده ی صادق » و نیز تعدادی از وبلاگ نویسان محترم، موضوع را پیگیری نموده و در طی مکاتبات خود با شخص « عبدالله هاشم »، ضمن اطلاع از صحت خبر، مراتب اعتراض شدید خود را به ایشان اعلام نمودند و به خصوص از حضور نماد مشکوک ستاره ی « شش گوش » در لوگوی وبسایت « عبدالله هاشم » و حتی « لوگوی شخص « عبدالله هاشم » در فروم وبسایت مذکور، ابراز نگرانی نمودند که متعاقب آن و به دلیل تعدد ایمیل های اعتراضی، لوگوهای مذکور با لوگوهای جدید، تعویض گردیدند:


اما متاسفانه این تغییرات کاملاًٌ ظاهری و در حد تغییر لوگو بوده و متاسفانه « عبدالله هاشم » در حرکتی نامناسب و با جولان دادن به طرفداران « احمد الحسن الیمانی » کذاب و ملعون، در فروم خود، زیر مجموعه ای مجزا و با آدرس «http://www.yamani.hashemstudios.com » برای اشاعه و ترویج عقاید منحرف « احمد الحسن کذاب » تدارک دیده است....................

ادامه نوشته

چرا اميرالمومنین (عليه السلام) از همسرشان دفاع نكردند؟


چرا اميرالمومنین (عليه السلام) از همسرشان دفاع نكردند؟

طرح شبهه:

علي که شير خدا و اسد الله الغالب بود و در قلعه خيبر را با يک دست بلند کرد، چگونه حاضر مى‌شود ببيند همسرش را در مقابل چشمانش كتك بزنند؛ اما هيچ واكنشى از خود نشان ندهد؟!

نقد و بررسي:
يكى از مهمترين شبهاتى كه وهابي‌ها با تحريك احساسات مردم، به منظور انكار قضيه هجوم عمر بن خطاب و كتك زدن فاطمه زهرا سلام الله عليها مطرح مى‌كنند، اين است كه چرا اميرمؤمنان عليه السلام از همسرش دفاع نكرد؟ مگر نه اين كه او اسد الله الغالب و شجاع‌ترين فرد زمان خود بود و...
عالمان شيعه در طول تاريخ از اين شبهه‌ پاسخ‌هاى گوناگونى داده‌اند كه به اختصار به چند نكته بسنده مى‌كنيم.
عكس العمل تند حضرت در برابر عمر بن خطاب:

اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مى‌خواست به آن‌ها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائى نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسى جرأت نمى‌كرد كه اين فكر را حتى از مخيله‌اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمان‌هاى الهى بوده است.

سليم بن قيس هلالى كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مى‌نويسد:

وَدَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِي الْبَابِ ثُمَّ دَفَعَهُ فَدَخَلَ فَاسْتَقْبَلَتْهُ فَاطِمَةُ عليه السلام وَصَاحَتْ يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَرَفَعَ عُمَرُ السَّيْفَ وَهُوَ فِي غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ يَا أَبَتَاهْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا فَنَادَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَبِئْسَ مَا خَلَّفَكَ أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ.

فَوَثَبَ عَلِيٌّ (عليه السلام) فَأَخَذَ بِتَلابِيبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَوَجَأَ أَنْفَهُ وَرَقَبَتَهُ وَهَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَكَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) وَمَا أَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَالَّذِي كَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ يَا ابْنَ صُهَاكَ لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لا تَدْخُلُ بَيْتِي.

عمر آتش طلبيد و آن را بر در خانه شعله‏ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد:

يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مى‌كنند»!

علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مى‏دانستى كه تو نمى‏توانى به خانه من داخل شوى»

الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ)، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568، ناشر: انتشارات هادى‏ ـ قم‏، الطبعة الأولي، 1405هـ.

بقیه مقاله در ادامه مطالب............

ادامه نوشته

سيره و صفات مهدي موعود(ع) از زبان امام صادق(ع)

سيره و صفات مهدي موعود(ع) از زبان امام صادق(ع)

روايات بسياري از حضرت صادق(ع) دربارة حضرت مهدي(ع) رسيده كه بخشي از آنها مربوط به سيره و صفات آن حضرت است و ما در اينجا بعضي از آن روايات را كه در خصوص اين موضوع رسيده يادآور مي‌شويم:

1. ابوبصير از حضرت صادق(ع) روايت كرده كه فرمودند: «مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ الله مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الشَّعِيرُ الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏؛1
چگونه تعجيل در خروج و ظهور قائم(ع) داريد، پس به خدا سوگند كه لباس او چيزي جز جامه‌هاي درشت و طعام او چيزي جز نان جو سخت نمي‌باشد و برنامة او چيزي جز شمشير و مرگ در زير ساية شمشير نخواهد بود.»



طبق اين روايت، راه و روش و سيره و منش حضرت وليّ‌عصر(ع) زهد و پارسايي در لباس و خوراك است. او اهتمام و اعتنايي به لباس‌هاي نرم و لطيف ندارد، بلكه جامه‌هاي درشت بافت مي‌پوشد و نيز خوراك او خوراك درشت و خشن و سبوس نگرفته است يا نان جو بي‌خورش و با همة اين بي‌اعتنايي به ظواهر مادّي و با اين همه زهد و پارسايي راه و روش او جنگ با دشمنان دين و مخالفان اسلام و قرآن و شعار و منش او مردن در زير ساية شمشير مي‌باشد.

2. همچنين امام صادق(ع) دربارة سيرة امام مهدي(ع) سخني دارند: عبدالله بن عطا مي‌گويد: از آن حضرت پرسش كردم كه سيرة مهدي چگونه است؟ فرمودند:«يَصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللهِ صلي الله عليه و آله و سلّم يَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللهِ صلي الله عليه و آله و سلّم أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً؛2

او كاري مي‌كند كه رسول خدا(ص) كرد، منهدم مي‌كند آنچه را كه پيش از او پيامبر خدا(ص) منهدم ساخت و آن امر جاهليّت است و اسلام را از سر، آغاز مي‌كنند و اسلام را جديداً ارائه مي‌فرمايد.»

ب) پيامبر(ص) وقتي نبوّتشان پا گرفت و مستقر گرديد، برنامه‌هاي ضلالت‌آوري كه يادگار بت‌پرستان و عناصر ضلال و گمراهي بود را يكي پس از ديگري منهدم و ويران ساخت و آداب و سنن زشت جاهليّت را از بين برد و به اوهام و خرافات و خرافه‌گرايي پايان داد و كشتن فرزندان خصوصاً دختران را به كلّي برانداخت با تمام وجود با آن مبارزه كرد، حضرت وليّ‌عصر(ع)، جاهليّت‌ها و خرافه‌هاي قرن‌هاي بعد و بعدتر را از ميان مي‌برد و با آنان مبارزه مي‌كند و سنن جاهلي و خرافه‌هاي تازه‌اي كه مردم در طول اعصار به وجود آورده‌اند همه را در هم مي‌كوبد و نابود مي‌سازد كه البتّه اين جهالت‌هاي قرن‌هاي تمدّن و پيشرفت فكري از جهالت‌هاي جاهليّت ملّت عرب بيشتر، شديدتر و خطرناك‌تر است.

ج) امر اسلام و حركت به سوي اسلام را از سر مي‌گيرد و اسلام را مجدّداً ارائه مي‌كند و اين نه بدان معني است كه اسلامي جديد و تازه براي مردم مي‌آورد كه اسلام جديد نداريم و امام زمان(ع) زنده كنندة همان اسلام محمّدي، علوي و فاطمي است. بله، كثرت ورود اوهام و تخيّلات و مخلوط شدن دين خدا با هزاران امر غيرصحيح و غير ديني و مسخ شدن اسلام واقعي و تغيير ماهيّت دادن آن به دست حكّام، ستمگران و عوامِ خرافه‌پسند، دين را بدين صورت و حالت در آورده كه آن را معجوني غير از آنچه كه در نخستين دورة نزولش بوده درمي‌آورد و نمايش مي‌دهد.

3. از امام صادق(ع) روايت است كه: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخَذَ مَانِعَ الزَّكَاةِ فَضَرَبَ عُنُقَه‏؛3
زماني كه قائم آل محمّد(ص) قيام كند، مانع الزّكا↕ را گرفته و گردن او را خواهد زد.»

ظاهر آن است كه مقصود از مانع الزّكا↕، منكر زكات باشد، كسي كه به كلّي امر زكات را انكار مي‌كند و البتّه چنين كسي جزو مرتدان است و مي‌دانيم كه حكم مرتد از دين خدا عبارت از قتل و كشته شدن است و اين حكم از مرتد فطري برداشته نمي‌شود.

احتمالاً معناي اين سخن آن است كه مقصود، امتناع كننده از پرداخت آن باشد هر منكر اصل وجوب و لزوم آن نباشد، ولي صرف اينكه ادا نمي‌كند و نمي‌پردازد و از اداي اين واجب الهي سرباز مي‌زند او را مستوجب قتل مي‌گرداند به‌هرحال كه اين مطلب، حاكي از اهمّيت فساد مالي و اخلال كردن در امور اقتصادي كشور اسلامي است و بايد پيروان مهدي موعود(ع) امروز سخت پايبند به اداي آن باشند.

4. مفضّل بن عمر از اصحاب امام صادق(ع) مي‌گويد: شنيدم اباعبدالله، حضرت صادق(ع) مي‌فرمودند: «لَو قَد قامَ قائِمُنا لَبَدءَ بِكَذّابي الشِّيعةِ فَقَتَلَهُم؛4
اگر قائم ما قيام كند هر آينه از كذّابان شيعه آغاز مي‌كند و آنان را به قتل مي‌رساند.»

در اين حديث شريف كه يكي از مزايا و سيره و صفت امام‌زمان(ع) را يادآوري مي‌كند از كشتن دروغگويان شيعه سخن به ميان آمده نه دروغگويان، تا مطلق دروغ‌پردازان را شامل شود و نه كذّابان از ساير فرق اسلامي، بلكه فقط كذّابان شيعه و اكنون بنگريد كه مقصود چه كساني‌اند؟ اگر لفظ كذّابان به كار برده شده بود، مي‌گفتيم يعني افرادي كه سخت با دروغ سر وكار دارند و بسيار دروغ مي‌گويند. چنان كه اگر مي‌فرمودند: كذّابان علي رسول الله، مي‌گفتيم؛ يعني دروغ‌پردازان بر پيامبر(ص) و كساني كه روايات دروغ از آن حضرت نقل مي‌كردند كه در بعضي از اخبار خود پيامبر(ص) از وجود چنين افراد منحرفي خبر دادند. ولي بنابر آن ديگر اختصاصي به شيعه نداشت و ساير فرق اسلامي و اهل سنّت را نيز شامل مي‌شد، بلكه كذّابان بر رسول خدا(ص) نوعاً از آن فرق و گروه‌ها بودند.

بنابراين به نظر مي‌رسد كه مقصود از كذّابان شيعه كساني هستند كه به دروغ بر خدا و پيامبر(ص) نسبت دروغ بسته و ادّعاي مهدويّت دارند و خود را مهدي موعود اهل بيت قلمداد و معرفي مي‌كنند و مردم را به اطاعت خود وا مي‌دارند اين معناست كه مناسبت با كذّابان شيعه دارد، چنان كه در طول اعصار، بسياري از اشخاص از ميان شيعه برخاسته و ادّعاي مهدويّت نموده‌اند هر چند كه بعضي از مدّعيان احياناً از فرق ديگر اسلامي بوده‌اند، ولي چون اعتقاد به مهدويّت و امامت حضرت حجّت(ع) و غيبت او از انظار و ظهور او در آخرالزّمان، از مزاياي شيعه است، پس كذّابان شيعه هم مربوط به همين جهت خواهد بود كه در روايات رسيده، هر كس در دوران غيبت ادّعاي مهدويّت كرد او را تكذيب كنيد. بله، در روايتي از پيامبر(ص) رسيده كه: «لا يَخرُجُ المَهديّ حَتّي يَخرجُ سِتّونَ كَذّاباً كُلُّهُم يَقوُلُ: أنا نَبيٌّ؛5

مهدي ظهور نمي‌كند تا اينكه شصت نفر كذّاب خروج كنند و همة آنها مي‌گويند من پيامبرم.»

ماهنامه موعود شماره 124-125

پي‌نوشت‌ها:
1. غيبت نعماني، ص 231.
2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 236؛ روضة الواعظين، ج 2، ص 356.
3.
4. ارشاد شيخ مفيد، ج 2، ص 371.
5. كشف الغمّه في معرفه الائمة، ج 2، ص 465؛ الارشاد، ج 2، ص 384.

چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟



 چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟
براي پرداختن به اين پرسش، بايد چند نكته را روشن كنيم:
اوّل اينكه تكليف ما چيست؟ آيا وظيفه داريم خدمت امام زمان(ع) برسيم؟ (در اين صورت بايد تمام همّ‌ و غم خود را صرف اين كار كنيم.) يا اينكه وظيفه داريم امام زمان خود را بشناسيم و او را دوست داشته باشيم و از او اطاعت كنيم؟

ما بايد فكرمان را روي اين مسئله متمركز كنيم كه وظايف و تعهّداتمان را به نحو مطلوب بشناسيم و بدان عمل نماييم؛ يعني اگر گفته شده است كه وظيفه داريد،‌ براي امام زمان(ع) دعا كنيد، دعا كنيم و اگر گفته شده كه براي سلامتي ايشان صدقه دهيد، صدقه بدهيم.



نكتة دوم اينكه لازم نيست كه انسان وردي بخواند، زحمتي بكشد و چلّه‌نشيني كند تا امام زمان(ع) را ببيند؛ بلكه اگر انسان تكاليف شرعي خود را با دقّت و جدّيت انجام دهد، مثل آن پيرمرد قفل‌ساز، امام زمان(ع) خود به سراغ او مي‌آيد و ممكن است حتّي بارها سعادت اين ملاقات نصيبش شود. به هر حال، ما معتقديم كه اعمالمان هفته‌اي دو بار (دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها) به رؤيت حضرت وليّ‌عصر(ع) مي‌رسد. ايشان وقتي اعمال خوب مردم را مي‌بيند، خوشحال مي‌شود و براي آنها دعا مي‌كند و زماني كه اعمال بد پيروان خود را مي‌بيند،‌ غمگين مي‌شود.
حال اگر سئوال شود كه اين تكاليف چيست، بايد گفت: هر كس بايد براي انجام دقيق وظايف ديني‌اش، توضيح‌المسائل مرجع تقليد خود را مطالعه كند، قرآن بخواند و به آن عمل كند و در يك كلام، با سلوك و رفتار خود، به جرگة كساني درآيد كه خداوند درباره‌شان فرموده است: آنها را دوست دارم. كسي كه مشتاق امام زمان(ع) است، بايد تلاش كند آنچه را خداوند امر كرده، انجام دهد و از هر چه نهي فرموده، پرهيز نمايد. انسان بايد مانند اويس قرني كاري كند كه‌ «وليّ الله» مشتاق او شود و بويش را از دوردست‌ها استشمام كند.

البتّه راه‌حل‌هايي براي زيارت آن حضرت نقل شده است؛ مثلاً گفته‌اند:‌ اگر كسي چهل شب به مسجد سهله در كوفه برود، ديدار حضرت وليّ‌عصر(ع) برايش ميسّر مي‌گردد.
در مجموع،‌ زن و مرد مسلمان، بايد در انجام تكاليف الهي خود كوشا باشند تا امام زمان(ع) آنها را دوست داشته باشد؛ خواه به محضر آن حضرت شرفياب شوند، خواه از اين سعادت بهره‌مند نگردند.

جلب خشنودي امام عصر(ع)
پرسش: چگونه خشنودي امام زمان(ع) را به دست آوريم و از كجا بفهميم كه آقا از اعمال ما رضايت دارد يا نه؟
پاسخ: خشنودي امام زمان(ع) در رضاي خداست: «رضي الله رضانا اهل البيت؛ خشنودي خدا در خشنودي ما خاندان است»1. توضيح آنكه خداوند براي تحقّق فلسفة آفرينش و هدفي كه انسان‌ها را براي آن آفريده است، پيامبران و كتاب‌هاي آسماني فرستاده است. محصول و عصارة همة فرمان‌هاي الهي در شريعت اسلام موجود است كه به دست پيامبر خاتم(ص) به بشريّت ارائه شده است. با تحقّق وصايت و ولايت و معرفي امام بعد از پيامبر اكرم(ص)، دين خدا كامل و نعمت خدا تمام شد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا؛2 امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت ‏خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم »

بنابراين خشنودي خداوند از مردم، هنگامي است كه آموزه‌هاي شريعت خاتم را كه با نگهباني و حفاظت امامان معصوم(ع) به اوج كمال خود مي‌رسد، اجرا كنند. اين آموزه‌ها را در خلال منابع استنباط احكام مي‌توان يافت؛ يعني در‌ قرآن، سنّت، عقل و اجماع كه فتواي فقها مبتني بر آن است. حال اگر كسي خود مجتهد و كارشناس نيست، بايد به مجتهد و كارشناس مراجعه و از او تقليد كند؛ يعني آنچه را در رساله‌هاي عمليّة مراجع آمده و همچنين دستورهاي وليّ فقيه را اجرا كند. اين امر، همراه ايمان به مبدأ و معاد و سفراي الهي، رضايت خداوند را به وجود مي‌آورد:
«وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ؛3 و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند.»

بنابراين، خداوند از بنده‌اي راضي است كه داراي ايمان و عمل صالح باشد ـ عمل صالحي كه محصول ايمان است ـ عمل صالح، در اطاعت از خدا و پيامبر و امامان و علما تحقّق مي‌يابد. هركس چنين باشد مورد رضا و خشنودي امام زمان(ع) است. تشخيص اين مطلب امري بس آسان است؛ هرچه التزام عملي فرد به احكام اسلام بيشتر باشد، قرآن را بخواند، بفهمد و عمل كند و به مسجد و محافل ديني بيشتر رفت و آمد داشته باشد، با افراد مذهبي و علماي ديني بيشتر محشور باشد، بيشتر مورد عنايت و خشنودي امام زمان(ع) است.

ادامه نوشته

اخرین اخبار منطقه

1052 کشته و مجروح آخرین آمار تصرف سفارت اسرائیل در قاهره

سفارتخانه‌‌هاي اسرائيل در تركيه و اردن در آستانه سقوط قرار دارند

جديدترين اخبار و تحولات امنيتي و سياسي سوريه

تکذیب قطعی کشف پیکر امام موسی صدر


به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری الفجر، وزارت بهداشت مصر در آخرین آمار ارائه شده این وزارتخانه اعلام کرد که تعداد مجروحان این حادثه به 1049 نفر و کشته‌ها به 3 نفر افزایش یافته است.



وزارت بهداشت مصر علت فوت این سه نفر را حمله قلبی اعلام کرد.

تظاهرات‌کنندگان مصری بر اثر استشمام گاز اشک‌آور و یورش نیروهای امنیتی به سوی تظاهرات‌کنندگان و ازدحام بسیار زیاد جمعیت دچار تنگی نفس و خفگی و همچنین شکستگی در قسمت‌های مختلف بدن شد‌ه‌اند و در بیمارستان‌های قاهره تحت مداوا و درمان هستند.

شب گذشته و پس از تظاهرات میلیونی جمعه تصحیح روند در التحریر هزاران تظاهرات کننده مصری با حرکت به سمت سفارت اسرائیل در قاهره دیوار حائل این سفارت را تخریب و ساختمان سفارت را به تصرف خود درآوردند.



ادامه نوشته

اهانت جديد آل‌سعود به كعبه نزديك مراحل پاياني مي‌شود

اهانت جديد آل‌سعود به كعبه نزديك مراحل پاياني مي‌شود

به گزارش فارس، معروف است كه براي حفظ جلال و شكوه و احترام كعبه، نبايد ساختماني بلندتر از آن در جوار آن و مشرف به آن ساخته شود هر چند خاندان سعودي اين احترام را حفظ نكرده است و نخواهد كرد. تا چند سال پیش، بلندترین بنای مُشرف به صحن مسجدالحرام، قصر ملک فهد، شاه پیشین سعودی بود اما اخيرا اهانت جديد آل سعود كه همان ساخت برج‌ ساعت معروف است، به افتتاح خود نزديك شده است.



جديدترين تصاوير هوايي از اين ساختمان و طرح موسوم به طرح توسعه حرم مكي در پايگاه خبري روزنامه المدينه عربستان منتشر شده است كه در لينك الصاق شده به گزارش قابل مشاهده است. اين برج قرار است در روز يازدهم ژانويه 2012 افتتاح شود كه اكنون در مراحل پاياني خود و نصب صفحه چهارم ساعت است.

از زمان ساخت برج ساعت معروف بر بالاي كعبه، جنجال گسترده‌اي در اين خصوص آغاز شد. اين طرح كه در قالب طرح توسعه حرم مكي انجام شد، اعتراض بسياري از مسلمانان را برانگيخته است. در حالي كه برج‌هاي مشرف بر مسجدالحرام را شركت سعودي «بن لادن» مي‌سازد و هتل‌هاي موجود در اين ساختمان در نهايت تجمل است و جز سرمايه‌داران و ثروتمندان را در خود جاي نمي‌دهد، بسياري از درون جامعه سعودي اعتراض كردند كه سكونت افراد ثروتمند در هتل‌هاي مجلل همجوار مسجدالحرام كاملا در تناقض با روح معنوي اين مكان مقدس است.

اين برج‌ها حدود سه هزار اتاق را در قالب سه هتل مجلل در خود جاي داده‌اند. اما توجيه خاندان سعودي براي ساخت چنين برجي با ساعت بزرگي با ابعاد 43 در 45 متر اين است كه زمان مكه به زماني مرجع در مقابل زمان گرينويچ تبديل شود. آل سعود افتخار مي‌كند كه ساعت برج در شب‌هاي مكه از فاصله 17 كيلومتري و در روز از فاصله 11 كيلومتري قابل رؤيت است اما توضيح نمي‌دهند كه مردم مكه چه نيازي به ساعتي دارند كه مشرف بر كعبه باشد و هزينه ساخت سه هتل آن در مجموعه برج‌هاي ابراج البيت بيش از سه ميليارد دلار باشد؛ امري كه اخير اعتراض بسمة بنت سعود شاهزاده سعودي دختر سعود بن عبد ‏العزيز آل سعود را در آورد و در مقاله‌اي به صرف هزاران دلار در عربستان به بهانه توسعه حرم مكي بشدت اعتراض كرد.

ساخت برج موسوم به «ابراج البيت» آن هم كاملا شبيه به برج ساعت لندن، به گفته بسياري از كارشناسان از طرح‌هاي ماسوني است كه تلاش شد با ساخت آن هيبت هميشگي كعبه كاملا زير سوال برود و البته تاكنون با همكاري آل سعود، در اين امر كاملا موفق بوده‌اند.

برج‌هاي تجاري مکه (ابراج البيت) كه سرشار از نمادهاي ماسوني است، ساخته لُرد فاستر معمار معروف ماسون‌ها است كه اكنون نه تنها بر سر كعبه و مسجد الحرام بلكه در كل شهر مكه مكرمه خودنمايي مي‌كند.

از آنجا كه طبق برنامه قبلي قرار است كار ساخت اين برج تا سال 2012 پايان يابد و در اين سال افتتاح شود، چندي پيش پايگاه خبري موعود در گزارشي از اين برج نوشت: از نظر فرقه‌های شیطانی و طرّاحان نظم نوین جهانی، سال 2012 سال شروع نظم نوین دنیوی است. در این سال کعبه در سایه نمادهای شیطانی ابراج البیت قرار خواهد گرفت.

موعود در معرفي اين ساختمان ماسوني نوشت: برج ایفل در فرانسه و برج ساعت لندن دو نمونه فانتزی آبلیسک هستند که توسط معماران ماسونی ساخته شده‌اند. امّا ابراج البیت بر بلندای مسجدالحرام گوی سبقت را از همگان ربوده است. این برج‌ها، در خود بزرگترین آبلیسک جهان را در امّ القرای جهان اسلام جای داده‌اند؛ البتّه، با ديوار كشيدن مقابل ستون خانه شیطان در رمی جمرات و جایگزین شدن دیواري عریضی به جای آن براي رمي جمرات، این برج‌ها با ابتکار معمار معروف ماسون‌ها یعنی آقای لرد فاستر قد برافراشتند تا هم پاسخی به اسائة ادب مسلمانان به نماد شیطان در رمی جمرات باشد و هم جبرانی برای آن. از اینجا، برج‌های مشرف بر مسجدالحرام و خانه کعبه با دو برج بزرگ دروازه‌ای شکل ساخته شد تا به همگان اعلام نماید نه تنها مملکت سعودی، بلکه خانة مقدّس مسلمانان جهان نیز در آغوش و تحت سلطه ماسونهاست.

موعود افزود: ماجرای «دروازه‌ها» نیز جالب است. در مصر باستان در میان ساحران و پس از آن در میان کابالیست‌ها و فراماسونرها، دو ستون دروازه‌ای شکل بر پهنه زمینی شطرنجی (مانند کف‌پوش شطرنجی تمامی لژهای ماسونی) به عنوان دروازه ارتباط با جهان ماورایی ابلیسی شناخته می‌شدند. اعمال کثیف مانند توهین به مقدّسات و مناسک شیطان پرستان و جادوگران، باعث بودند تا امکان ارتباط انسان‌ها (یا همان جادوگران و ساحران) با نیروهای اهریمنی شیطانی و جنّی ممکن شود.

به نوشته موعود، «بخش انتهایی و بالای دو بال این بنا که ابلیسک بلند مزیّن به ساعت بزرگی را در خود جای داده‌اند، به شکل بخش انتهایی بال‌های خفّاش ساخته شده‌اند. بد نیست بدانید که در ادبیّات مسیحی، شیطان در شمایل حیوانی با بال‌های خفّاش، پاهای شیر و سری چون سر قوچ به تصویر کشیده می‌شود. این نماد را در بسیاری از فیلم‌های هالیوود و از جمله امگا کد 2 می‌توانید ببینید. گویا که معمار صاحب سبک این برج‌ها می‌خواهد به همگان القاء کند که بال‌های شیطان مسجدالحرام را در خود گرفته‌اند. بسیاری از محقّقان بر این باورند که، انفجار دو برج نیویورک در یازده سپتامبر، در واقع، حاصل پروژة انفجار دروازه‌ای بود که در آن زمان و مکان خاص و البتّه از نظر فراماسونرهای نشسته بر اریکه قدرت سازمان‌های مخفی، راه ورود نیروهای شیطانی را بیش از پیش در زمین و در صحن حیات اجتماعی ساکنان زمین هموار ساخت».

بازگشت مجدد نیبیرو با نام جدید C 2010 X1


بازگشت مجدد نیبیرو با نام جدید C 2010 X1

پیش بینی زلزله و سیل و آتشفشان در ماههای آینده توسظ یک فیزیکدان و محقق استرالیایی.

پس از گذشت چند سال از کشف نیبیرو و سپس انکار آن توسط ناسا ، بار دیگر گمانه زنی ها در باره این جرم آسمانی قوت یافته و اخبار متعددی در باره این جرم آسمانی که هم اکنون سایت ناسا آن را به عنوان دنباله دار C 2010 X1 معرفی می کند و پیشتر به سیاره ایکس شناخته می شد و عده ای دیگر در سایتهای اینترنتی آن را " ELENIN" می خوانند ، منتشر شده است . از جمله این اخبار ارتباط این دنباله دار با زلزله های سالهای اخیر است . اخیرا دانشمندان با دنبال کردن جهت حرکت این دنباله دار و هم تراز شدن آن در زمانهای مشخصی که با خورشید و زمین در زوایای مشخصی، داشته است پی برده اند که زلزله های شدید سالهای اخیر مرتبط با این هم ترازیها بوده است .

منبع:در جستجوی حقیقت  http://saramomeni.blogfa.com/post-545.aspx



این گمانه زنی ها به دنبال پیش بینی های برخی دانشمندان در باره زلزله شدید در تاریخ 11 مارس 2011 و زلزله 9 ریشتری سواحل شرقی ژاپن دقیقا در همین تاریخ قوت یافت و سپس یک دانشمند بوسنیایی به نام Dr Mensur Omerbashich بیش از 25 زلزله سالهای اخیر را با این روش مورد بررسی و مطالعه قرار داد و به نتیجه یکسانی رسید و آن ارتباط حرکت این دنباله دار با زلزله های اتفاق افتاده بود . بر این اساس یک فیزیکدان استرالیایی به نام Alexander Retrov اخیرا در باره زلزله ها و حوادثی که در ماههای آینده به وقوع خواهد پیوست گمانه زنی هایی را مطرح نموده و از جمله وقوع هم ترازی این دنباله دار در مسیر حرکت خود به دور خورشید و نزدیک شدن آن به زمین در تاریخهای 26 سپتامبر 2011 و سپس 17 اکتبر 2011 و نیز سوم تا یازدهم نوامبر 2011 تاریخهایی هستند که احتمال زیاد می رود اتفاقات و تغییرات ناگهانی در زمین روی دهد از جمله زلزله و فوران آتشفشان و نیز تسونامی امواج در اقیانوس آرام و زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی و شهرهای ساحلی که در اطراف اقیانوسها و آبهای آزاد قرار دارند از جمله این اتفاقات هستند . همچنین وی معتقد است زلزله شدید بعدی در منطقه ای بین آلاسکا و سانفرانسیسکو اتفاق خواهد افتاد و در ماه سپتامبر خواهد بود .

لازم به ذکر است منبع گمانه زنی ها در باره حوادث ماههای پیش رو که توسط این دانشمند مطرح شده ، شبیه سازی سایت ناسا از عبور این دنباله دار می باشد که در اینترنت هم قابل مشاهده است ، با این تفاوت که ناسا تاثیرات این دنباله دار را انکار کرده ولی سایر دانشمندان آن را مرتبط با شدت یافتن حوادث طبیعی و تغییرات در سایر سیارات منظومه شمسی می دانند. تغییراتی در مشتری و نپتون و پلوتو و تیر و و نیز حلقه های زحل و تغییر محور گردش مشتری از جمله این تغییرات است که ناسا هم به آن اعتراف دارد ولی تا کنون از علت همه این تغییرات در منظومه شمسی خودداری کرده است .  ...... در ادامه......

ادامه نوشته

داستان ديكتاتورهاي فراري عرب؛ از "تكريت" تا "سرت"

داستان ديكتاتورهاي فراري عرب؛ از "تكريت" تا "سرت"

به گزارش مانيتورينگ فارس، شهر سرت يكي از مهمترين شهرهاي ليبي است كه در ساحل جنوبي درياي مديترانه در شمال ليبي بين دو شهر بزرگ طرابلس و بنغازي قرار دارد.



اين شهر در گذشته به دليل قرار داشتن در مسير كاروان‌هاي تجاري كه از حجاز و مصر به رباط و كازابلانكا حركت مي كردند، از اهميت بالايي برخوردار بود ولي در حال حاضر دليل اهميت اين شهر اين است كه سرت امروز به آخرين پناهگاه سرهنگ قذافي ديكتاتور فراري ليبي تبديل شده است.

قذافي از روز يك سپتامبر 2011 سرت را پايتخت جديد ليبي معرفي كرده است، دليل اين مسئله اين است كه وي در سال 1942 در اين شهر به دنيا آمد و پس از سال 1969 كه وي به قدرت رسيد سرت نيز از اهميت زيادي پيدا كرد.

قذافي مدعي است كه 30 هزار نفر از فدائيانش در سرت براي دفاع از جان وي آماده مبارزه هستند هرچند انقلابيون اين اظهارات قذافي را رد كرده‌اند.

شهر سرت و اهالي آن در زمان قذافي از امتيازات ويژه‌اي برخوردار شده‌اند به طوري كه بسياري از امكانات نظامي و صنعتي حساس اين كشور در آنجا مستقر شده و اهالي اين شهر در دستيابي به سمت هاي حساس يك گام از بقيه جلوتر بوده اند.

سرت در واقع يادآور داستان تكريت و اهالي صدام دوست آن است كه همچنان از زباله دان تاريخ به دنبال ديكتاتوري خونخوار هستند تا وي را قهرماني براي اعراب معرفي كنند.

داستان شهرهايي كه زادگاه ديكتاتورهاي عرب هستند داستاني جالب است، ديكتاتورهاي عرب از اعطاي امتياز به همشهريان خود ابايي نداشته‌اند و نيروهاي خاص خود را از ميان اين شهرها انتخاب مي‌كردند.

همچنين اين شهرها مقر مراكز حساس و استراتژيك كشور محسوب مي‌شد بدون اينكه محذورات جغرافيايي اين شهرها و اهميت نظامي_سياسي آن مد نظر باشد.

شهرهايي چون تكريت يا سرت نمادهايي از تبعيض هاي بي پايان در كشورهاي عربي است كه اهالي آن مورد تنفر ديگر مردم كشورشان هستند چون بي دليل آنها شهروند درجه يك تر به حساب مي‌آيند.

شهرهاي چون "كفر المصيلحة" زادگاه حسني مبارك، "المونستير" زادگاه زين العابدين بن علي و "سنحان" محل تولد علي عبدالله صالح نشانه‌اي از غير مردمي بودن حكومت‌هاي ديكتاتوري عربي است كه درآنها تنها معيار اعتماد به مردم هم قبيله بودن يا پيوند خوني است.

البته اهالي اين شهرهاي نيز دليل خاص خود را براي مقاومت در برابر اراده ملت دارند چراكه آنها مي‌دانند در دوره بعدي ديگر از امتيازات سابق خبري نيست و حتي ممكن است با ديدي متفاوت به انها نگريسته شود و شانس زيادي براي پيشرفت نداشته باشند.

از اين رو مردم زادگاه‌هاي ديكتاتورها علاوه بر دلايل خوني و نژادي بخاطر منافع خود نيز به اين نبرد ادامه مي‌دهند.

اينكه تكريتي ها از امكانات بيشتري از اهالي نجف يا كربلا برخوردارند نماد ديكتاتوري سياه صدام حسين بر مردم عراق بود، اينكه اغلب فرماندهان قذافي از اين شهر بودند و اهالي بنغازي كمتر اجازه ورود به ارتش را داشتند نشانه‌اي از مشكلات ساختاري در نظام هاي سياسي عرب است.

در پايان بايد گفت كه سرنوشت تمام ديكتاتورهاي عرب كه تنها از حكومت تبعيض را آموخته‌اند محكوم به سرنگوني است، چرا كه امير المومنين مي‌فرمايند:"الملك یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم".

سیاست یک بام و دو هوای اردن در قبال حوادث سوریه

سیاست یک بام و دو هوای اردن در قبال حوادث سوریه

 نگاهی به موضع‏گیری رسمی حکومت اردن در قبال ناآرامي هاي سوریه و عملکردش در برابر این حوادث نشان از سیاست یک بام و دو هوای اردن در قبال حوادث سوریه دارد.

شورشیان سوریه در اردن آموزش می‏‌بینند

به گزارش خبرگزاری فارس، از زمان آغاز ناآرامي‌ها در سوریه، اعلام موضع رسمی حکومت اردن در قبال این مسائل و عملکرد آن در قبال این آشوب‏‏ها کاملا با یکدیگر تناقض دارد و نشان از اتخاذ "سیاست یک بام و دو هوا" در برابر حوادث مذکور دارد.



همزمان با آغاز حوادث سوریه، حکومت اردن که به دلیل موج اعتراضات شهروندان، موقعیت خود را در خطر می‏دید، به حمایت از نظام حاکم در همسایه شمالی خود برخاست و از حکومت "بشار اسد" رئیس جمهور سوریه حمایت کرد.

هرچند موضع گیری اردن در برابر حوادث سوریه در ابتدای امر برای بسیاری غافلگیر کننده بود اما تحلیلگران و کارشناسان سیاسی شکی نداشتند که حمایت رژيم اردن از بشار اسد صرفا به دلیل بیم این کشور از سرایت موج اعتراضات به اردن است و حکومت اردن به دلیل هم‏پیمانی با رژیم اشغالگر قدس هیچ تمایلی به حمایت از یکی از نیروهای حامی مقاومت در منطقه ندارد.

در همین راستا، "ناصر جوده" وزیر امور خارجه اردن در ابتدای ناآرامي‌هاي سوریه از نظام حاکم در این کشور حمایت کرد و ثبات و امنیت سوریه را خط قرمز اردن توصیف کرد.

ناصر جوده به صراحت اعلام کرد که حفظ وحدت، امنیت و ثبات سوریه برای اردن بسیار حائز اهمیت است و از همین رو خواستار توقف خشونت در سوریه شد.

اعلام چنین موضعی از سوی اردن، افکار عمومی جهان را به این سو کشاند که اردن کاملا از نظام حاکم در سوریه حمایت می‏کند ولی طولی نگذشت که عملکرد حکومت اردن، سیاست یک بام و دو هوای این کشور را آشکار ساخت.

اندکی پس از آغاز اغتشاشات در شهر "درعا" (در مرز اردن)، برخی منابع اعلام کردند که ناآرامي‌ها سوری از سوی نیروهای اردنی تغذیه می‏شوند و این اولین تناقض در گفتار و رفتار حکومت اردن بود..


ادامه نوشته

تبریک عید سعید فطر

تبریک عید سعید فطر

ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی، ماه پر خیر و برکت و عید اولیای خدا، با همه عظمت و معنویت آن به پایان می رسد و ماه شوال با خاطره شکوهمند عید فطر آغاز می گردد، عید بزرگی که تنها به خاطر انجام مأموریت و وظیفه الهی برگزار می شود و مردم مسلمان جهان به شکرانه موفقیت در انجام فریضه بزرگ روزه و پیروزی بر هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی جشن می گیرند.


خوشا به حال کسانی که در پرتو ماه مبارک رمضان و در سایه پرفیض شب های قدر، با نیایش و پرستش خالصانه، دل و جانشان را از غبار آلودگی ها و پلشتی ها شست و شو داده و به پاس این موفقیت بزرگ، عید سعید فطر را جشن می گیرند. آنها درس هایی چون ایثار، نوع پروری، اخلاص و پرهیزکاری را که از مکتب انسان ساز رمضان فرا گرفته، همواره در مسیر حیات خویش به کار می بندند و تا عید فطری دیگر، زندگی خود را بیمه می کنند.

 
امروز، تنها برای کسانی عید است که روزه شان مورد پذیرش درگاه خداوندی قرار گرفته است. عید واقعی، به پوشیدن لباس نو و آراستن ظاهری و زینت دادن خانه نیست، بلکه عید، دگرگونی، تحول، جهاد و مبارزه با نفس در راستای خدمت به اسلام و محرومان و نیازمندان است.

ازاین رو، از دیدگاه مکتب انسان ساز اسلام، عید فطر، جشن پیروزی بر تمایلات نفسانی و حکومت بر خواهش ها و هوس هاست. همه ما که بندگان راستین خدا هستیم، دیروز به فرمان او روزه بودیم و امروز به فرمان او افطار می کنیم و این، معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است.


عيد سعيد فطر، عيد عبادت و بندگي پروردگار مبارك باد

عید آمد و عید آمد

بگــذشت مــه روزه ، عیــد آمـد و عیـــد آمد
بگذشت شـب هـجـران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شـد جنـگ و نظـر آمـد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمـد، شد قفل و کلید آمد
جــان از تــن آلــوده، هــم پاک بـه پاکی رفت
هـرچنــد چـو خورشـیدی بر پاک و پلید آمد
از لــذت جـــام تــــو دل مـــانــده بــه دام تو
جــان نیـز چــو واقـف شـد، او نیـز دوید آمد
بــس تــوبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بـس زاهــد و بـس عابد کو خــرقه درید آمد
بــاغ از دی نــامحــرم سه ماه نمی زد دم
بـر بـــوی بــهـــار تــو، از غیــب رسـیـد آمد

 

"مولوی

بشارت به منجي درانجیل


بشارت به منجي درانجیل

در جاي‌جاي كتاب‌هاي اناجيل چهارگانه (انجيل مَتي، انجيل لوقا، انجيل مَرقُس و انجيل يوحنّا) بشارات مختلفي پيرامون منجي موعود و خصوصيّاتش آمده است، به خصوص بخش مكاشفة يوحنّا كه تصويري از آينده و وقايع آخرالزّمان را ارائه مي‌دهد كه هم‌ اكنون سرلوحة برنامه‌ريزي‌هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و... برخي كشورهاي مسيحي شده است.


حضرت مسيح(ع) در آخرين روزهاي زندگي خويش، به ياران و شاگردان خود توصيه‌ها و سفارش‌هاي بسياري دربارة بازگشت خود به زمين نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بيداري و آمادگي نموده است.

«انجيل لوقا»، فصل 12، بندهاي 35 - 36:
كمرهاي خود را بسته، چراغ‌هاي خود را افروخته بداريد و شما مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود را مي‌كشـند كه چه وقت مراجعت كند، تا هر وقت آيد و در را بكوبد، بي درنگ براي او باز كنند. پس شما نيز مستعدّ باشيد، زيرا در ساعتي كه گمان نمي‌بريد، پسر انسان مي‌آيد.

«انجيل متي»، فصل 24، بندهاي 27 و 30 و 35 - 36 و 45:
همچنان‌كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر مي‌شود، پسر انسان نيز چنين خواهد بود...، آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديدار گردد و در آن وقت جميع طوايف زمين سينه‌زني كنند و پسر انسان را ببينند كه بر ابرهاي آسمان با قوّت و جلال عظيم مي‌آيد...
آسمان و زمين زايل خواهد شد، امّا سخن من هرگز زايل نخواهد شد، امّا از آن روز و ساعت هيچ كس اطّلاع ندارد حتّي ملائكه آسمان... بنابراين شما نيز حاضر باشيد، زيرا در ساعتي كه گمان نبريد پسر انسان مي‌آيد.

«انجيل مَرقُس»، فصل 13، بندهاي 24 - 36:
... از آن روز و ساعت، غير از پدر، هيچ كس اطّلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بيدار شده دعا كنيد؛ زيرا نمي‌دانيد آن وقت كي شود...
... پس بيدار باشيد؛ زيرا نمي‌دانيد در چه وقت صاحب خانه مي‌آيد، در شام يا نصف شب يا بانگ خروس [خوان] يا صبح. مبادا ناگهان آمده و شما را خفته يابد.

«انجيل يوحنّا»، فصل 12، بندهاي 27 ـ 29:
... و به او قدرت بخشيده است كه داوري هم بكند، زيرا پسر انسان است و از اين تعجّب مكنيد؛ زيرا ساعتي مي‌آيد كه در آن جميع كساني كه در قبور هستند آواز او را خواهند شنيد و بيرون خواهند آمد، هر كه اعمال نيكو كرد براي قيامت حيات و هركه اعمال بد كرد به جهت قيامت داوري.

مكاشفة يوحنّا، فصل 12، بندهاي 1 ـ 5:
و علامتي عظيم در آسمان ظاهر شد، زني كه آفتاب را در بر دارد، ماه زير پاهايش و بر سرش تاجي از دوازده ستاره است و آبستن بوده، از درد ناله و از عذاب زاييدن فرياد بر مي‌آورد... پس پسر نرينه را زاييد كه همة امّت‌هاي زمين را به عصاي آهنين حكم‌راني خواهد كرد و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد...

«رساله‌ي پُولس به روميان»، فصل 15، بند12:
... و آنكه براي حكم‌راني امّت‌ها مبعوث شود، اميد امّت‌ها بر وي خواهد بود.

كتاب اعمال رسولان، فصل 1، بندهاي 9 ـ 11:
... همين عيسي كه از نزد شما به آسمان بالا برده شد، باز خواهد آمد، همان طوري كه او را به سوي آسمان روانه ديديد.

ماهنامه موعود شماره 124-125

نگاهي به تاريخچه قدس و فلسطين و دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به آن

نگاهي به تاريخچه قدس و فلسطين و دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به آن

درباره اهمیت قدس شریف و مسئلة فلسطین از دیدگاه امام خمینی،‌ هر چه بگوییم و بنویسیم باز هم حق مطلب را ادا نخواهیم کرد. یکی از محورهای اساسی و مداوم پیامهای امام خمینی مربوط به قدس و فلسطین و نیز غدة سرطانی اسرائیل است. امام، مسئله‌ فلسطین را نه تنها مسئله مسلمانان بلکه مسئله تمام آزادیخواهان و مستضعفان جهان می‌داند و روز قدس را نه فقط روز مسلمین بلکه روز همة مستضعفان و موحدان و مؤمنان همة اعصار اعلام می‌کند. حضرت امام، اسرائیل را مادة فسادی می‌داند که در برابر اسلام ایستاده و بایستی ریشه‌کن شود و از طرف دیگر روز قدس را روز احیاء اسلام اعلام می‌کند. این است که قدس و فلسطین تا نابودی اسرائیل و تمامی ستمگران عالم مسئله اصلی مسلمانان و مستضعفان و آزادیخواهان دنیاست. بر این اساس مجلة حضور یکی از مباحث عمدة خود را همین مقوله قرار داده است و از تمامی محققان و متفکران و نویسندگان در جهت هر چه پربارتر کردن و توسعه بیشتر ادبیات قدس و فلسطین یاری می‌طلبد.




مقدمه
سیاست هیچگاه از جغرافیا جدا نبوده و نخواهد بود، به عبارت دیگر ژئوپلتیک یا سیاست جغرافیایی، یک علم جدید نیست و از زمانهای بسیار قدیم متفکران یونانی و پس از آن مسلمانان قرون وسطی سعی در توجیه رفتار دولتها بر اساس جغرافیای منطقه داشته‌اند. امروزه هر چند دیدگاه جبر جغرافیایی جایگاه سابق خود را در میان مکاتب جغرافیایی از دست داده است ولی به هیچ وجه نمی‌توان نقش جغرافیا و جغرافیدان را در سیاست و سیاستگزاری نادیده گرفت.
اصطلاح ژئوپلتیک اولین بار توسط رودلف کیلن (Rudolf kiellon) جغرافیدان سوئدی (1923ـ 1864) بکار برده شد. در ژئوپلتیک (سیاست جغرافیایی) نقش عوامل محیط جغرافیایی در سیاست ملل بررسی می‌شود و در یک تحلیل واقع‌بینانه ژئوپلتیک برای داده‌های طبیعی، باید اهمیت محدودی قائل شد ولی در میان پدیده‌های محیطی هیچ پدیده‌ای مانند انسان نمی‌تواند در سرنوشت سیاسی نقش داشته باشد.
در یک تحلیل ژئوپلتیکی سعی بر این است که میان مراکز قدرت بین‌المللی و منطقه‌ای و موقعیت جغرافیایی منطقه مورد بحث، رابطه برقرار نمود. در نظریه ژئوپلتیکی ساختار جغرافیایی منطقه‌ای که در آن قدرت اعمال می‌شود، از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این زمینه صاحبنظران روابط بین‌الملل به منظور تبیین موضوع از قیاس با شطرنج بهره گرفته و برای هر بازیکن «نه تنها تعداد و نوع مهره‌هایی ـ که دارد مهم است، بلکه نحوه قرار گرفتن آنها نسبت به مهره‌های رقیب هم اهمیت دارد.» بنابراین باید گفت: هر منطقه که به دلیل ساختار جغرافیایی خود مورد توجه قدرتهای رقیب قرار گرفته و بتواند در برقراری و یا برهم زدن آن مؤثر باشد، از اهمیت ژئوپلتیکی برخوردار می‌باشد. اهمیت ژئوپلتیکی یک منطقه ذاتاً یک عامل مثبت و یا منفی نیست، بلکه میزان این اهمیت بنا به خواست مردم منطقه، اتحاد و همبستگی آنها در مقابله با ترفندهـای رقیبب و یا برعکـس رقـابت و كشمکش آنها با یکدیگر تغییر می‌کند. در نتیجه در بعضی از موارد، قدرت آفرین و در موارد دیگر عامل ضعف و عقب‌ماندگی است.
هدف این مقاله نگرش به قدس از دیدگاه مذکور با تمامی ویژگیهای جغرافیای سیاسی این منطقه خاص از خاورمیانه و ابعاد دیگری که به آن خاصیت ژئوپلتیک بخشیده است، می‌باشد. در این مقاله در پایان هر بخش نیز سعی شده با جمع‌بندی مختصری زمینه را برای بحث و بررسی ‌بخش بعدی آماده سازد.

ادامه نوشته

حوادث‌ ماه‌ رمضان‌ سال ظهور و صيحه اسماني در شب قدر


 حوادث‌ ماه‌ رمضان‌ سال ظهور و صيحه اسماني در شب قدر

در اين‌ روزها امت‌ اسلامي‌ به‌ خاطر جنگ‌ها، فتنه‌ها و كشتارها ضعف‌ سياسي‌ جدي‌ پيدا كرده‌ و قواي‌ بيگانه‌ (روميان‌) هم‌ وارد منطقه‌ شده‌اند. نشانه‌هايي‌ در آسمان‌ پديدار شده‌ است‌ كه‌ اميد را در دل‌ مؤمنين‌ شكوفا كرده‌ و از اين‌ پس‌ جريان‌ حضرت‌ مهدي‌(ع‌) اصلي‌ترين‌ اشتغال‌ ذهني‌ مردم‌ سراسر زمين‌ مي‌شود؛ چرا كه‌ اين‌ آيات‌ و دلايلي‌ كه‌ در اين‌ ماه‌ نمايان‌ مي‌گردد به‌ حدي‌ است‌ كه‌ بشريت‌ نمي‌تواند از آن‌ چشم‌پوشي‌ كند مانند:



1- خورشيدگرفتگي‌ و ماه‌گرفتگي‌ در زمان‌ غير عادي‌

  يكي‌ از مظاهر قدرت‌ الهي‌ كه‌ در قالب‌ سنن‌ معجزات‌ جلوه‌نمايي‌ كرده‌ و اشارة‌ مخصوصي‌ را براي‌ توجه‌ آن‌ دسته‌ از مؤمنان‌ كه‌ مخلصانه‌ منتظر ظهور بوده‌اند به‌ ارمغان‌ مي‌آورد، كسوف‌ خورشيد در روز سيزدهم‌ يا چهاردهم‌ ماه‌ رمضان‌ و خسوف‌ ماه‌ در بيست‌ و پنجم‌ همان‌ ماه‌ است‌

2 - نداى آسمانى صيحه

اين نشانه يكى از پنج مورد نشانه حتمى ظهور است.
«صيحه» به صدا و ندا اطلاق مى‏شود و در اينجا منظور ندايى است كه شب بيست و سوم ماه رمضان كه همان شب قدر است از آسمان شنيده مى‏شود. هر جمعيتى آن را به زبان خويش مى‏شنود و از آن حيران و سرگردان مى‏گردد؛ از شنيدن اين ندا خوابيده بيدار مى‏شود؛ ايستاده مى‏نشيند؛ نشسته بر سر جاى خود ميخكوب مى‏شود نوعروسان از شدت ترس از خلوتگاه‏هاى خويش بيرون مى‏آيند. اين ندا از جبرئيل امين است، كه به زبانى رسا چنين اعلام مى‏كند:
«صبح نزديك شد1. بدانيد كه حق با مهدى(ع) و شيعيان اوست».
پس از آن در بعدازظهر (نزديك مغرب) شيطان لعين در ميان زمين و آسمان ندا مى‏دهد كه: »آگاه باشيد كه حق با عثمان و شيعيان اوست«. ظاهراً مراد از «عثمان»، «عثمان بن عنبسه» يا همان سفيانى است.
ابوحمزه مى‏گويد:« از امام باقر(ع) پرسيدم: آيا شورش سفيانى از علايم حتمى ظهور است؟» حضرت فرمودند:« آرى ندا هم حتمى است...» از حضرت پرسيدم:« اين ندا چگونه خواهد بود؟»

 فرمودند:«يك منادى اول روز ندا مى‏دهد كه حق با آل على(ع) و شيعيان اوست و در انتهاى روز شيطان ندا مى‏دهد كه حق با عثمان و شيعيان اوست و در اين زمان ياوه‏گويان (باطل‏گرايان) دچار ترديد مى‏شوند.2»
دليل برخاستن اين صداى آسمانى از اين قرار است:
الف) توجه دادن مردم به نزديكى ظهور؛
ب) به وجود آوردن آمادگى درونى در ميان مؤمنان مخلص.
توجه به زمان وقوع اين نشانه؛ يعنى با فضيلت‏ترين ماه و شب سال - كه اقبال و رويكرد دينى مسلمانان به حد اعلاى خود مى‏رسد - اهميت آن را ثابت مى‏كند.
ابوبصير از امام باقر(ع) چنين روايت مى‏كند:
صيحه حتماً در ماه رمضان، خواهد بود؛ چرا كه ماه رمضان ماه خداوند است و آن هم نداى جبرئيل است براى خلق.

3- بيعت كردن 30000 نفر از قبيله بنى‏كلب با سفيانى
سفيانى در ماه رجب شورش كرده و به مبارزات نظامى و سياسى و جنگ‏هاى خويش جامه عمل مى‏پوشاند و محدوده نفوذ خويش را گسترش مى‏دهد و در اين زمان ديگران هم به او پيوسته و مجموعه‏ها و قبايل غير دينى به دنبال او راه مى‏افتند. پيامبراكرم(ص) در اين رابطه فرمودند:
«سفيانى با 360 سوار شورش مى‏كند تا اينكه به دمشق مى‏رسد و در ماه رمضان هم 20000 نفر از قبيله بنى‏كَلَب با او بيعت مى‏كنند.13»
قبيله بنى‏كَلَب، عمو زادگان سفيانى؛ يعنى همان قبايل دروز14 مى‏باشند كه در آينده او را همراهى مى‏كنند. اين قبيله در عصر معاويه نصرانى بودند و معاويه از آنها با مادر يزيد (عليهم‏اللعنة) قاتل سيدالشهدا(ع) ازدواج كرد. بنابراين، سفيانى از اولاد يزيد بن معاوية بن ابى‏سفيان (عليهم‏اللعنة) مى‏باشد. پيروان اين آيين در منطقه رمله (در بيابان برهوت شرقى فلسطين و غربى اردن و جنوب غربى سوريه دمشق) تا چند كيلومتر در اطراف آن سكنى گزيده‏اند.


مطالب تكميلي و منابع در ادامه مطالب....


ادامه نوشته